پیوندهای فرهنگی ما در واقع جلوه ای از قدمت و تاریخ ما در ابعاد مختلف سیاسی، فرهنگی و اجتماعی است و زیبایی ها وجلوه های فراوان در خود دارد. ‌

علفه / سنتی سبز در بزرگداشت درگذشتگان در آستانه سال نو

نوروز، زیباترین مظهر فرهنگ ایران باستان است که با خودسبزی، زندگی و در دل دوستی، اتحاد و یگانگی را به ارمغان می آورد ودر کنار خود بسیاری از آیین ها را که نشانی از اصالت آن است به همراه دارد. ‌

نوروز بخشی از هویت ایرانی است بزرگ آئینی که تاراج ها و غارت های دشمنان این سرزمین در طول اعصار و قرون هرگز نتوانست خللی در آن وارد کند و ایرانیان را زنده نگه داشت.

آری نوروز و سنت های آن حلقه همبستگی همیشه جاوید ایرانیان است سنت هایی که بازتابی از غنای فرهنگی و دینی این ملت است و همه را از خرد و کلان، پیر و جوان زنده و درگذشته در بر می گیرد.

این سنت دیرینه در گوشه گوشه این سرزمین به اشکال خاص خود اجرا می شود، اما در همه آنها، زیبایی، سبزی، دوستی ریال، دوست داشتن، یکرنگی و عشق به وجود، هستی و انسانها موج می زند. ‌

خطه خراسان سرزمین خورشید نیز آیین هایی را با این سنت دیرین همراه دارد که بر زیبایی نوروز می افزاید. ‌

مردم این خطه نیز چون بسیاری از نقاط ایران زمین با شادی به استقبال نوروز رفته و جامه و خانه نومی کنند، سبزه می رویانند و آتش می افروزند اما در کنار همه اینها در بسیاری از شهرها و روستاها با در آمیخته شدن خرده فرهنگ های اقوام، این آیین هارنگی دیگر به خود گرفته است. ‌

در واقع نوروز موجب شده مراسم و آیین های خاصی در کنار این سنت دیرین ایجاد شود که شاید در نوع خود بی نظیر باشد. ‌

ˈعلفه ˈیابه قولی ˈبی بی حورˈ یکی از همان آیین هاست، آیینی از زیباترین مظاهر فرهنگ ایران باستان و نوروز. ‌

نام علفه به واسطه وجود علف و سبزی که یک پای سفره هفت سین و روز علفه است برآن گذاشته شده است. ‌

علفه آیینی ویژه است که در آن هم یاد و جای رفتگان سبز می شود و هم سنتی زنده و سبز برای زندگان و سبزی زندگی است. ‌

درون مایه علفه، تهیه مقدمات و به استقبال نوروز رفتن و یادکردن از درگذشتگان هرخانواده درسالی که گذشت می باشد. ‌

پژوهش های مردمشناسی بیانگر آن است که این مراسم شاخصه برجسته مردم خطه خورشیداست. ‌

در مناطق روستایی این مراسم درقالب های جذاب تر، زیباتر و سنتی تر اجرا می شود. ‌

اهالی این مناطق بر اساس همان اعتقادی که از ایرانیان باستان بر جای مانده از چند روز به نوروز مانده درخانه مشک و عنبرمی سوزانند و شمع و چراغ می افروزند تا زمینه خوشحالی ارواح مردگانشان رافراهم کنند. ‌

حتی زنان درشب آخرین جمعه سال بهترین غذا را می پزنند تا بوی آن خشنودی مردگان را موجب شود و کاه بر گور مردگان می پاشند. ‌

در این میان آنان که درگذشته ای درآن سال داشته اند عید می گیرند و پرسه ای برگزار کرده و دعامی خوانند. ‌

مراسم ˈعلفه ˈدر روستاهای استان های خراسان بویژه مناطق جنوبی خراسان رضوی و جنوبی چون گناباد، بیرجند، قاین، سرخس، بجنورد، فردوس و تربت حیدریه درآخرین روز سال یعنی روز قبل از نوروز انجام می شود. ‌

در نیشابور علفه دو روز است، یک روز پیش از نوروز و دیگری روز اول سال است. ‌

در سبزوار و قوچان سه روزمانده به نوروز علفه است و درگز و اطراف آن دو روز قبل از نوروز علفه نامیده می شود. ‌

در اغلب این مناطق در این روز مردم ضمن پخت شیرینهای محلی سنتی و غذاهای خاص، آنانکه در طول سال مرده ای داشته و صاحب عزا هستند بصورت گروهی در مساجد مراسم ختم و یادبود و فاتحه خوانی برگزار می کنند. ‌

در روستاهای شهرستان گناباد علاوه بر اجرای این مراسم اهالی به صحرا رفته ومقداری علف سبز آورده و آن را در سر در و آستانه خانه وکلیددان و بر سر قبر تازه درگذشتگان خودمی گذارند. ‌

در این میان دامادها هم برای تازه عروس خود در این روز، نوروزی شامل برنج، گوشت، روغن وشیرینی می برند. ‌

روزˈعلفه ˈدر مناطق جنوبی خراسان هم مشابه گناباد برگزار می شود با این تفاوت که در آنجا مراسمی که برای درگذشتگان خانواده برگزار می شود به منزله پایان سوگواری واجازه دادن به آشنایان برای برگزاری عید است. ‌

غذای اصلی دراین مناطق عموماˈآش ˈاست که اهالی معتقدند با پخت و بلندشدن بوی آن اموات خشنود می شوند. ‌

در شهرستان نیشابور و روستاهای آن چون کلیدر، ماروسو و اسحاق آباد نیز مراسم ˈعلفه ˈ طی دو روز برگزار می شود و درعلفه کهن که درآخرین روز سال است مردم با حضور در قبرستان ها برای شادی روح اموات خود قرآن وفاتحه خوانده وخیرات می کنند. ‌

اما در روز علفه دوم که در آغازسال نو برگزار می شود پس از تلاوت قرآن در مساجد و آغازسال جدید دراین مرکز عبادی، به خانه برگشته و به دیدن بزرگترها می روند. ‌

ازجمله خوراکی ها و شیرینی های سنتی ویژه این شب آش مخصوص و شیرینی هایی به نام ˈکلمبه وسنی ˈاست. ‌

درروستای ˈقوژدˈ از توابع گناباد در شب علفه خوراکی به نام ˈجوش پره ˈ تهیه می کنندکه سنت این روستا است و در تهیه آن خمیر را به قطعات پهن در آورده ومیان آن نخود و پیازپخته وگوشت گذاشته و می پیچند و درآب جوش می پزند، بعد از پخته شدن با ریختن کشک ساییده برروی آن صرف می کنند. ‌

در روستای روشناوند نیز اهالی دو نوع شیرینی به نام سنی وکلمبه ˈتهیه می کنند. ‌

در تهیه شیرینی ˈسنی ˈگندم را در زیر پارچه نمناکی خیس کرده تا جوانه بزند بعد گندم را به آرد تبدیل کرده وبامقداری شیره توت وروغن می پزند. ‌

کلمبه نیز از مخلوط کردن آرد، روغن، شکر و زنجبیل بدست آمده و در قسمت های کوچک در روغن سرخ می شود. ‌

در روستاهای سبزوار نیز غذای جوش پره با نام آش جوش پره تهیه شده و معتقدند اموات از بوی آن استفاده می کنند. ‌

در روزˈعلفه زنده هاˈنیز آشی از گیاهی سنتی به نام بلقیس و حبوبات و رشته سنتی تهیه می کنند. ‌

علفه در اکثر شهرها و روستاهای خطه خراسان با اندک تفاوتی در نوع و کیفیت اجرای آن برگزار می شود. ‌

این تفاوت ها و شباهت ها که عناصر اصلی علفه هستند حایز اهمیت است زیرا می توان با اصل همگرایی فرهنگی آن را توجیه کرد. ‌

سه عنصر همسان و همگرا در مراسم علفه تمامی مناطق خراسان با وجود پراکندگی زیاد به چشم می خورد و آن تهیه مقدمات نوروز، آوردن سبزه به خانه و بزرگداشت یاد درگذشتگان است. ‌

بر اساس پژوهش های فرهنگی و باستانی، عناصری از فرهنگ غنی و اساطیری ایران باستان درفرهنگ امروز هنوز جای خود راحفظ کرده است و ‌جشن علفه درنقطه ای باجشن فرودگان یافروردگان تلاقی می کند و به نظرمی رسد برگرفته از این آیین دین زرتشت باشد. ‌

‌به اعتقاد آنان، ایرانیان باستان سال را ۳۶۵ ‌روز می دانستند و آن را به ‌۱۲ ‌ماه و سی روز منقسم کرده و پنج روز باقیمانده را بعنوان ˈپنجه اندرگاه ˈیاˈبهیزک ˈیاˈپنجه ˈمسترقهˈ (دزدیده) به آخر سال می افزودند. ‌

در این پنج روز جشن ˈفرودگان ˈبرگزارمی شدکه زمان بازگشت ˈفروهران ˈبه زمین بود. ‌

درایران باستان انسان را مرکب از پنج قوه ˈآهو، دیو، بوی، روان و فروهرˈمی دانستند که ˈفروهرˈبه موجب متن اوستا نیرویی پاک، نگهدارنده وحامی است که از سوی اهورامزدا در نهاد هر انسانی نهاده شده تا راهنمای او درزندگی زمینی باشد. ‌

‌براین اساس پس ازمرگ انسان ˈفروهرˈبه آسمان صعود می کند و نزدˈاهورامزداˈ برمی گردد اما هر سال ˈفروهران ˈبه نزد خانواده خود بر می گردند و آن زمان جشن ˈفرودگان ˈاست. ‌

در واقع ‌نزد زرتشتیان این جشن مقارن است باˈگهنبارˈکه گاه آفرینش انسان است و در آن زرتشتیان بر سر بامها آتش افروخته وˈفروهرهاˈ از بوی غذا و نور آتش خشنود می شوند. ‌

ˈگهنبارهاˈشش جشن فصلی آیین زرتشت است که به ترتیب از نخستین تا ششمین گهنبار، آفرینش آسمان، آب، زمین، گیاه، جانور و انسان به دست اهورامزدا صورت گرفته است.

‌خشنودی ˈفروهرهاˈدر پاکیزگی خانه و نورانی بودن آن است وسال نیکو را در پی خواهد داشت زیرا طبق اعتقادی کهن فروهرها بازماندگان زمینی خود را طی سال نو در مشکلات وسختی های زندگی یاری رسانده وحامی آنها خواهند بود. ‌

‌براساس این اعتقاد اگر خانواده کسی آشفته و تاریک باشد فروهرها از آن رویگردان شده وخانه و خانواده از خیر و برکات آن محروم خواهد شد. ‌

‌درˈعلفه ˈنیز همین عنصر بزرگداشت درگذشتگان، آراستن خانه با سبزه و تهیه مقدمات نوروز در قالب پاکیزگی خانه، جامه و طبخ غذاهای خاص و معطر به وضوح دیده می شود. ‌

‌اعتقاد به بازگشت فروهران در ایران باستان تا بدانجا پیش می رود که دربرخی نقاط این خطه روزˈعلفه ˈبه دو علفه مرده ها و زنده ها تقسیم می شود. ‌

‌علفه مرده ها خاص یاداموات است وحتی نام آن را روزˈعرفه ˈنیز گفته اندکه دلیل دیگری درتصدیق این ریشه اعتقادی و روزی است که در آن همه مردگان در صحرای عرفات آزادند. ‌

‌این پژوهش ها نشان می دهد : علاوه بر ریشه اعتقادی مشترک این سنت میان زرتشتیان و مسلمانان، این اشتراک درغذاها و شیرینی های علفه و جشن فرودگان نیز دیده می شود که ازجمله آنها شباهت و انطباق شیرینی ˈسنی ˈکه مانند سمنو پخت شده و با حلوای موسوم به ˈسن ˈاز پختنی های خاص آیین زرتشتیان که به مراسم اموات اختصاص دارد، می باشد. ‌

‌ماده اصلی سن نیز چون ˈسنی وسمنوˈ آرد گندم جوانه زده و خشکانده است که شباهت نامها گواه دیگری بر ریشه مشترک آنها است. ‌

این اصل ازسنتهایی است که به دوران ایران باستان و اعتقادات خاص زرتشتیان برمی گردد و جلوه ای ویژه به نوروز باستانی که آن نیز ریشه کهنی درفرهنگ باستان واصالت ایرانیان دارد، می دهد. ‌

منبع: ایرنا

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.