۳۰ دی ۱۳۹۷ - ۱۶:۳۸
کد خبر: 640675

گُل بی خار کجاست؟

رقیه توسلی

دستم آمده گلِ بی خار نداریم، آدمیزاد مطلق نداریم و همه مان آغشته به زشت و زیباییم.

به گزارش قدس آنلاین، آدم ها را باید همانطور اورجینال پذیرفت. با خصوصیات اخلاقی ریز و درشتی که دارند. با همه قشنگی ها و زشتی های رفتاری شان.

مدتی ست که فهمیده ام زیاد هم نباید آرمانی فکر کرد. جوری که خصایص ویژه اطرافیان اوقاتم را تلخ کند. دستم آمده ژن ها و تعلیم ها و اکتساب ها متفاوت است. و زمین تا آسمان فرق است از آدمی تا آدم دیگر.

پس دیگر دنبال تغییر عمده کسی نیستم. می خواهد خانواده باشد، دوست، آشنا یا همکار. می سازم با زودرنج ها، بدقول ها، زبان تلخ ها، تنبل ها، لجبازها، غُرغُروها و خسیس ها. به آنجا رسیده ام که هر کدام از ما بدی هایی داریم و خوبی هایی.

دیگر نمی نالم از همکاری که جز کلام زُمُخت نمی گوید اما دست و دلبازترین است. از فامیل بدقولی که احوالپرسی اش رَدخور ندارد. شکایتی ندارم از همسایه ای که شارژش را شاید چهارماه درمیان هم ندهد اما در گشاده رویی کم نمی گذارد. از خواهر همه چیز تمامی که لجبازتر از او سراغ ندارم. از دختر برادری که پایه ترین موجود عالم است اما خدا نخواهد که به غُر بیفتد که از دستش مرده ها دوباره می میرند و از رفیقی که در تار و پودش خرافات رسوخ کرده اما دلرحمی و وفایش دیوانه می کند آدم را.

مدت مدیدی ست که دستم آمده گلِ بی خار نداریم. آدمیزاد مطلق نداریم و همه مان آغشته به زشت و زیباییم.

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.