برگزیت چالش دیگر است. البته باید توجه داشت که خروج یونان که در چند سال اخیر با بحران مالی گسترده دست به گریبان بود، از اتحادیه، در مقایسه با خروج انگلیس می‌توانست تبعات زیانبار بیشتری بر اروپای واحد داشته باشد؛ چراکه انگلیس اگرچه عضو مهمی از اتحادیه بوده، اما پیشتر نیز در بسیاری از پیمان‌های اروپایی حضور نداشت. برگزیت فقط می‌تواند تا حدی امنیت دفاعی اروپا را تضعیف کند؛ چراکه انگلیس همچنان در کنار اتحادیه باقی خواهد ماند.

 دکتر علیرضا ثمودی/ تحلیلگر مسائل اروپا
اتحادیه اروپا این روزها با بحران‌های بسیاری دست و پنجه نرم می‌کند. قدرت یابی احزاب دست راست و افراطی و افزایش تحرک جریان‌های پوپولیستی در جای جای اتحادیه، بحران برگزیت، شکاف میان رهبران و شهروندان و چالش امنیتی با روسیه تنها گوشه‌ای از مشکلاتی است که حیات اتحادیه را با خطر مواجه ساخته است. این معضلات شکاف‌های جدی در اروپا ایجاد کرده است، با این وجود اینکه ما تصور کنیم که این وضعیت اتحادیه را به سمت فروپاشی سوق می‌دهد، حداقل در آینده نزدیک انتظاری عبث و غیر علمی به نظر می‌رسد. 
قدرت یابی احزاب راستگرا در قاره سبز اگرچه واقعیتی غیرقابل انکار است، اما باید توجه داشت که این گروه‌ها هنوز در بسیاری از کشورها (به جز ایتالیا که دو حزب لیگ شمالی و حزب پنج ستاره توانسته‌اند دولت ائتلافی تشکیل دهند) بویژه کشورهای تأثیرگذار اروپایی از جمله آلمان، فرانسه و انگلیس توفیقی نداشته و نتوانسته‌اند کابینه تشکیل دهند. ضمن اینکه همین احزاب دست راستی (به جز تعدادی محدود از آن‌ها) مخالف موجودیت اتحادیه نیستند، بلکه با سطح همگرایی مخالف بوده و خواستار بازگرداندن بسیاری از اختیارات به دولت- ملت‌های اروپایی هستند.
برگزیت چالش دیگر است. البته باید توجه داشت که خروج یونان که در چند سال اخیر با بحران مالی گسترده دست به گریبان بود، از اتحادیه، در مقایسه با خروج انگلیس می‌توانست تبعات زیانبار بیشتری بر اروپای واحد داشته باشد؛ چراکه انگلیس اگرچه عضو مهمی از اتحادیه بوده، اما پیشتر نیز در بسیاری از پیمان‌های اروپایی حضور نداشت. برگزیت فقط می‌تواند تا حدی امنیت دفاعی اروپا را تضعیف کند؛ چراکه انگلیس همچنان در کنار اتحادیه باقی خواهد ماند.
اگرچه با قطعیت می‌توان گفت که اروپای کنونی از اروپای دهه 90 ضعیف‌تر و با بحران‌های بیشتر و بسیار جدی تری مواجه است، اما خیال فروپاشی آن دور از انتظار به نظر می‌رسد. اکنون رهبران اروپایی نیز به وجود بحران در اتحادیه اذعان دارند تا جایی که در سند راهبرد اتحادیه برای سال 2016 ضمن پذیرش مشکلات پیش رو تأکید کرده‌اند که نه تنها اتحاد، بلکه وجود آن‌ها در خطر قرار گرفته است. پیشگویی جورج سوروس میلیاردر مجار ـ  آمریکایی و پدر انقلاب‌های رنگی نیز در مورد اینکه اگر رهبران اروپا به فکر ترمیم نباشند، به سرنوشت شوروی و دیگر امپراتوری‌های سقوط کرده اروپایی (خاندان هابسبورگ در اتریش) دچار خواهند شد، تنها یک هشدار بوده که خواستار توجه بیشتر رهبران اروپا و ارائه راه حل‌هایی برای مشکلات موجود شده است. 
با وجود همه مشکلات و تلاش آمریکا و روسیه تحت رهبری ترامپ و پوتین برای تضعیف هرچه بیشتر اتحادیه، اما واقعیت آن است که ما نباید 
پیش زمینه‌هایی که منجر به شکل گیری اتحادیه پس از جنگ جهانی دوم شد را از یاد ببریم. اگر فراموش نکنیم که شعار آن‌ها این بود که در اروپا 
هیچ‌گاه جنگ دیگری اتفاق نیفتد، آنگاه براحتی خواهیم پذیرفت که با وجود همه چالش‌ها اروپا به سمت واگرایی نخواهد رفت.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.