آمریکایی‌ها به وضوع در روزهای اخیر یک عملیات روانی و رسانه‌ای سنگین را به راه انداخته‌اند تا اینگونه وانمود کنند که احتمال وقوع یک جنگ یا برخورد نظامی ولو محدود با ایران در حال قوت گرفتن است تا تهران را وادار به تماس و مذاکره سیاسی کنند.

تغییر لحن مقامات سیاسی آمریکا پس از شکست مانور لینکلن

به گزارش خبرنگار بین الملل قدس آنلاین همزمان کاخ سفید در حال ارسال پیغام‌های پی‌درپی برای مذاکره و تماس با مقامات دولت ایران است. خبرگزاری‌ها دیروز گزارش دادند که کاخ سفید شمارت تلفنی را برای تماس مستقیم با ترامپ به دولت سوییس، حافظ منافع خود در ایران داده تا سفارت این کشور در تهران آنرا در اختیار دولت روحانی قرار دهد.

از سوی دیگر پس از آنکه محمد جواد ظریف از پاسخ مثبت تهران به درخواست مبادله زندانیان با آمریکا پرده برداشت، منابع آگاه از رد دومین درخواست غیر معقول آمریکا برای آزادی باقر نمازی یک مجرم امنیتی دوتابعیتی، به‌عنوان پیش‌شرط مذاکرات تبادل زندانیان خبر داده‌اند.

این دو اتفاق تحلیل‌های داخلی در امریکا در مورد افزایش اختلاف میان ترامپ و جان بولتن در مورد راهبرد مواجهه با ایران را تأیید می‌کند. رسانه‌های امریکایی در تحلیل‌های خود بر این باور بوده‌اند که ترامپ به دنبال تنزل سطح تنش با ایران برآمده است.

مایک پمپئو نیز امروز تأکید کرد که کاخ سفید از فرصت مذاکره با تهران استقبال می‌کند. سی‌ان‌بی‌سی گزارش کرد که پمپئو گفته است: ما نمی‌خواهیم که در محاسبات‌مان دچار اشتباه شویم و بر خلاف حضور نظامی گسترده‌تر در منطقه، آمریکا به دنبال جنگ نیست و خود را گرفتار یک جنگ نیز نخواهد کرد.  

مانور تبلیغاتی و خبری جان بولتن مشاور امنیت ملی ترامپ اما درباره اعزام ناو هواپیمابر آبراهام لینکلن و هواپیماهای بمب افکن مستقر بر این ناو به منطقه خلیج فارس درست پیش از آنکه ایران اقدامات متقابل در کاهش تعهدات برجامی خود را اعلام کند و همزمان با اعلام تحریم‌های جدید در حوزه پتروشیمی و فلزات بر علیه ایران در عمل تاکتیکی حساب شده برای انحراف افکار عمومی به ویژه در داخل ایران و پروپاگاندای هدفمند به منظور ایجاد هراس در منطقه در مورد جدی شدن تنش و تبعات سهمگین آن بود تا ضرب پاتک ایران گرفته شود.

حال آنکه ناو لینکلن دوازدهم فروردین ماه  و طبق برنامه معمول گردش ناوگان دریایی آمریکا مقر خود را برای پیوستن به ناوگان پنجم تحت فرماندهی سنتکام در بحرین ترک کرده بود و به دلیل آنکه وزارت دفاع آمریکا از تبعات و تهدیدهای ناشی از قراردادن سپاه در فهرست گروه‌های تروریستی از نظر آمریکا نگران بودند، آن زمان ترجیح داده شد تا حرکت این ناو برجستگی خبری نداشته باشد و مقصد اولیه آن مدیترانه اعلام شود.

تکِ روانی با «پاتریوت» و «ب۵۲»

دیروز نیز در ادامه جنگ روانی، واشنگتن اعلام کرد که یک ناو جنگی دیگر را نیز به منطقه خلیج فارس اعزام خواهد کرد که یک کشتی آبی خاکی طراحی شده برای نقل و انتقال نیروهای دریایی و هلیکوپترهای جنگی است و قرار است نیورهای ویژه مارینز را به منطقه منتقل کند.

نیویورک تایمز همچنین به نقل از مقامات پنتاگون گفته است که یک سامانه آتش بار ضد موشکی پاتریوت جدید در منطقه غرب آسیا مستقر خواهد شد. رویترز هم دیروز از فرود ۴ فروند هواپیمای بمب‌افکن «ب۵۲» آمریکا در پایگاه آمریکایی«العدید» در قطر خبر دادند. پنتاگون هدف از اعزام این بمب‌افکن را حراست از نیروها و منافع ایالات متحده در منطقه عنوان کرده است.

تمامی این اقدامات و تحرکات نظامی در ظاهر خبر از آمادگی رزمی و لجستیکی برای مواجهه با یک درگیری نظامی محتمل را می‌دهند اما کارشناسان نظامی و امنیتی و تحلیلگران سیاسی و امور راهبردی این اتفاق‌ها را مقدمات و تلاش‌هایی کاملاً روشن و مشخص برای جلوگیری از یک درگیری نظامی و فشارهای معنادار برای باز کردن یک  راه تماس و مذاکره با ایران می‌دانند.

هرچند حتی تحلیلگران غربی هم رفتارهای ترامپ و تیم امنیت ملی او را متناقض و در تضد می‌دانند. پایگاه خبری المانیتور در گزارشی با این نگاه در واکنش به امیدواری ترامپ برای تماس مقامات ایران با وی نوشت: مایل و آرزوی ترامپ عمیقاً با لحن و تمایل بسیاری از افراد در تیم امنیت ملی وی به ویژه جان بولتون در تقابل است.

با این حال حشمت الله فلاحت پیشه رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی ایران می‌گوید: ترامپ به دنبال تغییر در برجام است و پس از تهدیدهای لفظی بولتن بر سر موضوع اعزام ناو لینکلن به خلیج فارس حالا ترامپ تنش‌زدایی را در دستور کار قرار داده و می‌خواهد مانع شکل‌گیری ادبیات نظامی بین ایران و آمریکا شود، چون اساساً راهبرد نظامی برای مقابله با ایران ندارد.

وی تأکید می‌کند: به هیچ وجه راهبردهای امنیت ملی آمریکا اجازه نمی‌دهد که ترامپ به جنگ مدیریت ناپذیر وارد شود.

راهبرد جنگ سرد

نگاه به عملیات روانی مشابه آمریکا در دوران رونالد ریگان در برابر شوروی نیز این موضوع را نمایان می‌کند. راهبردی از دوران جنگ سرد که دونالد ترامپ در میانه شکل دادن به استراتژی به شدت تخاصمی‌اش علیه ایران، مطالعه آنرا در کتاب «موفقیت ریگان» به تیم امنیت ملی خود توصیه کرده‌است.

در این کتاب شرح داده شده که ریگان خود را مردی دیوانه به تصویر می‌کشید تا سران شوروی را هراسان کند. یکی از راه‌های دولت ریگان برای تقویت این تصویر، اعزام ناگهانی گروهی از بمب‌افکن‌ها به مرزهای شوروی بود. «واحدهای راداری شوروی ناگهان می‌دیدند که بمب‌افکن‌ها دارند به سویشان می‌آیند. واحدهای ارتش شوروی در حالت آماده‌باش قرار می‌گرفتند، اما بمب‌افکن‌های آمریکایی لحظه آخر دور می‌زدند و دور می‌شدند. »

آنچه امروز آمریکایی‌ها در منطقه انجام می‌دهند بی شباهت با این روایت از دوران ریگان نیست.

ترس از درگیری با گروه‌های مقاوت

باید توجه داشت که استقرار ناوهای هواپیمابر آمریکا در خلیج فارس به دلیل وجود پایگاه پنجم نیروی دریایی این کشور در بحرین یک امر معمول و مداوم بوده است.

دیروز مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا نیز صراحتاً در تشریح هدف آمریکا از حضور نظامی گسترده‌تر در منطقه گفت: نیروهایی که مستقر می‌کنیم نیروهایی هستند که قبلاً در منطقه بوده‌اند، همان‌طور که می‌دانید ما گاهی ناوهای هواپیمابر به خلیج فارس می‌فرستیم، اما رئیس جمهور [ترامپ] می‌خواست مطمئن باشد که اگر چیزی رخ دهد، آماده خواهیم بود تا به گونه‌ای مناسب پاسخ دهیم.

شاید آنچه سبب شاخ و شانه کشیدن‌های رسانه‌ای مقامات آمریکایی و مانورهای آنها با ادوات نظامی در منطقه شده هراس جدی آنها از نفوذ ایران در منطقه و آسیب پذیری نیروهایشان از به قول خودشان نیروهای نیابتی و متحدان ایران در محور مقاومت منطقه باشد.

نیویورک تایمز گزارش داده اعزام ناو جدید و هواپیماهای ب۵۲ پس از آن مطرح شد که دولت ترامپ مدعی شد اطلاعات جدیدی مبنی بر اینکه ایران در حال تجهیز نیروهای نیابتی در عراق و سوریه، برای حمله به نیروهای آمریکایی است، در اختیار دارد.

اما در هیچ یک از اظهارات و ادعاهای مقامات آمریکایی تاکنون نیز صحبت و اشاره‌ای به احتمال وقوع درگیری مستقیم بین نیروهای ایرانی و آمریکایی در منطقه نشده است. بنابراین آمریکایی‌ها بیشتر مترصد آمادگی برای انجام عملیات‌های محدود هوایی و موشکی در صورت درگیری با گروه‌های مسلح و شبه نظامی هستند که آنها را عوامل ایران در منطقه می‌دانند و نگران درگیری با این نیروها در عراق و سوریه و حتی افغانستان هستند.

تجهیزات آمریکایی، سیبل بزرگ در منطقه

به گفته یک کارشناس امور نظامی هرگاه ناوها و تجهیزات نظامی راهبردی آمریکا در پایگاه‌های منطقه خلیج فارس حضور دارند، معنایش اینست که احتمال وقوع یک برخورد نظامی در کمترین سطح است.

سردار کرمی‌راد در گفتگو با خبرنگار قدس خاطرنشان می‌کند: تجهیزات و نیروهای آمریکایی در منطقه به ویژه ناو هواپیمابر یا پایگاه‌های هوایی آنها سیبل‌های بزرگ در منطقه برای ایران هستند که به راحتی در تیررس موشک‌ها، و هواپیماها و نیروهای ایران قرار دارند.

نایب رئیس اسبق کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس تصریح می‌کند: اصول نظامی ایجاب می‌کند برای ورود به جنگ و درگیری در مناطق دور از کشور باید تجهیزات و پایگاه‌های نظامی دور از تیررس دشمن قرار گیرد و به هین دلیل هم آمریکایی‌ها در موارد دیگر همواره ادوات و ناوهای خود را از مناطق دور وارد عملیات‌ها کرده‌اند. بنابراین اگر ناو لینکلن در مدیترانه یا اقیانوس آرام مستقر شود احتمال و خطر درگیری محتمل‌تر است. اما وقتی ناو آمریکا و پایگاه دریایی وهوایی این کشور در آنسوی خلیج فارس در تیر رس هزاران موشک ایران قرار دارد همه رجز خوانی‌ها فقط عملیات روانی است.

این کارشناس سیاست دفاعی و امنیت ملی یادآوری می‌شود: در گذشته دیدیم که اینکه آمریکایی‌ها در حملات علیه سوریه و نیروهای محور مقاومت نیز از فاصله دور وارد عمل شدند و هواپیماهای آمریکایی از خلیج فارس یا مناطق ناوهای مستقر در مناطق دور مدیترانه اقدام به بمباران یا موشک باران اهدافی در سوریه و عراق کردند.

فرمانده اسبق لشکر امیرالمومین در دوران دفاع مقدس با اشاره به اینکه هواپیماهای ب ۵۲ آمریکا می‌توانند از پایگاه‌های خود حتی در آمریکا پرواز کرده و عملیات انجام دهند، اضافه می‌کند: حضور آنها در قطر فقط نمایش است.

توان پدافندی بالای ایران که امروز پیشرفته ترین سامانه‌های راداری، جنگ الکترونیک، فناوری‌های ضد رادار و ضد رادار گریزی و پدافند موشکی مثل اس ۳۰۰ و سامانه‌های پیشرفته‌تر از آن از جمله باور ۳۷۳ را در اختیار دارد به معنای آنست که هواپیماهای آمریکا در صورت وقوع درگیری در معرض تهدید هستند و عملاً باید منطقه را ترک کنند.

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.