برنامه «عصر جدید» به قسمت‌های پایانی خود نزدیک می‌شود. برنامه‌ای که در نبود برنامه‌های سرگرم‌کننده در تلویزیون به یکی از پربیننده‌ترین برنامه‌ها بدل شده است و این امر، نشان از نیاز مخاطب به سرگرمی ‌دارد. برنامه «عصر جدید» در نخستین روزهای پخش، به دلیل کپی‌برداری از یک برنامه مشابه خارجی، مخاطبان و منتقدان را به معادل‌سازی و مقایسه با برنامه «امریکن گات تلنت» واداشت.

مردم انتخاب دیگری ندارند

ایده برنامه‌های استعدادیابی، ایده جدیدی در تولیدات تلویزیونی نیست اما آنچه می‌توانست برنامه عصر جدید را به برنامه‌ای جدید و منحصربه‌فرد تبدیل کند، شکل اجرای آن بود که می‌توانست از ایده اولیه آن فاصله بگیرد؛ اما طراحی دکور، شکل برگزاری رقابت‌ها، امتیازدهی داوران و نحوه اجرای برنامه، کپی نعل به نعل از نمونه آمریکایی آن است. پرسش اینجاست که چنین برنامه‌ای را نمی‌شد در فرم بومی‌تری اجرا کرد؟ دلیل تأخیر تلویزیون در ساخت برنامه‌های استعدادیابی که سال‌هاست در شبکه‌های ماهواره‌ای باب شده و این حرکت پرشتاب در ساخت برنامه‌ای کپی چه بوده است؟

شعار ترویج سبک زندگی اسلامی ایرانی چه شد؟

جبار آذین، منتقد تلویزیون در این‌باره معتقد است: وقتی سازمان صدا و سیما از عنوان ملی بودن تنها شعار آن را یدک می‌کشد و مدیران، مسئولان و برنامه‌سازان آن را نه کارشناسان رسانه و متخصصان امور فرهنگی و هنری که دوستان و گروه‌های فامیلی تشکیل می‌دهند و از تخصص و فرهنگ در آن‌ها نشانی نیست، فاصله میان برنامه‌های تلویزیون و نیازهای مخاطب، روز به روز بیشتر می‌شود.

او به خبرنگار ما می‌گوید: تلویزیون به جای توجه به واقعیت‌های جامعه و استفاده از هنرمندان حرفه‌ای و نیروهای خلاق، درِ ابتکار و نوآوری را به روی برنامه‌سازان و هنرمندان بویژه نسل جوان بسته است و راه تقلید و کپی‌سازی، تنها مسیری است که دست اندرکاران صدا و سیمای انحصاری و اسپانسری (منطبق با سلیقه اسپانسر و نه سلیقه مخاطب) برای برنامه‌سازی پیش رو دارند. متأسفانه بخش زیادی از گردانندگان کنونی تلویزیون، توان برنامه‌سازی و درک انتقادپذیری را ندارند.

به گفته آذین، بارها در مورد برنامه‌های کپی و ضعیف تلویزیون هشدار داده شده، اما مسئولان صدا و سیما، بی‌توجه به نظرات مردم، کارشناسان و منتقدان راه خود را می‌روند، راهی که با مسیر مردم همسو نیست. حتی مدیران تلویزیون به شعارهای خود هم وفادار نماندند؛ شعارهایی مانند دانشگاه کردن صدا و سیما یا تبلیغ سبک زندگی ایرانی اسلامی.

این منتقد با بیان اینکه مردم نیاز به تفریح، شادی و سرگرمی‌ دارند، اما پاسخ آن‌ها برنامه‌های کنونی تلویزیون نیست، ادامه می‌دهد: وقتی تمام راه‌ها به سمت نوآوران و هنرمندان خلاق بسته می‌شود، بدیهی است که  از برنامه‌های ماهواره‌ای کپی‌برداری می‌کنند، در حالی‌که فرهنگ و نیاز مخاطب ایرانی، چیز دیگری است. با وجود هزینه‌های بالایی که در تلویزیون صرف می‌شود و نبود نیروهای خلاق، می‌توان از برنامه‌های موفق جهانی استفاده کرد، نه به معنای کپی‌برداری نعل به نعل و تقلید کورکورانه، بلکه باید از تجربه موفق آن‌ها در برنامه‌سازی که منطبق با نیاز و فرهنگ مخاطب ایرانی باشد، استفاده شود.

او می‌گوید: اگر برنامه عصر جدید براساس آماری که درستی آن هم مشخص نیست، مورد توجه مخاطبان تلویزیون قرار گرفته، دلیل اصلی آن، نبود برنامه‌های خوب دیگر است و به معنای خوب بودن  این برنامه نیست. اگر راه هموار بود و هنرمندان قهرکرده به تلویزیون بازمی‌گشتند و برنامه‌سازان حرفه‌ای کار را به دست می‌گرفتند، آن زمان مردم حق انتخاب بیشتری برای تماشای برنامه‌های خوب داشتند.

به گفته آذین، برنامه عصر جدید ادامه اشتباه‌های تلویزیون است. اگر این برنامه برخاسته از فرهنگ و نیاز مخاطب ایرانی بود، شاید نقش مهمی ‌در شکل‌دهی و بهبود زندگی مردم و سرگرمی ‌مخاطب داشت، اما اکنون فقط جنبه سرگرمی ‌آن برجسته است که سرگرمی ‌هدفمند و فرهنگی هم نیست، بلکه یک سرگرمی‌ کور برای دور کردن مردم از اندیشه و خرد است.

* به دیگران اجازه ساخت نمی‌دهند

رضا استادی، منتقد تلویزیون نیز با بیان اینکه در سینما و تلویزیون، روالی باب شده که تولید در حوزه‌های خاص به لحاظ مضمون و محتوا یا جهت‌گیری‌های سیاسی، منحصراً در اختیار افراد خاصی است، به خبرنگار ما می‌گوید: شاید فردی سال‌ها پیگیر ساخت یک فیلم مستند درباره یک شخصیت سیاسی بوده باشد، ولی این اجازه را به او نمی‌دهند اما ناگهان، جوانی کم تجربه، درباره آن شخصیت فیلم می‌سازد. در واقع تلویزیون، رانت و انحصاری را برای افراد خاصی ایجاد کرده که افراد مستعد درباره آن موضوع تولیدی نداشته باشند یا تولیدات درباره آن موضوع یا مضمون خاص، محدود به افراد خاصی شود. در طول سال‌های مختلف، افراد زیادی تمایل به ساخت برنامه در زمینه استعدادیابی داشتند و بنا به دلایل مختلف به آن‌ها این اجازه داده نشده، ولی امروز می‌بینیم که در برنامه عصر جدید محقق شده است.

وی، یک ایراد مهم برنامه عصر جدید را بی‌توجهی به بخشی از حوزه‌های استعدادیابی دانسته و می‌افزاید: مثلاً در حوزه موسیقی که حوزه استعدادیابی مورد علاقه جوانان است، «عصر جدید» نمی‌تواند همه افراد فعال در حوزه موسیقی را معرفی کند، صرفاً در این برنامه افرادی را می‌بینم که برای استعداد خوانندگی، شرکت می‌کنند؛ هیچ نوازنده‌ای را در این برنامه نمی‌بینیم، درحالی‌که حجم بالایی از علاقه و استعداد جوانان در حوزه نوازندگی است.

استادی با اشاره به دیگر نقایص برنامه عصر جدید، خاطرنشان می‌کند: ترکیب داوران این برنامه بسیار ناهمگن است. چه کسی گفته که این ترکیب برای شناسایی استعدادها ترکیب خوبی است؟   ضمن اینکه حجمی‌ از تماشاچیان بدون اینکه حداقل مشارکتی را در برنامه داشته باشند، در این برنامه شرکت می‌کنند که بسیاری اوقات، این تماشاچیان تکراری هستند.

این منتقد تلویزیون معتقد است: مضامین یا فرم خاصی از برنامه‌سازی که به دلیل مضمون جذاب می‌تواند پربیننده شود، محدود و منحصر به افراد خاصی است. چند سال پیش، عصر جدید را تیم دیگری می‌توانست با کیفیت بهتری بسازد، نه اینکه ایده‌ای آن‌قدر دستمالی شود و کسانی که در مسابقات استعدادیابی شبکه‌های ماهواره‌ای به عنوان خواننده منتخب شده‌اند، آلبومشان را هم بیرون بدهند تا تلویزیون یادش بیفتد که در این باره می‌تواند برنامه بسازد.

استادی دلیل پربیننده شدن این برنامه را چنین شرح می‌دهد: مگر برنامه دیگری هم در تلویزیون وجود دارد که مردم بخواهند ببینند؟ تلویزیون برنامه‌ای برای دیدن ندارد. اگر برنامه‌ای با استقبال مواجه شود، باید دید در مقایسه با چه برنامه‌هایی پربیننده شده است.

او یادآور می‌شود: موارد عمده‌ای از این برنامه در دو دهه پیش اصلاً قابل پخش نبود، در حالی‌که اکنون تلویزیون همه این ممنوعیت‌ها را برداشته است؛ به همین دلیل این برنامه با اقبال مواجه می‌شود. آیا این شرایط عدم ممنوعیت برای شبکه‌های دیگر هم وجود دارد؟ آیا امکان برداشتن این انحصار برای شبکه‌های دیگر هم هست تا مدیران تلویزیون، امکان برنامه‌سازی جذاب را به شبکه‌های دیگر هم بدهند یا این‌ها به شکل انحصاری در اختیار شبکه سه است. اگر به دیگر برنامه‌های شبکه سه، به لحاظ موضوع و ساختار نگاه کنید، می‌بینید که به دلیل کم کردن ممنوعیت‌ها و محدودیت‌ها، رویکرد جذابی دارند.

این منتقد با بیان اینکه مخاطب تلویزیون، انتخاب‌های بسیار محدودی دارد، می‌گوید: گاهی چند گزینه در اختیار مخاطب قرار می‌دهید و او بهترین آن را گزینش می‌کند، گاهی هم شرایط را به گونه‌ای مهندسی می‌کنید که برنامه خاصی حتماً با اقبال مواجه شود. اقبال از برنامه عصر جدید، یک شکل مهندسی شده بود و امکان این شکل برنامه‌سازی در اختیار همه نیست.

به گفته او اینکه رسانه‌ای با ۲۰ شبکه، کل داشته‌هایش در یک خندوانه و عصر جدید خلاصه شود، ضعف بزرگی برای تلویزیون به شمار می‌رود.

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.