فردوسی توانست ملتی را نگه دارد وفرهنگی را ایجاد کند تا نام ایران از بین نرفته و فرهنگمان متلاشی نشود. ملیت و هویت ایرانی حفظ شود و میهن ما پاره پاره نگردد.

زبان فارسی امروزی بر مبنای شاهنامه ایجاد شده است/نمی توان در مورد روز تولد فردوسی با قاطعیت سخن گفت

حکیم ابوالقاسم فردوسی نه تنها یکی از بزرگترین مفاخر ادب و هنر ایران زمین است بلکه بسیاری او را به عنوان تجلی بخش عظمت ملت ایران و یکی از افتخارات تاریخ جهان می شناسند. در تقویم در روز به عنوان سالروز تولد این حکیم بزرگ ثبت گردیده است. یکی سوم دیماه و دیگری اول بهمن ماه. اما به راستی کدام تاریخ، تاریخ صحیح روز تولد فردوسی است. به همین منظور گفت و گویی با دکتر یاحقی، پژوهشگر، نویسنده و استاد زبان و ادبیات فارسی انجام داده ایم که از منظرتان می گذرد:  

نمی توان در مورد سالروز تولد فردوسی با قاطعیت سخن گفت

دکتر یاحقی در گفت و گو با خبرنگار قدس آنلاین گفت: سالروز تولد فردوسی دقیقا معلوم نیست. این روز در هیچ سند معتبری هم ذکر نشده است. بسیاری از تاریخ نگاران و فردوسی دوستان، براساس اسناد و مدارک موجود محاسباتی را انجام داده اند اما هیچکدام را صحت و قطعیت ندارد. تنها چیزی که مسلم است این است که سال تولد این حکیم بزرگ ۳۲۹ هجری قمری است.

وی افزود: نقل قولهایی که صورت گرفته، براساس حدث و گمان است وسوم دیماه و اول بهمن ماه و یا هر روز دیگری در سال را نمی توان به عنوان روز تولد فردوسی در نظر گرفت.

وی عنوان کرد: اساس تحقیقات برپایه ابیات شاهنامه قرار دارد. به عنوان مثال فردوسی دربرخی از ابیات، بیان داشته است که  وقتی این قسمت ازداستان را می سروده ام ۶۳ ساله بوده ام. بر مبنای همین ابیات است که تاریخ شناسان به جستجوی سال سروده شدن ابیات پرداخته اند تا سال تولد فردوسی را بدست آورند. اما برای رسیدن با روز تولد فردوسی این اسناد و مدارک کافی نیست.

وی ادامه داد: آقای شاپور شهبازی از معروفترین افرادی است که این تحقیقات را انجام داده است. اما خود ایشان هم در مطالبش آورده است که این محاسبات دقیق و قطعی نیست. بنابراین ما سال تولد این حکیم بزرگوار را فقط می دانیم که همان ۳۲۹ هجری قمری است و روز تولد این ادیب بزرگ نامعلوم است. به همین دلیل، مدتها پیش پیشنهادی دادم تا برای حکیم ابوالقاسم فردوسی روز بزرگداشتی گرفته شود که اینکار در۲۵ اردیبهشت ماه هرسال انجام می شود.

این پژوهشگر زبان و ادب فارسی اظهار داشت: در زمان فردوسی تقویم به صورت تقویم به این صورتی که ما اکنون داریم نبوده است. آن زمان سالها بر اساس تقویم یزدگردی محاسبه می شده اند. درواقع تاریخ هایی که فردوسی در شاهنامه آورده است براساس سال یزدگردی بوده. اما تاریخ شناسان این تاریخ ها را به هجری قمری تبدیل کرده اند. وقتی گفته می شود فردوسی در سال ۳۲۹ به دنیا آمده است یعنی اینکه پس از تبدیلهای سال  یزدگردی به هجری قمری این سال مشخص شده است و فردوسی ۳۲۹ سال پس از هجرت پیغمبر متولد شده است آنهم در محاسبات قمری.

دکتر یاحقی در خصوص تاثیر گذاری فردوسی بر آداب و فرهنگ ایرانیان گفت: تاثیرگذاری فردوسی بر فرهنگ ایران زمین بسیار واضح و مبرهن است. هزاران کتاب پس از فردوسی براساس شاهنامه پدید آمده است. هزاران تقلید از فردوسی صورت گرفته است. زبان فردوسی در همه کتابهای ماندگار پس از خودش تاثیرات فراوان گذاشته است. در غزلیات شمس، کلیات مثنوی بوستان سعدی دیوان حافظ در تمام این کتابها از اندیشه های فردوسی موجود است.

وی ادامه داد: زبان فارسی امروزی بر مبنای شاهنامه شکل گرفته است. کلماتی که ما از آنها به کار می بریم همه در شاهنامه بیان شده و از گزند حوادث مصون مانده است. فردوسی توانست ملتی را نگه دارد وفرهنگی را ایجاد کند تا نام ایران از بین نرفته و فرهنگمان متلاشی نشود. ملیت و هویت ایرانی حفظ شود و میهن ما پاره پاره نگردد. حتی شاهان غریبه ای که پس از فردوسی روی کار آمده اند سعی کرده اند به نوعی از شاهنامه تاسی کرده و ادعا نمایند که ما هم از همین نسل و ایرانی هستیم.

وی بیان داشت: در تاریخ ایران زمین ادبا و شاعران زیادی داشته ایم اما از بسیاری از آنها هیچ کتاب و ابیاتی به جا نمانده است. آثار آنها به خاطر حوادث و اتفاقات پیش آمده مانند جنگها، آتش سوزی، عدم نگهداری سالم و تخریب توسط رطوبت یا موریانه و... و. از بین رفته است و فقط در برخی کتب نام آن شاعران ذکر شده است و فقط ما میدانیم که آنها بوده اند و در این کشور زیسته اند.

وی افزود: اما دلیل اینکه برخی از کتب مانند شاهنامه و دیوان حافظ و بوستان و گلستان سعدی و... و. در سالهای گذشته حفظ و از گزند حوادث مصون مانده اند به این خاطر است که این کتابها مورد علاقه مردم بوده اند و مردم با رغبت و عشق و علاقه فراوان آن کتابها را تکثیر نموده و نسخه هایی را برای خودشان و شهر ومنطقه ای که در آن زندگی می کرده اند بوجود می آورده اند. لذا اگر هر نسخه از آن کتابها از بین می رفته است بازهم تعداد زیاد دیگری موجود بوده و بازهم افراد زیادی بوده اند تا با آن انس پیدا کرده و از آن تکثیر نمایند. شاهنامه فردوسی در این زمینه پیش قراول دیگر کتب است و فقط ۱۲۰۰ نسخه خطی از آن موجود است.

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.