۲۸ آبان ۱۳۹۷ - ۱۴:۱۱
کد خبر: 630110

عده‌ای لایحه‌ای و مصوبه‌ای را تدوین و ابلاغ می‌کنند و هیچ زحمتی به خود نمی‌دهند تا به عواقب آن و مردم نگونبختی که گرفتار حواشی این لوایح و قوانین من درآوردی می‌شوند اندیشه کنند.

به گزارش گروه اجتماعی قدس آنلاین، دیده‌اید هموطنانی را که برای نخستین بار سفر خارجی می‌روند، پس از بازگشت چه امور ساده‌ای نظرشان را جلب کرده است؛ مثلاً نظم در حمل و نقل عمومی، رعایت بهداشت شهری و خیلی نکات دیگر که رعایتش و عملی کردنش در اینجا هم امکانات و برنامه پیچیده‌ای نمی‌خواهد.

در این سرزمین گاه ساده‌ترین امور به مشکلاتی پیچیده بدل می‌شوند و حیرت‌آور است همه مدیران مربوط نیز جلوی چشمشان این اتفاق‌ها رخ می‌دهد اما هیچ قدمی برای حل آن برنمی‌دارند. مدتی قبل به ساختمانی اداری مراجعه کرده بودم. هنگام ورود یک سرباز مراجعین را تفتیش می‌کرد.

اگر سیگار و فندک داشتید و البته تلفن همراه، اجازه ورود نمی‌داد. جالب آنجا بود که دکه‌ای بود و تلفن همراه شما را به امانت می‌گرفت و شماره‌ای می‌داد تا وقت برگشت آن را بگیرید ولی برای سیگار و فندک نه، انگار مدیر محترم آن ساختمان عزم کرده بود طی این برنامه محیرالعقول جماعت سیگاری را تنبیه کرده یا باعث ندامت و ترک این اخلاق رذیله آنان شود! ارباب رجوع در این حال باید چه کند؟ برگردد خانه؟

باور نمی‌کنید ملت حیران مانده بودند در هر طرف که با سیگار و فندکشان چه کنند. پیرمردی عصا زنان از من می‌پرسید این کار چه معنایی دارد؟ مانده بودم چه بگویم. نتیجه این شده بود که دور تا دور در ورودی تا ده‌ها متر زیر هر بوته و داخل هر ناودان و روی هر شاخه درختی، چند سیگار و فندک جاسازی شده بود تا صاحبش پس از مراجعت آیا آن را بیابد یا نه! خدا می‌داند از همان روز فکرم مشغول است.

آن مدیر دانشمندی که این قانون را برای محل تحت مدیریتش وضع کرده، آیا به حال مراجعان هم توجه داشته و یا اینکه صرفاً در خیال خویش کشف کرده که این طوری مردم را به راه راست هدایت کند و دیگر به نتایج پس از آن که چه عقده و عصبانیت و عذابی برای عده‌ای از خلق الله می‌آفریند فکر نکرده و نتوانسته حدس بزند ملت چه کلماتی در این حال در وصف او و روسایش و بالاتر به‌کار می‌برند!

این مقدمه طولانی را گفتم تا شما خواننده عزیز را متوجه انبوهی از قوانین و دستورهای مشابه کنم، عده‌ای لایحه‌ای و مصوبه‌ای را تدوین و ابلاغ می‌کنند و هیچ زحمتی به خود نمی‌دهند تا به عواقب آن و مردم نگونبختی که گرفتار حواشی این لوایح و قوانین من درآوردی می‌شوند اندیشه کنند.

با تأسف کشور پراست از این قوانین و بخشنامه‌ها و مصوبات که بسیاری هم دم به دم دچار تغییر می‌شوند. برای مثال دوستی نقل می‌کرد پیشتر وقتی شما از خارج کشور وارد ایران می‌شدید و سیمکارت ایرانی داشتید، می‌توانستید تا حدود یک ماه با همان گوشی همراهتان از آن استفاده کنید. پیامکی برای شما می‌آمد که باید تکلیف رجیستری گوشی را سریع‌تر معلوم می‌کردید.

حالا ناگهان این امکان قطع شده و مسافران در مبادی ورودی حیران می‌مانند که چه کنند. بسیاری از آن‌ها می‌روند سراغ راننده تاکسی‌ها و با خواهش و التماس تقاضای یک تماس می‌کنند تا بتوانند مستقبلین خود را بیابند... بگذریم. مشابه این تصمیمات و رفتارهای سلیقه‌ای که گاه زندگی عده‌ای را دگرگون می‌کند، فراوانند.

این‌ها نمونه‌های بسیار جزئی و معمولی‌اش بود تا به کسی برنخورد. هدف آن بود تا به آن‌ها که تصمیمات معمولی‌شان بر احوال هزاران هزار نفر تأثیر مستقیم می‌گذارد، قبل از تصمیم‌گیری، جز خود که دستور دهنده‌اند، کمی به آن‌ها فکر کنند که بناست این دستورها را اجرا کنند!

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.