امیرالمؤمنین علی بن ابی‌طالب(ع) تجسم اسلام است؛ وجود آن حضرت با خلق و خوی نبوی سرشته شد و از همان لحظه که فرشته وحی بار رسالت را بر دوش حضرت مصطفی(ص) گذاشت، تا آن‌گاه که جسم مطهر پیامبر(ص) را به خاک سپرد؛ شریک، برادر و جان محمد(ص) بود و از آن پس در قامت ولی‌الله و وصی برحق رسول‌الله، عهده‌دار هدایت و امامت امت محمد(ص) شد؛ و از این جهت است که روایت زندگی علی(ع)، حکایت حیات اسلام است و کدام راوی است که بهتر از خود علی(ع) بتواند حق مطلب را ادا کند؟

با رفتار مان امیرالمؤمنین(ع) را به دنیا معرفی کنیم


 

مریم احمدی شیروان/

 امیرالمؤمنین علی بن ابی‌طالب(ع) تجسم اسلام است؛ وجود آن حضرت با خلق و خوی نبوی سرشته شد و از همان لحظه که فرشته وحی بار رسالت را بر دوش حضرت مصطفی(ص) گذاشت، تا آن‌گاه که جسم مطهر پیامبر(ص) را به خاک سپرد؛ شریک، برادر و جان محمد(ص) بود و از آن پس در قامت ولی‌الله و وصی برحق رسول‌الله، عهده‌دار هدایت و امامت امت محمد(ص) شد؛ و از این جهت است که روایت زندگی علی(ع)، حکایت حیات اسلام است و کدام راوی است که بهتر از خود علی(ع) بتواند حق مطلب را ادا کند؟

مجموعه هفت جلدی «حیاة أمیرالمؤمنین(ع) عن لسانه» حاصل 10 سال پژوهش حجت‌الاسلام محمد محمدیان است؛ زندگی و زمانه امیرالمؤمنین(ع) از زبان خودش که عصاره آن در کتاب «علی از زبان علی» توسط نشر معارف منتشر شده است. «علی از زبان علی» متنی روان و خواندنی دارد و این حس دوست‌داشتنی را به مخاطب می‌دهد که انگار در مقابل پدرش زانو زده و داستان زندگی او را بی‌واسطه از زبان خودش می‌شنود.

این روزها بهانه‌ای است تا به‌ واسطه گفت‌وگو با نویسنده «علی از زبان علی»، شما را به خواندن این کتاب فاخر دعوت کنیم. «علی از زبان علی» 10 فصل را شامل می‌شود: دوران مکه، دوران مدینه، دوران خلفا، دوران خلافت، دوران جنگ جمل، دوران جنگ صفین، دوران حکمیت، دوران جنگ نهروان، دوران غارت‌ها و دوران شهادت.

به گفته حجت‌الاسلام محمدیان، با آنکه دوستان از ترس جان و دشمنان نیز به خاطر بغض و کینه‌ای که داشتند، از ذکر فضائل امیرالمؤمنین(ع) صرف نظر می‌کردند اما امروز این فضائل مانند آفتاب درخشان می‌درخشد. او در این پژوهش، تمام کتاب‌های شیعه و سنی را که در دسترس بوده مطالعه کرده است. حجت‌الاسلام محمدیان، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی است و پیش از این ریاست نهاد نمایندگی رهبر معظم انقلاب در دانشگاه‌ها را بر عهده داشته است.

پیش از هر پرسشی بفرمایید اصلاً بازخوانی فرازهای مهم و تأثیرگذار تاریخ اسلام با استفاده از منابع معتبر چه اهمیتی برای امروز و آینده ما دارد؟

مردم ما با اهل‌بیت(ع) ارتباط خوبی داشته، به حجت بودن این بزرگواران علاقه و اعتقاد دارند و آن ‌را افتخار جامعه شیعه می‌دانند. بدون تردید وقتی فردی می‌خواهد پیرو امام یا شخصی خاص باشد شناخت دقیق از او و راهی که در پیش دارد یک ضرورت تلقی می‌شود. علاوه بر این پس از انقلاب اسلامی نحوه حاکمیت اسلام و دیدگاه نظام‌مند آن برای مردم کشور و حتی مردم دنیا نیز مطرح شده بود که این مکتب به دنبال چه آرمان‌هایی در حرکت است. به همین دلایل نیاز به بازخوانی دوباره سیره اهل بیت(ع) و رسول خدا(ص) داریم تا بتوانیم نظام‌های اجتماعی خود را متناسب با آن‌ها متحول یا ایجاد کرده و اعتلا بخشیم. به همین دلیل می‌توانیم ادعا کنیم از ضرورت‌های جامعه ما آشنایی صحیح و معتبر با سیره و زندگی اهل بیت(ع) است.

این مطلب منحصر به منابع تاریخی و حدیثی شیعه نیست که علی‌ بن‌ ابی‌طالب(ع) نزدیک‌ترین فرد به رسول خدا و آشناترین فرد به اسلام پس از ایشان بوده‌اند؛ چرا با این حال، برخی جریان‌ها حاضر به پذیرش حقانیت ایشان برای حکومت نشدند؟

در مورد این پرسش باید اشاره کنم که بحث سیاسی با بحث علمی تفاوت دارد. وقتی مباحث سیاسی پیش می‌آید همیشه جریاناتی مانند قومی، قبیلگی، جناحی و... غالب است. همان طور که اشاره کردید از نظر جایگاه علمی و معنوی امیرالمؤمنین(ع)، در میان علمای تمامی فرق اسلامی اجماع وجود دارد و آن‌ها جایگاه هدایتی و امامتی ایشان را قبول دارند. اما در بحث مسائل سیاسی طبیعی است که مردم آن زمان با حکومت مرکزی آشنا نبوده و غالباً زندگی قبیله‌ای را تجربه کرده بودند. آن‌ها تازه می‌خواستند در آن 10 سال طعم حکومت مرکزی و دینی را بچشند در حالی ‌که بسیاری از علقه‌های قبیلگی وجود داشت. بسیاری از مسلمانان، تازه مسلمان شده بودند و با معارف اسلامی و حقایق دین آشنا نبودند ضمن اینکه هنوز تعصبات قومی در بینشان بسیار بالا بود. همین موارد سبب شد در تصمیم‌گیری‌های سیاسی اشتباهاتی اتفاق بیفتد. به همین دلیل باید با نگاه فرهنگ حاکم بر آن زمان این موضوع را تحلیل کنیم. ولی در طول زمان بیشتر مسلمانان به این نتیجه رسیدند که اگر پیامبر(ص)، اهل‌بیت(ع) پس از خودش را به‌ عنوان جانشین معرفی کردند به این دلیل است که بدیل و نظیری برای آن‌ها وجود ندارد و نمی‌شود انتخاب دیگری کرد. بخصوص امیرالمؤمنین(ع) به دلیل اینکه همه او را به عنوان خلیفه چهارم قبول داشتند بیشتر از ویژگی‌های علمی و شخصیتی ایشان استفاده کردند. اما برای تحلیل بیشتر این موضوع باید در بُعد جامعه شناختیِ آن ایام، ابعادش را روشن کنیم تا بفهمیم چرا وصیت پیامبر(ص) به ‌طور کامل اجرایی نشد. گر چه تا حد زیادی مرجعیت علمی اهل‌بیت(ع) و ملجأ معنوی بودن آن‌ها طبق سفارش پیامبر(ص) در جامعه باقی ماند و مردم از این مقام استفاده کرده و بهره بردند.

در کتاب «علی از زبان علی» ما صرفاً با روایت رخدادهای تاریخی مواجهیم و با وجود آنکه جملاتی دیگر در لابه‌لای سخنان امیرالمؤمنین(ع) برای پیوستگی متن اضافه کرده‌اید اما از تحلیل تاریخی خبری نیست. آیا نیازی به تحلیل احساس نکردید؟

مبنای این کتاب همان طور که از نامش پیداست ارائه زندگی امیرالمؤمنین(ع) از زبان خود ایشان است. اگر منظور بیان تحلیل‌های آن سخنان و رفتارها است بی‌شک باید کتاب‌های بسیار دیگری نوشته می‌شد تا حق مطلب ادا شود. بسیاری موضوعات نیازی به تحلیل افرادی مانند ما ندارد. به قدری امیرالمؤمنین(ع) شفاف صحبت کرده و شرایط را بخوبی بیان کرده است که نیاز به تحلیل‌های دیگر وجود ندارد. البته در بعضی موارد به دلیل اجمالی که هست نیاز به این تحلیل احساس می‌شود. اما اینکه منابع بسیاری در تمام زوایای زندگی اجتماعی سیاسی امیرالمؤمنین(ع) از زبان خود ایشان وجود دارد بیشتر شبیه به اعجاز است که در مورد هیچ شخصیت دیگری به این آسانی نمی‌توان پرداخت. آن هم زمانه‌ای که شرایط به گونه‌ای نبود تا بتوانند این مباحث را به راحتی به مردم منتقل کنند و رسانه نیز به معنای امروزی برای انتقال مطالب وجود نداشت. باز هم تأکید می‌کنم که معتقدم در بسیاری موارد نیازی به تحلیل نیست و مطالب حضرت آن قدر روشن، صریح و همه‌جانبه است که افراد با مراجعه به سخنان ایشان پاسخ پرسش‌های خود را دریافت می‌کنند و این جامعیتی است که ویژه امیرالمؤمنین(ع) است.

آیا مشابه کاری که شما در این اثر برای امام علی(ع) انجام داده‌اید با توجه به منابع تاریخی، می‌توان برای دیگر معصومین هم انجام داد؟

به دلیل اینکه حضرت علی(ع) پنج سال در رأس حاکمیت قرار داشت، بسیاری از مسائل ایشان ثبت و ضبط شد. اما سایر ائمه(ع) معمولاً چنین فرصتی نداشتند که تمام مطالب بخصوص بحث‌های اجتماعی و سیاسی‌شان ضبط شود. شاید در مورد پیامبر عظیم‌الشأن(ص) هم بشود این کار را انجام داد آن هم به دلیل اینکه برای ایشان موارد ثبت شده زیاد است. البته در مورد امام حسین(ع) هم این کار انجام شده و ان‌شاءالله پیش از ماه محرم امسال از کتاب «حسین از زبان حسین» رونمایی خواهیم کرد. از امام حسین(ع) هم به دلیل قیام ایشان، مواردی ثبت شده اما در حد کتاب «علی از زبان علی» نیست؛ زیرا در منابع درباره بسیاری از فرازهای زندگی امام حسین(ع) مطلب کم داریم و فقط از آغاز نهضت تا شهادت و پس از شهادت مطالب زیاد است. در مورد امام باقر(ع) و امام صادق(ع) نیز بیشتر از بُعد علمی و نه اجتماعی سیاسی مطالب وجود دارد. هنوز تحقیق و کار جدی انجام نشده که می‌شود کتابی کامل مانند کتاب «علی از زبان علی» نوشت یا نه، ولی احتمال انجام شدنش وجود دارد. متأسفانه سایر مطالب رسیده از بقیه ائمه(ع) آن قدر محدود است که نمی‌شود منظومه‌ای از زندگی حضرات را از زبان خودشان بیان کنیم.

به نظر شما مردم ما به عنوان یک جامعه شیعی که سرشار از محبت اهل بیت(ع) هستند چقدر با حقایق معارف ایشان آشنایی دارند؟

اگر نقطه مطلوب را در نظر داشته باشیم، حتماً فاصله زیادی با آن داریم؛ زیرا گستره وجودی اهل بیت(ع) بسیار زیاد و عمیق است و هنوز نتوانسته‌ایم بسیاری مطالب که از بزرگان به ما رسیده را بدرستی به مردم منتقل کنیم. حوزه‌های علمیه در این بخش نیاز به کار زیادی دارند بخصوص با توجه به نیازها و اقتضائات نسل جوان امروز، مسائل جدید و نیازهای فکری و معرفتی هنوز نتوانسته‌ایم بسیاری از مطالب اهل‌بیت‌(ع) را در معرض دید مردم برای بهره‌برداری قرار دهیم.

پس از انقلاب اسلامی، فرصت‌های زیادی به دست آوردیم و توانستیم بخش‌هایی از آن معارف را انتقال دهیم اما بنده به عنوان فردی که با سخنان این بزرگان انس گرفته‌ام احساس می‌کنم هنوز نتوانسته‌ایم بسیاری از مطالب را به گوش علاقه‌مندان برسانیم. امیدوارم نهضت علمی فراگیری در حوزه‌ها و دانشگاه‌ها شکل بگیرد. همان طور که می‌گویند باید قرآن را از مهجوریت دربیاوریم و همه مردم با قرآن انس بگیرند، باید بدانیم این مهجوریت تنها در مورد قرآن نیست برای معارف عمیق اهل بیت(ع) هم این مهجوریت وجود دارد. امیدوارم همه دست به دست هم داده و گنجینه عظیمی از معارف این کتاب‌ها که از اهل بیت(ع) به ما رسیده و فرصت نکرده‌ایم در بخش‌های مختلف آن را ارائه کنیم، بیابیم بخصوص در بخش‌هایی که ناظر به اجرا باشد و مدیران و تصمیم‌گیران کشور بتوانند در سیاست‌گذاری‌ها و برنامه‌هایشان از این معارف استفاده کنند.

وجود گزارش‌های کامل از زندگی و زمانه امیرالمؤمنین(ع)، چه از زبان خود ایشان و چه در گزارش‌های دیگران، سبب شده تا امروز تصویری روشن از ایشان در اختیار ما باشد تا جایی که حتی در میان غیرمسلمانان هم هستند افرادی که شیفته ایشان شده‌اند؛ برای تکثیر این تصویر در جهان امروز و معرفی بیشتر ایشان چه باید کرد؟

باید تلاش کنیم امیرالمؤمنین(ع) را نه آن گونه که هست بلکه آن قدر که توان داریم معرفی کنیم؛ زیرا امیرالمؤمنین(ع) شخصیتی است که به گفته بزرگان دین هر چه به او بیشتر نزدیک ‌شویم، او را بسیار والاتر درک می‌کنیم. خودشان هم فرموده‌اند به قله ما هر پرنده‌ای نمی‌تواند برسد. هر انسان آزاده‌ و حقیقت‌طلبی در دنیا حتماً شیفته و دلداده امیرالمؤمنین می‌شود اما ما نتوانسته‌ایم در حد توانایی خودمان ایشان را معرفی کنیم. قلم و بیان دو ابزار مفید و مؤثر برای معرفی ایشان است اما مؤثرتر از این دو، اعمال و رفتار ماست. از قدیم هم تأکید کرده‌اند که دو صد گفته چون نیم کردار نیست. آنچه سبب شد امیرالمؤمنین در تاریخ مانده و چهره‌ای درخشان باشد به عمل ایشان برمی‌گردد. اگر او مردم را به تقوا، دوری از شهوات، زر و زیور دنیا، عدالت، دستگیری از محرومان، اقامه حق و... دعوت می‌کرد خود نیز به آن‌ها عمل می‌کرد. معتقد هستم اگر بخواهیم امیرالمؤمنین را به دنیا معرفی کنیم باید با رفتار خودمان این کار را انجام دهیم، بخصوص مدیران در نظام جمهوری اسلامی. البته حتماً نمی‌توانیم رفتار و اعمالی مانند آن بزرگمرد داشته باشیم اما سعی کنیم شباهتی در رفتار خود با ایشان به وجود بیاوریم. ساده‌زیستی و دوری از سفره‌های پر زرق و برق از رفتارهای علوی و شیعی است. باید تلاش کنیم در هر مسئولیت و موقعیتی که قرار داریم نشان دهیم تلاش می‌کنیم از سیره و نحوه زندگی امیرالمؤمنین رنگ گرفته و خود را نزدیک ایشان کنیم. علاوه بر این موارد اهل قلم و اهل هنر هم می‌توانند در معرفی چهره ایشان به دنیای امروز کمک بزرگی انجام دهند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.