رمان «پاریس پاریس» اثر سعید تشکری که روایتی از روزهای کشف حجاب در مشهد است، با ویرایش جدید از سوی نشر کتاب نیستان منتشر شد.

با ویراست جدید روایت سعید تشکری از کشف حجاب رضاخانی چاپ دومی شد

به گزارش گروه فرهنگی قدس آنلاین، چاپ دوم رمان «پاریس پاریس» اثر سعید تشکری با ویرایش جدید از سوی نشر کتاب نیستان منتشر شد.

تشکری در این‌باره می‌گوید: «مخاطب امروز باید رمان امروز را بخواند و اثری که ده سال قبل نوشته شده برای مخاطب آن زمان بوده و امروز باید اثری برای مخاطب امروز داشت و به همین خاطر متن را ویرایش کردم» که این مسئله نشان می‌دهد این نویسنده از مخاطب غافل نیست و به او در آثارش توجه می‌کند.

«اکنون سال ۱۳۱۴ است و هزاره فردوسی در طوس خراسان در حال برگزاری است. ملک و مهیار که یکی یتیم‌زاده قوچانی است و دیگری دختری تازه از فرنگ برگشته که سرنوشتی مشابه مهیار دارد. در سالی که حکومت رضاخان میرپنج حوادث خونبار واقعه کشتار مسجد گوهرشاد را پی ریزی می‌کند با یکدیگر آشنا می‌شوند. رابطه آنها روز به روز از سطح به عمق می‌رسد و هویتی خاص پیدا می‌کند. گویی شناخت هر کدام برای دیگری با شناخت تاریخ پرپر شده خراسان یکی می‌شود. سردار حشمت انگشتان دست مهیار را که عشق آتشین به شعر و ادب دارد در مخزن کتابخانه گوهرشاد در شب کشتار مثله می‌سازد و ملک که تا پیش از این سردار حشمت را پدر خود می‌دانسته در می یابد که او فرزند یکی از عشایر است که در کشتاری مشابه در ایل قشقایی پدر خود را از دست داده و مادرش به عنوان غنیمت به خانه سردار حشمت آورده شده است. و مادرش پس از تولد ملک خود را به آتش کشیده است. ملک ومهیار پا به پای قهرمانان حقیقت‌گو و کذاب کشتار مسجد گوهرشاد شعله می‌گیرند تا داغ این واقعه از ذهن و دل کسی پاک نشود. پاریس پاریس سودای تبدیل شدن شهری چون مشهد به شهری چون پاریس است؛ سودایی که پایانش به دالانی هزارتو و بی فرجام می‌ماند.»

رمان «پاریس پاریس» سعید تشکری اثری است که خواننده در آن به عمق یک اتفاق پی می‌برد و با شخصیت‌های آن حس همدردی پیدا می‌کند.

«طیبه همکارش را دید. دختری که داشت دل می‌زد که نکند قزاق‌های نظمیه اول او را انتخاب کنند.

قزاق دست طیبه را کشید. درست مثل اینکه می‌خواهد با زنی در یک مجلس عروسی دو نفری برقصد. نه ایرانی ... فرنگی. طیبه چشمانش فقط ملک را نگاه می‌کرد.

در یک چشم به هم زدن با دست‌هایش روسری‌اش را گرفت و پا به فرار گذاشت. قزاق به دنبال طیبه دوید. ملک پشت شیشه مُشجر اتاق پرستاری طیبه را که مثل یک ماهی داشت دست و پا می‌زد؛ می‌دید. مثل یک کبوتر که داشت خوراکِ گربه‌ای می‌شد. بال می‌زد. گربه او را کشید و طیبه پشت شیشه مشجر، دست‌هایش مداوم گربه را پس می‌زد. اما گربه کبوتر را میان پنجول‌هایش گرفت.

آرام آرام، طیبه فقط بَق‌بَقو کرد. قزاق با شلوار و روسری طیبه بیرون آمد. حالا بقیه حساب دستشان بود.

مَلِک با دو دست لباس پرستاری تازه، به سوی اتاق پرستاری رفت. صدایی از طیبه نمی‌شنید. مَلِک داخل اتاق شد. کفِ اتاق یک پنس ... یک قیچی بود با خون!

ملک جیغ زد، اینکه دختری، خود را برای روسری و شلوار بکُشد را تا حالا ندیده و نشنیده بود. نوشتن با خون، روی شیشه به اسم زنان نوغان همیشه با ملک ماند.

لباس پرستاری را به کناری انداخت. چادرِ طیبه را از توی جالباسی برداشت و بر تن طیبه انداخت و گفت: آرام بخواب دختر نوغانی. آرام بخواب.

گریان بیرون آمد و گفت: خوابیده است. ملک گریست و لباس مینی‌ژوپ پرستاری را پس داد.»

چاپ دوم رمان «پاریس پاریس» که سعید تشکری آن را ویرایش کرده از سوی نشر کتاب نیستان با قیمت ۲۵ هزار تومان در دسترس مخاطبان قرار خواهد گرفت.

منبع: فارس

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.