سال دهم بعثت را از آن جهت «عام‌الحزن» نامیده‌اند که در گیر و دار فشارهای مشرکان مکه بر پیامبر(ص) و مؤمنان به پیام الهی او، دو حامی عزیز رسول خدا، رحلت کردند؛ خدیجه(س) همسر ایشان و ابوطالب(ع) عموی پیامبر و بزرگ بنی‌هاشم که درگذشت او به روایت شیخ مفید در هفتم ماه رمضان واقع شده است.

اگر ابوطالب(ع) نبود،اسلام گسترش نمی‌یافت

ابوطالب، مؤمن قریش و محافظ پیامبر در مقابل توطئه‌های مشرکان بود که پس از رحلت پدرش عبدالمطلب، متولی اداره امور بیت‌الله شد و در فقدان پدر و مادر محمد(ص)، به ‌همراه همسر خود فاطمه بنت ‌اسد، فرزند عبدالله را عزیزتر از جانش داشتند. در گفت‌وگو با حجت‌الاسلام عباس جعفری فراهانی، مدیر گروه مطالعات بنیادی و دبیر شورای کتاب مجمع جهانی اهل بیت(ع) از ابعاد مختلف این شخصیت والا گفتیم و شنیدیم که بخشی از آن را در زیر می‌خوانید. وی همچنین دبیر شورای علمی «همایش بین‌المللی حضرت ابوطالب(ع)؛ حامی پیامبر اعظم(ص)» نیز هست که قرار است اسفند 1398 برگزار شود.

ابوطالب در گسترش اسلام نقش زیادی داشت

حجت‌الاسلام عباس جعفری فراهانی با اشاره به نقش اثرگذار ابوطالب(ع) بر زندگی پیامبر(ص) و رسالت او می‌گوید: وقتی به سرگذشت و تاریخ زندگی پیامبر(ص) نگاهی می‌اندازیم و عوامل رشد و گسترش اسلام را بررسی می‌کنیم درمی‌یابیم عوامل زیادی در این راه دخیل بوده‌اند که از مهم‌ترین آن‌ها عوامل انسانی است. حضرت ابوطالب(ع) به‌ عنوان عموی پیامبر(ص) که از قبیله قریش و بنی‌هاشم است، 42 سال با پیامبر(ص) زندگی و نقش‌های فراوانی ایفا کرده است؛ به حدی که اگر چنین شخصیتی وجود نداشت حتماً گسترش اسلام آن‌گونه که رخ داد، صورت نمی‌گرفت.

او اضافه می‌کند: شخصیت حضرت ابوطالب(ع) که خداپرست و دارای آیین حنیف بود، در زندگی پیامبر(ص) اثر زیادی داشت. در تاریخ اسلام، بین آثار محدثان، مورخان و علمای دین آمده است که آبای پیامبر(ص) همه موحد بودند و به اتفاق، تمام علمای شیعه نیز به آن معتقد هستند. در بررسی‌ها مشخص می‌شود همه از جهت نسب و شجره به حضرت ابراهیم و اسماعیل علیهماالسلام می‌رسند؛ بنابراین جناب ابوطالب شخصیتی موحد و خداپرست بود که در حفظ اسلام تأثیر زیادی داشت. وقتی پیامبر اکرم(ص) در سن 40 سالگی از سوی خداوند، اسلام را معرفی کرد، از جمله افرادی که او را حمایت کردند حضرت ابوطالب(ع) بود.

ابوطالب حافظ هسته مرکزی اسلام بود

دبیر کمیته علمی همایش حضرت ابوطالب(ع) درباره کودکی ایشان می‌گوید: ما می‌دانیم که جناب عبدالله پیش از تولد پیامبر(ص) درگذشت؛ ایشان در 6 سالگی نیز مادرش را از دست داد و تا هشت سالگی سرپرستی او با جدش عبدالمطلب بود. عبدالمطلب پیش از مرگ به دلیل لیاقت و شایستگی ابوطالب، وصیت کرد که سرپرستی کودک یتیم با او باشد؛ او هم در این راه با وجود تمام مشکلات، هیچ کوتاهی نکرد. هنگامی که پیامبر اسلام(ص) به 27 سالگی رسید و باید تشکیل خانواده می‌داد، ابوطالب کمک کرد تا با بانوی صالح و شایسته‌ای به نام خدیجه بنت خویلد(س) که از زنان پاکدامن قریش بود و امکانات و ثروت بسیار در اختیار داشت، ازدواج کند. این تصمیم نشان از آینده‌نگری و دوراندیشی ابوطالب(ع) درباره پیامبر(ص) و انجام مأموریت او دارد. جعفری فراهانی یادآور می‌شود: پس از ظهور اسلام نیز ابوطالب(ع) اجازه نمی‌داد رسول خدا(ص) و مسلمانان مورد اذیت و آزار قرار بگیرند و به شکل پنهانی و مدبرانه‌ای که مشرکان با او برخورد جدی نکنند، از آن‌ها حمایت می‌کرد. ابوطالب نزدیک سه سال همراه با حدود 80نفر دیگر از مسلمانان شرایط سخت تحریم و زندگی در شعب‌ابی‌طالب را تحمل کرد و با مدیریت او سبب شد تا اسلام حفظ شود.

دشمنی با علی(ع)، سبب بی‌ایمان خواندن ابوطالب(ع)

او با بیان شبهات مطرح شده در خصوص ایمان ابوطالب(ع) نیز می‌گوید: شیعیان و پیروان اهل بیت(ع) بنا بر اجماع علما از دوره شیخ کلینی، شیخ صدوق و شیخ مفید به بعد در تمام کتاب‌ها، نوشته‌ها و احادیث نقل کرده‌اند که ابوطالب مسلمان بوده و حتی ایمان او نقش بسیار مهمی در حفظ اسلام داشته است؛ اما در مقابل اعتقاد به ایمان ابوطالب، عده‌ای از اهل ‌سنت و فرقه‌های مخالف شیعه و اهل بیت(ع) مانند خوارج، اشاعره، سلفیه و وهابیت جبهه‌گیری کرده و ایشان را با عنوان کافر یا غیرمسلمان متهم کرده‌اند. از علت‌های اصلی غیرمؤمن نامیدن او، دشمنی و کینه‌ای است که نسبت به امام علی(ع) داشته و دارند. جایگاه و شخصیت علی(ع) موجب دشمنی‌های زیادی از سوی مخالفان و از جمله بنی‌امیه شد. می‌دانیم که پس از انحراف در سقیفه بنی‌ساعده، بیش از 100 سال تاریخ و حاکمیت اسلام دست طایفه خبیث بنی‌امیه بود. پس از کشته شدن خلیفه سوم، معاویه در شام قدرت گرفت و با دشمنی‌ها و لجاجت‌هایی که کرد سبب اختلاف و دودستگی بین مسلمانان شد؛ در طول این مدت با شکل‌های مختلف و با مقاصد شوم دشمنی خود را با امام علی(ع) و آبا و اجداد ایشان نشان داد که از آن جمله بحث کفر و ایمان نداشتن ابوطالب(ع) بود.

ایمان ابوطالب(ع) همچون ایمان اصحاب کهف

مدیر گروه مطالعات بنیادی مجمع جهانی اهل بیت(ع) در ادامه درباره علت‌های کتمان ایمان ایشان توضیح می‌دهد: کتمان ایمان یا تقیه یکی از اعتقادات مذهب حقه شیعه است. چنان که نقل شده است اگر مسلمانی بین جمعیت کفار قرار گرفت و احساس کرد کفار هر که نشانی از مسلمانی دارد از بین می‌برند یا آزار می‌دهند، آن مؤمن باید تقیه کرده و ایمان خود را کتمان کند. حضرت ابوطالب(ع) نیز در شرایط خاصی قرار گرفته بود؛ در محیط شرک‌آلود و جاهلی مکه تعداد اندکی که آیین حنیف داشتند، توان ابراز وجود نداشتند. پس از ظهور اسلام هم اگر ابوطالب از پیامبر(ص) صریحاً حمایت می‌کرد نمی‌توانست بین کفار و سران مکه، پیامبر(ص) و مسلمانان را حفظ کند. به همین دلیل او مأمور به کتمان ایمان بود تا بتواند در جلسات کفار شرکت کرده و برای به نتیجه نرسیدن نقشه‌های آن‌ها تلاش کند. امام صادق(ع) در روایتی فرموده‌اند: «همانا مَثَل ابوطالب، مانند اصحاب کهف است که ایمان خود را پنهان کردند و شرک را آشکار ساختند؛ از این رو، خداوند، دو بار به آنان اجر داده است».

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.