۱۲ تیر ۱۳۹۸ - ۰۷:۵۸
کد خبر: 662034

ما همیشه ادبیات را رسانه و ابزاری برای فهماندن دیده‌ایم در حالی که شعر و داستان به جز اینکه می‌توانند معناهایی را منتقل کنند و بفهمانند و به مخاطب برسانند راه‌هایی برای فهم هستی نیز هستند.

مولوی اگر بر مسند تبلیغ دینی باقی می‌ماند و آواره کوچه‌های شــعر نمیشد، نمیتوانست به این حرفها و معناها برســد و همین طور فردوسی و سعدی و نظامی، شاعریشان در کنار علم‌شان اهمیت دارد.

شعر یک راه معرفت است که از دیگر راههای معرفت هم بهره میبرد. بیشک عالم بودن یک شاعر حتماً در شعر او تأثیر دارد و موجب میشود که شعر او متفاوت از دیگر شاعران باشد، اما حتماً این طور است که شاعر بودن یک عالم هم در علم او تأثیر خواهد داشت.

در این باره البته چندان که باید حرفی زده نشده اســت، اما تصریحاتی در روایات ما هست که شاعر در بخشی از سلوک شــاعرانه‌اش در معرض الهام‌ها، فهم‌ها و تأییدات خاص قرار میگیرد.

اینها دریچه‌هایی از معرفت است که بر شاعر گشوده میشود. این از موضوعاتی اســت که جای اندیشیدن دارد. اما یکی از وجوه بدیهی که موجب میشود شعر در عرصه فهم پیشتاز باشد، مسئله آزادی است.

شعر به علت ایهام و پوشــیدگی‌هایی که دارد محل و محمل رازگویی است. خیلی از حرف‌ها را که هیچ عالمی نمی‌تواند بگوید شاعر می‌تواند بگوید و میگوید. از این نظر او می‌تواند آزادتر از زمانه خود بیندیشد و می‌تواند خطر کند و از زمانه خود پیشتر برود.

 همین جسارت و خطر کردن سبب می‌شود روزی معرفتی او خاص باشــد. آزادی شاعرانه، زادگاه اندیشه‌های کمیاب است. شاعری مثل مولوی بسیاری از حرف‌های خود را اگر در مدرسه دینی بگوید تکفیر می‌شود، ولی در شعر، او می‌تواند خطر کند و هر که خطر کند پیش هم خواهد رفت.

 خیلی از حرف‌هایی که نســل ما در شعرمان یک دهه پیش زده‌ایم این روزها در لفافه و نصفه و نیمه در برنامه‌های تلویزیونی و مطبوعات گفته می‌شــوند.

 دوستی می‌گفت هنر، میدان آزادی است، آن هم نوعی از آزادی که منجر به ولنگاری نمی‌شود. نوعی از آزادی که نظر به قیود دارد و مواجه‌های محترمانه با سنت دارد و به همین خاطر بهترین گونه آزادی است.

 جدی گرفتن آثار ادبی و هنری می‌تواند به حوزه‌های معرفتی ما بسیار کمک کند. بی‌شک حوزه و دانشگاه اگر به شعر و هنر پشت کنند از فهم وحدس‌های پیش رو و آزاد هنرمندان بی‌بهره می‌مانند.

بسیاری از دردها و مسئله‌ها هست که در هنر زودتر از همه جا طرح می‌شود و زودتر از همه جا هنرمندان درمان را هم می‌یابند. غفلت از معرفت هنرمندانه و شــاعرانه برای تمدن‌ها به مانند دوختن چشم و دهان پیش‌گویان، دردناک است.

/انتهای پیام

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.