امید نورافکن در فصل هجدهم همواره عصای دست وینفردشفر بود. امید در چند پست مورد استفاده قرار گرفت و هرگاه که وارد ترکیب شد، کوشید بهترین عملکرد ممکن را داشته باشد. خیلی‌ها اعتقاد دارند که اگر نورافکن از ابتدای فصل در ترکیب استقلال حضور داشت، شاید نتایج طور دیگری رقم می‌خورد اما جدایی او از استقلال و پیوستن به تیم شارلروای بلژیک موجب شد او نیم فصل از استقلال دور شود. با نورافکن گپ متفاوتی می‌زنیم. او از کودکی‌اش می‌گوید. از روزهایی که به سختی فوتبالیست شد و حالا به یکی از مردان درجه یک فوتبال ایران بدل شده است. نورافکن آن روزهای سخت را برای‌مان بازگو می‌کند.

قهرمانی لیگ نوزدهم مال استقلال است

*خیلی‌ها دوست دارند بدانند تو فوتبال را از کدام محله آغاز کردی و کجا به دنیا آمدی؟

من در جاده ساوه در محله‌ای به نام قلعه میر در شهرستان رباط کریم به دنیا آمدم. اما محل به دنیا آمدنم شهر ری است. البته بعضی وقت‌ها کسی از من می‌پرسد بچه کجایی می‌گویم بچه آریا شهر تهران هستم، چون این محله را به خاطر جنب و جوشش خیلی دوست دارم! (می‌خندد) تک پسر هستم و یک خواهر دارم که ازدواج کرده است. دردوران کودکی اصلاً هم شیطنت نداشتم. خیلی آرام بودم. از هم تیمی‌هایم هم بپرسید به شما می‌گویند.

*ازخاطرات آن روزهایت برای‌مان بگو.

تقریباً 6 سالم بود که در زمین‌های خاکی محله‌ام بازی می‌کردم. ما در آن محل یک تیم افغانی داشتیم که خیلی پر قدرت بودند. ما همیشه با آن‌ها بازی می‌کردیم. یک بار من را خیلی بد زدند. آمدم کشویی بکشم، آسیب دیدم. من از بیابان و خاکی فوتبالم را شروع کردم. بعد رفتم در یک سالن ثبت نام کردم. تقریباً 10 کیلومتر تا خانه ام فاصله بود. نمی‌توانستم خودم بروم و بیایم، یک دوچرخه‌ای داشتم که پدرم خریده بود. نیم ساعت تا 40 دقیقه به عشق فوتبال پا می‌زدم تا به محل تمرین برسم. من در محله‌ام به داوالا معروف بودم. بچه‌ها من را با این اسم صدا می‌زدند.

*تلخ و شیرین‌های زیادی را پشت سرگذاشتی...

بله، من از آن دوران خاطرات آن چنان خوشی ندارم و حقیقت بگویم که الان را بیشتر دوست دارم. ما شرایط آن چنان خوبی نداشتیم. من ظهرها وقتی مدرسه‌ام تمام می‌شد همان جا یک فلافل می‌خریدم می‌خوردم و می‌رفتم سرتمرین فوتبال. تا شب که به خانه برسم با همان فلافل سرمی‌کردم.

*معلوم است که بچه پایین شهر هستی و امکانات آن چنانی دور و برت نیست.

بله همین طور است. محل زندگی من را اگر بیشتر به آن برسند قطعاً فوتبالیست‌های بیشتری تحویل می‌دهد. آدم‌های آن خطه بیشتر کاسب هستند. بافت آنجا این طوری است. با این حال اما دوست دارم حالا، حالاها در همان محله بنشینم و هیچ وقت آنجا را عوض نمی‌کنم.

* فکرمی‌کردی با این دشواری‌ها به یکی از فوتبالیست‌های مطرح ایران بدل شوی؟

پدرم همین پارسال به من گفت که من اصلاً فکر نمی‌کردم تو بخواهی در این سطح فوتبال بازی کنی. آن زمان که تازه به تیم احسان ری رفته بودم اگر پدرم نبود حتی کرایه ماشینم را هم نداشتم که خودم را به محل تمرین برسانم. روزی 3 هزار تومان می‌داد بتوانم بروم و برگردم. درکل خانواده بخصوص مادرم خیلی به من کمک کردند تا فوتبالیست شوم. اما هیچ وقت فکر نمی‌کردم که به مدارج بالا برسم چون در محله ما تیم‌های بزرگی نبودند.

*چه شد سر از احسان ری درآوردی؟

در واقع این تیم نخستین تیم حرفه ای من بود. در دوران نوجوانی یک مربی داشتم به من یک آدرس داد، تیمی بود در شهر ری که اسمش احسان ری بود. من رفتم آنجا تست دادم قبول شدم و حدود 4 سال در این تیم بازی کردم. آن زمان زیر 13 سالم بود. در رده نوجوانان اول مهاجم بودم بعد پست عوض کردم و آرام آرام بازی در پست‌های دفاعی را یاد گرفتم چون فوتبالم فیزیکی‌تر شد.

*امید بمب افکن، این لقب را دوست داری؟

بعد از دربی بود که هواداران این لقب را به من دادند اما خودم بیشتر لقب داوالا را دوست دارم.

*در بچگی دوست داشتی جای کدام بازیکن باشی؟

من علاقه زیادی به بازی علی کریمی داشتم و همیشه دوست داشتم مثل او فوتبال بازی کنم.

*چه شد به استقلال رسیدی؟

همان مربی که در احسان ری داشتم به من پیشنهاد داد بروم این تیم. من شرایط بازی در استقلال را نداشتم، چون به دوران سربازی رسیده بودم. به استقلال که رفتم کلاً شرایط عوض شد و برای نخستین بازی من مقابل صبای قم بازی کردم. نخستین تجربه خیلی سخت بود چون تیم ما هم 10 نفره شده بود. من 17 سالم بود که برای نخستین بار برای استقلال بازی کردم. نخستین تجربه خیلی برای من شیرین بود. مطمئناً من هم در آینده به جوان‌های تیم کمک می‌کنم تا بتوانند خودشان را با شرایط بازی در استقلال وفق دهند.

*نظرت درباره فرهاد مجیدی چیست؟

فرهاد شخصیتی دارد که می‌تواند الگو باشد. شخصاً او را خیلی دوست دارم. من او را خیلی قبول دارم. نه به خاطر معروفیتش.

*درباره آینده کاری تو در استقلال ابهام‌های زیادی وجود دارد. شما فصل را به پایان رساندید و حالا نگاه‌ها به نقل و انتقالات است.

من با باشگاه شارلروای بلژیک قرارداد دارم و هنوز بازیکن این تیم محسوب می‌شوم. حضور من در استقلال به صورت قرضی بوده و باید ببینم توافق‌ها میان دو باشگاه چگونه پیش می‌رود.هر تصمیمی دو باشگاه بگیرند می‌پذیرم اما اگر بخواهم دقیق بگویم چه می‌شود، خودم هم نمی‌دانم.

*ودرباره لیگ نوزدهم.

چه در استقلال باشم چه نباشم اعتقاد دارم که لیگ نوزدهم، زمان قهرمانی استقلال است. مطمئن باشید استقلال قهرمان می‌شود.

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.