۵ بهمن ۱۳۹۷ - ۱۵:۵۵
کد خبر: 641441

خودش را برده اما کلی علامت سوال پخش کرده توی هوا بعلاوه ی صدای دخترانه ای که هنوز بی قرار می پرسد.

هوا پُر از سؤال است

به گزارش قدس آنلاین، خنده ام مثل جویی که میرآب ها سدش را برداشته اند جاری می شود در خانه. از بس «گلی» ۲ ساعت تیربارِ سوالش را گرفت سمت خاله بی گناهش. از بس اَمان نداد و چپ و راست پرسید و خبر داد و اظهارنظر کرد.

چرا بارون اینقد خوشگله؟ ما سرخپوست نداریم تو شهرمون؟ کیسه زباله زردرنگ بهتر نیست؟ بچه گداها هم گدا می شن؟ وقتی حرف نمی زنیم و ساکتیم، صدامون کجا میره؟ خرس و قورباغه، عقلِ خرسی و قورباغه ای دارن؟

خدا می برتم جهنم اگه یه کوچولو، داداشی را تنبیه کنم؟ پایتخت یعنی چی؟ طفلکی مورچه ها گناه ندارن که هم کارتون نمی بینن هم سیاهن؟ نمیشه من بخوابم بیدار شم دیگه کوچولو نباشم؟ میشه حالا که تو بشقاب سوپ می خوریم، چایی رو هم بریزیم توی بشقاب؟ برام قُلک می خری اندازه ی قدّم؟

بستنی شکلاتی با فالوده خوشمزه تره یا بی فالوده؟ اگه توی کلاس نقاشی بگن کی شعر می خونه و من بگم من، اونوقت کدوم شعر رو بخونم بهتره؟

می دونستی من خواب آقای شرک رو دیدم؟ اشکال نداره فشار عزیز رو منم بگیرم؟ اجازه میدی جارو بکشم؟

خاله ای! چرا اینجا برای من تاب نمی بندین یک کم کیف کنم؟ نونواها گرم شون نمیشه؟ می دونی اگه مشقای منو بنویسی چقد خوشحالم می کنی؟ می دونستی عمه ی نسترن براش شال گردن صورتی بافته؟ و...

دلم می خواهد به هفتاد سوال این موجودِ موطلایی جواب بدهم اما اگر زبان به دهان بگیرد و مجال بدهد... اگر هول ندود سر پرسش بعدی و بعدی... سکوت نمی کند «گل ترمه» و علاقه ای به شنیدن ندارد انگار... نمی دانم چرا اصلاً می پرسد.

آنقدر می گوید و تقلا می کند که وقت می دود و مادرجانش می آید دنبالش.

حالا «گلی» نیست... گذرم اما به نشیمن، آشپزخانه، خواب و تراس که می اُفتد در کمال تعجب می بینم که شدیداً هست... خودش را برده اما کلی علامت سوال پخش کرده توی هوا بعلاوه ی صدای دخترانه ای که هنوز بی قرار می پرسد.

چای دَم کرده را در سکوت می ریزم توی استکان و به فکری که توی سرم وُول می خورد، می خندم. ملاحت خانوم هم می خندد. کودک درونم هم می خندد.

یک بشقاب برمی دارم و توی آن هم چای می ریزم و می نشینم پشت میز. دیوانه طور به ملاحت خانوم می گویم: چرا واقعاً نمی شود توی بشقاب چای خورد؟ مادرها چرا حداقل هفته ای یکبار نمی روند آمپول ضد تشنّج بزنند از دست این وروجک ها!؟

انتهای پیام /

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.