بسیاری از شعرا و ادبای جهان عرب و اسلام، امام رضا(ع) را چه در زمان حیات ایشان و چه پس از شهادتشان مدح و ثنا کرده‌اند و فضایل و کرامات ایشان را برشمرده‌اند.

توصیف کرامات امام رضا(ع) از زبان شعرای عرب/ امام رئوف شعر کدام شاعر را کامل کرد؟

به گزارش گروه فرهنگی قدس آنلاین، دهه کرامت، دهه اول ماه ذی‌العقده که و آغازش با ولادت حضرت معصومه(علیهالسلام) است و پایانش با ولادت حضرت ابوالحسن علی بن موسی‌الرضا(علیه السلام).این دهه یادآور بسیاری از مطالب عالی و مفاهیم بلند و سازنده و ارزشمند است. دهه کرامت یادآور لطیف‌ترین علائق و مهر و وفاهای کم‌نظیر یک خواهر نسبت به مقام شامخ و معنوی برادر است.

مهر و وفایی که خواهر مهربان و دلداده را به هجرت وادار نموده و غربت و بیماری و مرگ در فصل جوانی را برای او آسان کرده است.

تمام مفاهیم سازنده‌ای که ما در فرهنگ اسلامی داریم در این دهه تداعی می‌شوند چرا که حرم حضرت معصومه و امام رضا (علیهماالسلام) کانون دعا و قرآن و نیایش و ... است. دهه کرامت یادآور تمام خوبی‌ها و جمال انسانی است.

امام رضا(ع) سال 148 هـ در مدینه منوره به دنیا آمد و تمام معارف، علوم، اخلاق و ادب را از پدر بزرگوار خود امام موسی بن جعفر(ع) آموخت. زندگی ایشان چراغ راه طالبان حقیقت و راهنمای سالکان طریق تقوا و بندگی است و والاترین الگوهای اخلاقی، انسانی و دینی را به همراه داشت.

امام رضا(ع) ملجأ و پناهگاه دانشمندان و متفکران بود و همواره با آنها در مناظره و محاوره بود. تمام علمای عصر ایشان از فقها و حکما تا صوفیان و زندیق ها  و غلات همگی به عالم بودن امام رضا و برتری ایشان اذعان کردند و به حق شایسته مقام والای امامت و مرجع علما بودند.

علاوه بر بعد دینی، اخلاقی و علمی امام رضا، ایشان به ادبیات و شعر نیز اهتمام داشتند و همواره از شعرا و ادبا استقبال می‌کردند. بسیاری از شعرا و ادبای جهان عرب و اسلام، امام رضا(ع) را چه در زمان حیات ایشان و چه پس از شهادتشان مدح و ثنا کرده اند و فضایل و کرامات ایشان را برشمرده و حب و اخلاص و مودت خود را نسبت به آن امام همام اظهار کرده‌اند.

در ادامه نمونه‌هایی از اشعار و ابیات شعرای عرب در مدح و منقبت امام رضا(ع) را که ابعاد مختلف زندگی ایشان را به تصویر کشیده اند می خوانیم.

«ابو نواس» یکی از شعرای معروف دوره عباسی که شاعری چندان مذهبی و دینی هم نبوده است، یک روز در حالی که از قصر مأمون در حال خروج بود با امام رضا(ع) روبه‌رو شد. در پیشگاه ایشان ایستاد و پس از سلام عرض کرد: یابن رسول الله ابیاتی را در مورد شما سروده‌ام و دوست دارم که شما آن را بشنوید. امام فرمود: بخوان. ابونواس این ابیات را خواند:

مطهرون نقیات ثیابهم       تجری الصلاة علیهم أینما ذکروا

با سرشت و ظاهر پاک و پاکیزه و هر کجا نام آنها برده شود، بر ایشان درود می‌فرستند.

من لم یکن علویا حین تنسبه   فما لـه فی قدیم الدهر مفتخر

هرکس که هنگام معرفی نسب‌ها، او را علوی نخوانند وهیچ چیزی در روزگا برای افتخار ندارد.

فأنتم الملأ الأعلی وعندکم    علم الکتاب وما جاءت به السور

شما اشرف مردمان هستید و تفسیر قرآن و معانی سوره های آن در نزد شماست.

امام(ع) در پاسخ به او فرمودند: اشعاری را گفتی که هیچ کس پیش از این اینگونه نگفته بود... سپس به غلام خود فرمودند: آیا چیزی به همراه داری؟ پاسخ داد: آری سیصد دینار. فرمود: آن را به شاعر بده.

ابراهیم بن عباس نیز در رثای امام رضا(ع) چنین می‌سراید:

إن الرزیة یا بن موسی لم تدع       فی العین بعدک للمصائب مدمعا

ای فرزند موسی بن جعفر، مصیبت از دست دادن تو، دیگر اشکی در چشمان ما برای مصیبت‌های بعد از تو باقی نگذاشته است.


والصبر یحمد فی المواطن کلها      والصبر أن نبکی علیک ونجزعا 

صبر در جای خود مورد ستایش است و صبر در مصیبت تو به مفهوم آن است که گریه و زاری کنیم.

ابوبکر خوارزمی یکی دیگر از ادبا و علمای عصر عباسی نیز در مدح امام رضا(ع) و ذم هارون از خلفای عباسی می گوید:

یا هارون من أمره بدعه     جاورت قبرا قربه رفعه

ای هارون بدعت گذار، در مجاورت قبری قرار گرفتی که نزدیک بودن او مایه عزتمندی و سربلندی است.

ترید أن تفلح من أجله        لن تدخل الجنة بالشفعه 

تو می خواهی به خاطر او رستگار شوی، ولی هرگز با شفاعت او وارد بهشت نخواهی شد.

ابوفراس حمدانی از مشهورترین شعرای شیعه در عصر عباسی که از او به عنوان امیر شعرای این عصر یاد می شود، در قصیده معروف خود با عنوان «شافیه» در مدح اهل بیت و مذمت خلفای عباسی اینگونه می‌سراید:

لیس الرشید کموسی فی القیاس ولا      مأمونکم کالرضا إن أنصف الحکم

اگر بخواهیم مقایسه و انصاف را رعایت کنیم، نه هارون الرشید(خلیفه عباسی) با امام موسی بن جعفر قابل مقایسه است و نه مأمون شما به امام رضا علیه السلام شباهتی دارد.


باءوا بقتل الرضا من بعد بیعته           وأبصروا بعض یوم رشدهم وعموا

آنان ابتدا با امام رضا بیعت کردند، ولی خیلی زود بیعت خود را شکستند؛ گویی نصف روز را بیدار شدند و راه رشد خود را یافتند، ولی دوباره کور و گمراه شدند.


یا عصبة شقیت من بعد ما سعدت      ومعشر هلکوا من بعد ما سلموا

افسوس بر مردمانی که پس از خوشبختی دوباره بدبخت شدند و پس از یافتن راه صحیح و سلامت دوباره نابود شدند.

«بحتری» یکی دیگر از بزرگان شعر عرب در مدح امام رضا(ع) این ابیات را سروده است:

ذکروا بطلعتک النبی فهللوا              لما طلعت من الصفوف وکبروا

هنگامی که بر مردم وارد می‌شوی، همه پیامبراکرم(ص) را به یاد می‌آورند و لا اله الله و تکبیر می گویند.

حتی انتهیت إلی المصلی لابسا       نورالهدی یبدوعلیک فیظهر

هنگامی که به سمت مصلی حرکت می کنی، نور هدایت در چهره شما نمایان می شود.


ومشیت مشیة خاشع متواضع       لله لا یزهی ولا یتکبر

در برابر خداوند بسیار متواضع هستید و هیچ تکبری ندارید.

«سید حسن اعرجی» یکی دیگر از شعرای مشهور شیعی، در مدح امام رضا(ع) می سراید:

علی بن موسی حجة الله فی الوری      بعید مدی العلیاء زاکی المناسب

علی بن موسی الرضا حجت خدا بر مردم، والا مقام و دارای پاکترین نسب‌هاست.


إمام الوری هادی الأنام بلا مرا          عظیم القری رب التقی والمناصب

او امام و هدایتگر تمام مردمان، بسیار خوش اخلاق، پروردگار پرهیزگاری و دارای عالی‌ترین منصب است.


هو البحر بحر العلم والحلم والحجی     وبحر العطایا والندی والمواهب

او دریای علم، بردباری، خرد، بخشندگی، جود و سخاوتندی است.

از معروفترین اشعاری که در مدح اهل بیت علیهم السلام سروده شده است، قصیده ای است که دعبل خزاعی در محضر امام رضا(ع) خواند. حسن بن علی خزاعی شاعر عرب قرن سوم هجری است. او هجوگوی دشمنان اهل بیت و مداح حضرات معصوم بوده است و دوران امامت چهار تن از ائمه یعنی امام صادق، امام کاظم، امام رضا و امام جواد (سلام الله علیهم اجمعین) را درک کرده است. عمدۀ شهرت او به علت قصیدۀ معروفی است که در خراسان تقدیم امام رضا (ع) کرد و به سبب همان، لقب «دعبل» (شتر پیرسال) را از ایشان دریافت کرد.

در ادامه بخش هایی از این قصیده زیبا را می خوانیم:

و هم نقضوا عهدالکتاب و فرضه    و محکمه بالزور و الشبهات

آنها عهدی را که در آیات محکم و واضح کتاب خدا بر آنها واجب شده بود، با شبههها و افتراهای خود، شکستند.

و لا تک الامحنه‌کشفتهم       بدعوی ضلال من هن وهنات

و این (غصب خلافت حضرت علی) نبود مگر امتحانی از جانب خداوند، که کفر آنها را ظاهر کند به علت قصد و غرضهای باطلشان.

زرایا ارتنا خضره الافق حمرة      وردت اجاجاً طعم کل فرات

اینها مصایبی است که آسمان سبز را به سرخی کشانید و در کام ما تمام آبهای گوارا را تلخ کرد.

ولو قلدوالموصی الیه امورها     لزمت بمامون علی العثرات

اگر این مردم کارهای خود را به همان کسی که حضرت پیامبر (ص) جانشین خود کرده بود، میسپردند، به حقیقت خود را به کسی که از هر لغزشی ایمن است، میسپردند.

بکیت لرسم‌الدار من عرفات    و اذریت دمع العین بالعبرات

در عرفات برای برجای ماندههای خانۀ اهل بیت گریه کردم و آب چشم خود را ریختم و گریستم.

اذا لم نناج الله فی صلواتنا       باسمائهم لم یقبل الصلوات

(کسانی که) اگر زمانی در نماز خود نام مبارک آنها را نبریم، خداوند نمازهایمان را قبول نمیکند.

فکیف یحبون النبی ورهطه        وهم ترکوا احشائهم و غرات

پس چگونه حضرت پیامبر را دوست دارند، در حالی که خویشاوندان او را کشتهاند و وجود آنها از کینه و نفرت، انباشته است.

افاطم لو خلت الحسین مجدلا         وقدمات عطشاناً بشط فرات

اذا للطمت الخد فاطم عنده             واجریت انهاراً علی الوجنات

ای فاطمه، اگر حسین را که بر خاک کربلا افتاده و کنار فرات تشنه لب جان داده را در خیالت تصور کنی، بر گونۀ خود میزنی و نهرهای آب بر صورت خود جاری میکنی.

افاطم قومی یابنة الخیر فاندبی        نجوم سموات بارض فلات

ای فاطمه، بلند شو! ای دختر بهترین خلق خدا!  بلند شو و بر فرزندانت که ستارههای آسمانند و بر زمین افتاده اند، نوحه کن.

و قبر ببغداد لنفس زکیه     تضمنها الرحمن فی الغرفات

و قبری که در بغداد است برای جان پاکی که خداوند او را در غرفههای بهشتی دربرگرفته است.

از ابن بابویه روایت شده است که دعبل گفت: چون به اینجای قصیده رسیدم، حضرت امام رضا علیه السلام فرمود: می‌خواهی در اینجا دو بیت الحاق کنم که قصیده تو تمام شود؟ گفتم: بله ای فرزند رسول خدا. پس حضرت این دو بیت بعد را فرمود:

و قبر بطوس یالها من مصیبه    الحت علی الاحشاء بالزفرات

الی الحشر حتی یبعث‌الله قائماً        یفرج عنا الغم و الکربات

و قبری که در طوس است.  وای از آن مصیبت که تا قیامت آتش حسرت و نالههای جانسوز در وجود من میافزاید. تا آن روزی که خداوند قائمی را ظاهر کند که فرجی بر غمها و مصیبتهای ماست.

علی بن موسی ارشد الله امره     و صلی علیه افضل الصلوات

که صاحب آن قبر علی بن موسی است. خداوند امرش را به صلاح آورد و بر او بهترین درودها را نثار کند.

 ظاهرا همان دو بیت از حضرت امام رضا علیه‌السلام است و بیت سوم را دعبل اضافه کرده است. بعد از آنکه حضرت آن دو بیت را اضافه نمود، دعبل گفت «یا ابن رسول الله آن قبری که در طوس خواهد بود قبر کیست؟» حضرت فرمود: «قبر من است و برجاست تا شهر طوس محل تردد شیعیان من و زائران من شود. به درستی که هر که در طوس و غربت من را زیارت کند، با من باشد در درجه من در روز قیامت و گناهانش آمرزیده شود.»


انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.