زمانی از غروب نگذشته که مردان جوان درحالی که طبق‌های میوه و هدایا را بر سردارند؛ بی‌پروا و با حرکات نمایشی کوچه‌های پیچ درپیچ روستا را طی می‌کنند. جمعیت زنان از پیرو جوان هلهله کنان وکف زنان همپای آن‌ها پیش می‌روند.

هفتاد خوان  زوج‌های جوان  قبل ازخنچه‌های شب یلدا

فانوس‌هایی که بر روی طبق‌ها روشن شده؛ درخشش سیب‌ها، انارها و دانه‌های جواهرگونه انگورها را صدچندان کرده است. مردان و زنان کهنسال و سپید موی با نگاهی پر غرور و سرافراز همراهان را به سوی خانه نوعروسشان هدایت می‌کنند.

درجست‌وجوی چادر آکتور تلویزیون

آیین «طبق کشی شب یلدا» ویا «خنچه بردن شب چله» بخشی از خاطره مشترک نسل اندرنسل مردم این سرزمین است. سنتی دیرینه که دیگر آن حال وهوای آشنای گذشته را ندارد. درواقع این رسم هم بدل شده به همین بده و بستان‌های متعارف روزگار ما؛ اینکه چقدر برایمان خرج می‌کنند! چقدر هدایا وپیشکشی‌ها گرانقیمت است تا چشم‌ها را خیره کند! چقدرهایی که باید با میزان صفرها و سکه‌ها محاسبه کرد.

البته موج تجمل‌گرایی از دهه ۷۰ شکل گرفته، اما در سال‌های اخیر شاهد رواج مراسم باشکوه و اشرافی هستیم؛ چنان که سال گذشته گفته می‌شد: هزینه برگزاری مراسم خنچه‌بران برخی خانواده‌ها به ۱۸ میلیون تومان هم رسیده است. به نظر شما امسال هزینه‌های این مراسم چه تغییری کرده است؟

بنابر رسم رایج چادر مشکی یا چادررنگی یکی از هدایای شب چله به حساب می‌آید. بنابراین اوایل غروب یکی از روزهای پایان آذرماه به پاساژ فردوسی واقع در خیابان خسروی از محله‌های آشنای شهر مشهد می‌روم. مثل همیشه اکثریت خریداران را بانوان تشکیل می‌دهند که با وسواس پارچه‌ها را زیرورو می‌کنند.

مرد فروشنده توپ‌های چادررنگی را روی پیشخوان می‌گذارد و از کیفیت آن‌ها تعریف می‌کند. خانم خریدار پارچه‌ها را لمس کرده و می‌گوید: چند شب پیش سریالی را تلویزیون نشان می‌داد که شوهرش مکه رفته بود و خانم بازیگر هم چادرش خیلی زیبا بود. مرد توپ پارچه‌ای را روی پیشخوان می‌گذارد و می‌گوید: این از همان پارچه است قواره‌ای ۳۵۰ هزار تومان می‌شود. با اشاره به پارچه مجللی که پشت ویترین است قیمتش را می‌پرسم، مرد جواب می‌دهد: متری ۷۰۰ هزار تومان. چند مغازه دیگر می‌روم و قیمت‌های پارچه مجلسی را می‌پرسم، کمتر از ۱۴۰ هزار تومان پارچه مناسبی نمی‌بینم.

بنابراین از بازار که بیرون می‌آیم سری می‌زنم به چند پارچه فروشی در خیابان احمد آباد. دومانکن با پارچه‌های مجلسی و خوشرنگ تزئین شده‌اند. قیمت پارچه‌ای را که چندان آراسته و مجلل نیست؛ می‌پرسم و فروشنده جواب می‌دهد: قواره‌ای ۶ میلیون تومان. سعی می‌کنم متوجه شگفت‌زدگی‌ام نشود، پس قیمت پارچه دیگر را می‌پرسم، مثل چند لحظه پیش خونسرد می‌گوید: متری یک میلیون و ۴۰۰ هزار تومان.

پارچه‌های خاص و مجلسی در دیگر مغازه‌های این منطقه دارای قیمت‌های نزدیک به هم هستند، در واقع همان متری یک میلیون ۲۰۰ هزار تومان، یک میلیون و ۴۰۰ هزار تومان ...

  از پالتوی ۲ میلیونی تا سرویس طلای ۴۵ میلیونی

خرید پالتو، کیف و چکمه هم از دیگر وسایلی است که در شب چله متداول است.

با بررسی بازار مشهد می‌توان قیمت‌های مختلفی را دید، جالب اینجاست که حتی می‌توان یک کالای مشابه را با تفاوت قیمت بین ۳۰ تا ۱۰۰ هزار تومان نیز مشاهده کرد.

در یکی از مراکز خرید لوکس شهر که بسیار پررونق است؛ پالتویی را قیمت می‌کنم که می‌شنوم: ۲ میلیون و ۱۰۰ هزار تومان البته به طور متعارف کت‌ها و پالتوهای خز را که امسال بیشتر در بازار دیده می‌شود را می‌توان بین ۳۰۰ تا ۶۰۰ هزار تومان خرید. در مغازه‌ها و فروشگاه‌هایی که خاص مردم عادی است می‌توان خوشبختانه کیف و چکمه‌هایی با قیمت‌های قابل قبول دید و کمتر از شنیدنش شگفت‌زده شد، در واقع با ۱۵۰ تا ۳۵۰ هزار تومان می‌توان جنس مناسبی را خریداری کرد. برای تفریح و تفنن سری به جواهر فروشی در همان حوالی می‌زنم و بی‌هدف به سرویس طلایی اشاره می‌کنم؛ مرد فروشنده می‌گوید: ۴۵ میلیون تومان قیمت دارد و من بی‌هیچ تأملی بیرون می‌آیم و منتظر توضیحات نمی‌شوم، اما تابلوی مغازه نشان می‌دهد که طلا گرمی ۳۳۰ هزار تومان است.

ناگفته نماند که برخی خانواده‌ها نیز ترجیح می‌دهند تکه‌ای وسیله برقی را برای شب چله خریداری کنند که هزینه این محصولات جای بررسی وسیع‌تری دارد، اما با یک مشاهده سرسری می‌توان دریافت ارزان قیمت‌ترین وسیله برقی توستری تولید داخل است که با قیمت حدود ۵۰۰ هزار تومان قابل خریداری است و گرانترین وسایل متعارف برقی را می‌توان مایکرویو دانست که حدود ۶ میلیون تومان قیمت دارد. همچنین به نظر می‌رسد خرید گوشی تلفن همراه به عنوان یکی ازگزینه‌ها برای خرید هدیه امسال منتفی شده باشد؛ چراکه قیمت این دسته کالا درماه‌های گذشته رشد افسارگسیخته‌ای داشته است. به هر روی دوباره راه می‌افتم وازچند قنادی قیمت باقلوا را می‌پرسم، فروشنده یکی از مغازه‌های قدیمی شهر با اشاره به ویترین می‌گوید: این‌ها ۴۲ هزار تومانه! وهربار که تکرارمی‌کنم همه مدل باقلوا تا آخر هفته همین قیمت است؟ باز می‌شنوم: این‌ها ۴۲ هزار تومانه! در قنادی دیگری که تازه کارخودش را شروع کرده و اسم و رسمی هم به هم زده، فروشنده می‌گوید: امروز باقلوا کیلویی ۴۵ هزارتومان است. قنادی دیگری که در محله‌ای با ساکنان معمولی‌تر فعالیت دارد هم در پاسخم چنین جواب می‌دهد: همه باقلواها ۳۵ هزار تومان است. قیمت آجیل شیرینی خاص شب یلدا هم از کیلویی ۱۴۰ هزار تومان تا ۱۷۰ هزار تومان دربازار متفاوت است. آجیل پنج مغز سنتی را هم باید با قیمتی بالای ۲۰۰ هزار تومان خریداری کرد.

  ختم این کلام

به هر روی آنچه دیدیم و نوشتیم بخشی از لوازم خنچه بران شب یلدا بود که اگر میوه و شیرینی و دیگر موارد مرسوم و یا حتی نمایشی را اضافه می‌کردیم، بی‌شک می‌شد روایتی از هفتاد خوان رستم در مثنوی هفتادمن کاغذ مردم این روزگار... پس به همین اندک ماجرا بسنده می‌کنیم و تجملات را کنار بگذاریم.

منبع: روزنامه قدس

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.