با پشتوانه ایدئولوژیکی و تفسیرهای انقلابی از قرآن توسط آیت‌الله خامنه‌ای، منبرهای آتشین آیت الله طبسی و تشکل‌سازی فرهنگی و سیاسی شهید هاشمی‌نژاد، شهر مشهد، از پتانسیل انقلابی و اسلامی‌ای برخوردار شد که در مسیر انقلاب و رهبری امام خمینی توانست این نهضت را آبیاری و در پیروزی بر رژیم طاغوت، آن را یاری نماید.

روحانیون مشهد در دوران مبارزه با رژیم پهلوی

به گزارش قدس آنلاین اکثر انقلابها با نارضایتی از وضع موجود و برای رسیدن به یک وضعیت آرمانی و مطلوب که به‌وسیله رهبران و فعالین انقلابی سازماندهی می‌شوند، ‌پدید می‌آیند. دو رکن ایدئولوژی و سازماندهی،‌ بستری را برای ایجاد وضعیتی فراهم می‌کند که می‌تواند با استفاده از نارضایتیهای پدید آمده در ابعاد سیاسی، ‌اقتصادی و فرهنگی جامعه، از آن استفاده بهینه‌ای به‌عمل آورد. انقلاب اسلامی ایران نیز یکی از همان انقلابهایی است که ابتدا با نارضایتی توده‌های مردم،‌ آغاز و سپس با بیانات و هشدارهای امام خمینی،‌ موج انقلاب به سمت وضعیت کمال موجود هدایت شد. این انقلاب نمی‌توانست بدون فعالیت انقلابیون در داخل ایران و شهرهای مختلف کشور به سرانجام برسد. یکی از کانونهای اصلی انقلاب در دوران مبارزه با رژیم پهلوی که اتفاقاتی مهمی در آن رخ داد شهر مشهد و روحانیون آن از جمله «آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای»، «حجت‌الاسلام عبدالکریم هاشمی نژاد»،‌ «آیت‌الله حاج شیخ عباس واعظی طبسی» و دیگر انقلابیونی است که در آبیاری این انقلاب نقش و جایگاه حایز اهمیتی به‌عهده داشتند و آن را محقق کردند. این مقاله قصد دارد شرحی از رهبران، فعالیتها و زمینه‌های نمود این نهضت انقلابی را در شهر مشهد مورد بررسی و واکاوی قرار دهد.

مشهد: یکی از کانونهای مبارزه

مشهد، بعد از انقلاب سفید شاه به دو جهت کانونی شد که توامان از دو طرف، هم از طرف رژیم پهلوی و هم نیروی مبارز مذهبی، مورد توجه قرار گرفت. شاه می‌خواست با تاسیس دانشگاه بزرگ اسلام، جانشینی دانشکده الهیات به جای حوزه، ممانعت از حضور روحانیت در مراکز قضایی و مراکز اداری و افتتاح مرکز دینی، ارشادی، و علمی آستان قدس، بدیلی سازمان‌یافته و هدایت شده به‌وسیله عوامل درباری خود ایجاد نماید تا از روند رو به گسترش فضای انقلابی و مذهبی مشهد، کاسته و یا از آن جلوگیری کند. در مقابل علما و همچنین حوزه علمیه مشهد، همچنان از موضع مقاومت و هوشیاری برخوردار بودند چنان‌که در یکی از «اعلامیه‌های حوزه علمیه مشهد در دوم بهمن ۱۳۵۱ که تحت عنوان ده سال جنایت دستگاه حاکمه ایران منتشر شد، ضمن اشاره به حمله به فیضیه قم و تبعید امام خمینی، از فضای سیاسی کشور انتقاد می‌شود و از قراردهای نظامی و اقتصادی شاه و با اسرائیل پرده بر می‌دارد» ۱ این فضا، با بازگشت آیت‌الله قمی و آیت‌الله العظمی سیدعبدالله شیرازی، همزمان باعث تقویت مبارزه علیه رژیم پهلوی و پدیداری روحانیون مبارز شد.

طبعا هر قشر و طبقه‌ای پتانسیل انقلابیگری و فعالیتهای انقلابی را در خود می‌بیند و بسته به شرایط زمانی و مکانی امکان تحقق آن فراهم می‌شود. روحانیون نیز به‌عنوان مدرسان و مبلغان شریعت، خالی از این نیروی بالقوه نیستند و شاید وظیفه دشوارتری در راهبری جامعه به سوی نظامی آکنده از «معروفهای الهی» و دور کردن جامعه و یا مبارزه با «نهی‌های بشری» به‌عهده دارند. تبلیغ و آگاهی‌بخشی به جامعه زمانی‌که با استبداد و فعالیتهای خشونت‌آمیز یک رژیم سراسر دست‌نشانده و آمریکایی توامان گردد،‌ نیاز به یک حرکت انقلابی‌تری می‌شود که در اواخر دهه ۵۰ در شهرهای بزرگ ایران، ازجمله مشهد توسط روحانیون مبارزی چون آیت‌الله خامنه‌ای، آیت‌الله واعظ طبسی و حجت‌الاسلام عبدالکریم هاشمی‌نژاد، انجام پذیرفت.

پدر آیت‌الله خامنه‌ای جزو مدرسین حوزه علمیه مشهد بودند و همیشه در مناسک و آیینهای ماه رمضان و محرم و صفر مجالس روضه‌خوانی برپا بود،‌ دور از ذهن نمی‌بود که ایشان علاقه‌مند به چنین مجالس و شعائری، به دروس طلبگی و لباس روحانیت علاقه‌مند نبوده باشد. همچنان‌که بعدها از دو شخصیت سیاسی و مذهبی دوران خود در دهه ۳۰ و ۴۰ تاثیر پذیرفت و راه انقلابی آنها را ادامه داد. آن دو نفر کسی نبودند جز امام خمینی و نواب صفوی.۲ زمانی‌که با آثار و عقاید «سیدقطب» درباره اسلام، قرآن و مبارزه با مظاهر غرب آشنا شدند و دست به ترجمه بعضی از کتاب ایشان زدند، لزوم ترویج و اشاعه احیای دوباره اسلام پررنگ‌تر شد و این مهم را همیشه در مسیر حرکت خود در تفاسیر و منابر خود در مساجد و کانونهای مذهبی بازتاب می‌دادند.

گزارشگر ساواک  درباره شهید هاشمی‌نژاد می‌نویسد وی در سخنرانی خود بر سر اسدالله علم فریاد می‌زند که «همین چند روزه حسابت روشن می‌شود... مردم از پای ننشینید و دست از مبارزه بر ندارید»۹ این سخنرانی اثر خود را بر مردم گذاشت و زمان لازم بود تا ثمره آن را ببیند.

مساجد: تبلیغ اندیشه‌های دینی و انقلابی

مطالعه تاریخ معاصر کشور ایران نشان می‌دهد که مساجد به عنوان مرکز و پایگاه دینی و فرهنگی، نقش بسیار حساس و خطیری در ایجاد هسته‌های اولیه نهضت پویا و اصیل احیای اسلام انقلابی و جهت‌دهی به حرکتها و جریانات مردمی داشته است. شبکه‌سازی و جلسات مذهبی به عنوان حلقه واسط میان رهبران انقلاب و مردم انقلابی،‌ وظیفه بسیج و نیروی آگاهی‌دهنده، بر عهده روحانیون انقلابی و شاگردان امام خمینی قرار داشت که نزجهای اولیه آن، توسط آیت‌الله خامنه‌ای ابتدا در «مسجد امام حسن» و سپس در «مسجد کرامت» با تفسیر آیاتی از سوره «اعراف» (در مفهوم حق و باطل)، «انفال» (حکومت قرآنی و الهی)، و «صف» (پیکار علیه ظلم و ستم) برای جوانان مومن و انقلابی شکل گرفت. این رویکرد در تفسیر و ترجمه منتخبی از آیات سوره صف که نشان بازتابی از ترغیب و کنش انقلابی است، به خوبی دیده می‌شود: «خداوند دوست دارد کسانی را که پیکار می‌کنند و هیچ چیز آنها را نمی‌لرزاند و از هیچ چیز نمی‌ترسند».۳ این تفاسیر یک نیروی بالقوه انقلابی در مشهد ایجاد کرد و باعث شد همین فعالیتها، منجر به ممنوع‌المنبر شدن ایشان در مسجد کرامت (رمضان ۱۳۵۲)، از طرف ساواک شود.

تبلیغ مرجعیت امام در حوزه علمیه مشهد

اصلی‌ترین جزء این سه‌گانه: تبلیغ، تفسیر و خطابه؛ در ترویج و دفاع از مرجعیت امام خمینی در حوزه علمیه مشهد است که به یکدیگر متصل می‌شود که توسط آیت‌الله خامنه‌ای و به کمک همفکران ایشان متجلی شد. پس از درگذشت «آیت‌الله محسن حکیم» در ۱۲ خرداد ۱۳۴۹، ایشان در مدرسه «میرزا جعفر» به مستمعین خود اعلام می‌دارد که «بر شما واجب است به نفع آیت‌الله خمینی تبلیغ کنید»۴ روز قبل از آن هم، با شنیدن خبر شهادت «حجت‌الاسلام سیدمحمدرضا سعیدی»، کلاسهای درس تعطیل و اعلامیه‌ای از طرف حوزه علمیه مبنی بر افشاگری جنایتهای رژیم و به طور تلویحی ادامه نهضت منتشر می‌شود. در همان اثنا، جزوه‌ای به نام «درسهایی از مرجع جامع شیعه پیرامون مسئله ولایت فقیه» که توسط آیت‌الله خامنه‌ای در اختیار «شیخ جواد حافظی» گذاشته بود، در میان طلاب توزیع می‌شود».۵ این جزوه که درباره طرح مبانی حکومت اسلامی است، فصل جدیدی را از مبارزه به نمایش می‌گذارد که چیزی نبود جز مبارزه با سلطنت و استقرار حکومت اسلامی. این مبارزه پای افراد دیگری را نیز همچون آیت الله واعظ طبسی به میان کشید.

حاج شیخ عباس واعظ طبسی همچون پدر بزرگوارشان، حاج شیخ غلامرضا طبسی، که از مفاخر خطبا و معاریف وعاظ بودند،‌ میراث پدر را در عرصه خطابه و منبر به ارث بردند. طوری که شهربانی مشهد نسبت به چگونگی سخنرانیهای ایشان  به ریاست سازمان اطلاعات و امنیت خراسان می‌نویسد: «در منبر خود بسیار تندروی می‌نماید و در هر محل دیگری منبر برود، به همین نحو است.» ۶ در ماجرای یورش رژیم به مدرسه فیضیه و واقعه ۱۵ خرداد ۴۲؛ اولین اقدام در مشهد، اعلام ۵ روز عزای عمومی از سوی علماء، تعطیلی نمازهای جماعت و بستن بازارها به منظور همدری و اعلام انزجار از رژیم پهلوی بود. ایشان در یکی از سخنرانیهای خود در تیرماه ۴۲ «به ناپایداری و نابودی رجال سیاسی نوید می‌دهد و بازاریان را ترغیب و تشویق به کنش سیاسی و انقلابی فرا می‌خواند». ۷

این ترغیب و ممارست در بیداری مردم، به شکلی دیگر، و در راستای فعالیتهای انقلابی گفته شده، توسط شهید هاشمی نژاد ادامه یافت. وی حمیت خود را در سفرهای تبلیغی فرهنگی و سیاسی و ایجاد و بنای «کانون فرهنگی جوانان» و «کانون بحث و انتقاد دینی»، گذاشتند تا در دفاع از قلمرو دین و فرهنگ اسلامی و تبلیغ منبری در سطح عامه، به شبهات دینی و پرسشهای اعتقادی پاسخ گویند. ۸ شهید هاشمی‌نژاد همچنین در بخشی از سخنرانیهای خود در «مسجد فیل» مشهد، نسبت به تساوی زن و مرد، نمایندگی زنان در مجلس، بازداشت امام خمینی و نسبت به هر چیزی که خلاف قانون اسلام، ‌یعنی قرآن، باشد هشدار داد. گزارشگر ساواک می‌نویسد وی در این سخنرانی بر سر اسدالله علم فریاد می‌زند که «همین چند روزه حسابت روشن می‌شود... مردم از پای ننشینید و دست از مبارزه بر ندارید» ۹ این سخنرانی اثر خود را بر مردم گذاشت و زمان لازم بود تا ثمره آن را ببیند.

با پشتوانه ایدئولوژیکی و تفسیرهای انقلابی از قرآن توسط آیت‌الله خامنه‌ای، منبرهای آتشین آقای طبسی و تشکل‌سازی فرهنگی و سیاسی شهید هاشمی‌نژاد، شهر مشهد، از پتانسیل انقلابی و اسلامی‌ای برخوردار شد که در مسیر انقلاب و رهبری امام خمینی توانست این نهضت را آبیاری و در پیروزی بر رژیم طاغوت، آن را یاری نماید.

منبع: موسسه مطالعات تاریخ معاصر

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.