اینکه به طور ناگهانی ساخت ژانر مشخصی در دستور کار کارگردان‌های سینما قرار می‌گیرد یا یک بازیگر در تمام فیلم‌های پرفروش سینما نقش اول می‌شود یا چندین ماه در مسیر اکران یک فیلم سنگ‌اندازی می‌شود یا یک فیلم در شرایطی اکران می‌شود که حقوق بازیگرهایش هم درنمی‌آید؛ نه اتفاقی است و نه به بخت و اقبال اهالی سینما بستگی دارد.

چه کسی از گاندو دردش می آید؟

محمد تربت‌زاده/

اینکه به طور ناگهانی ساخت ژانر مشخصی در دستور کار کارگردان‌های سینما قرار می‌گیرد یا یک بازیگر در تمام فیلم‌های پرفروش سینما نقش اول می‌شود یا چندین ماه در مسیر اکران یک فیلم سنگ‌اندازی می‌شود یا یک فیلم در شرایطی اکران می‌شود که حقوق بازیگرهایش هم درنمی‌آید؛ نه اتفاقی است و نه به بخت و اقبال اهالی سینما بستگی دارد. این را خود اهالی سینما می‌گویند که خیلی وقت‌ها لابد جانشان از جولان‌دهی مافیای سینما که خودش را پدرخوانده این عرصه می‌داند، به لبشان می‌رسد.

اما همان‌قدر که جریانی به نام «مافیای سینما» در انتخاب بازیگر، فیلم‌نامه‌نویسی و اکران فیلم‌ها ایفای نقش می‌کند، احتمالاً جریانی هم موازی با آن، در تعیین سیاست‌های سینما، خط و مشی آن و موضع‌گیری‌های سیاسیِ اهالی آن فعالیت می‌کند که می‌تواند فلان چهره سینمایی را برای اظهارنظر سیاسی‌اش تا مدت‌ها تحت فشار بگذارد یا حضور یک بازیگر در عرصه سینما را فقط به خاطر بازی در فیلم سیاسیِ «قلاده‌های طلا» برای همیشه بایکوت کند.

در مرامِ علی(ع)

«علیرام یعنی در مرام حضرت علی(ع) و پرورش یافته به دست علی(ع)، پدرم این نام را ابداع کرده اما در دوران مدرسه چندان با این اسم راحت نبودم و اذیت می‌شدم».

با معنی نام «علیرام نورایی» از زبان خودش شروع کردیم چون احتمالاً معنی نامی که ابداع پدرش بوده، هنوز برای خیلی‌ها گنگ به نظر برسد. از نام کمی تا قسمتی عجیب و غریبش که بگذریم، آغاز فعالیت حرفه‌ای علیرام نورایی در عرصه بازیگری برمی‌گردد به سال 83 و فیلم «بازنده» به کارگردانی «قاسم جعفری». هرچند نورایی پس از آن در چندین فیلم و سریال دیگر از جمله «مسافری از هند» و «گلوگاه شیطان» هم ایفای نقش کرد، اما هفت سال طول کشید تا بازی در یک فیلم جنجالی و پر سر و صدا مثل «قلاده‌های طلا» به او پیشنهاد شود و نامش را سر زبان‌ها بیندازد.

«شهرت» اما همیشه شیرین نیست. جنسِ «شهرت» علیرام نورایی هم از همان شهرت‌های نه چندان شیرین بود که بازیگر خوش قد و بالای سینما را نه به یک سلبریتی، بلکه به «دشمن مردم»، «وطن فروش» و «مزدور» تبدیل کرد!

ترور با لندکروز

هجمه‌ها علیه علیرام نورایی از همان روزهای اولیه اکران قلاده‌های طلا آغاز شد. «فیس‌بوک» صحنه اصلی جریان‌سازی علیه آقای بازیگر محسوب می‌شد و هشتگ‌های مختلف، چپ و راست او را مورد عنایت قرار می‌دادند. جریان‌های فیس‌بوکی سرانجام کار خودشان را کردند و علیرام نورایی در مدت کوتاهی تبدیل به یکی از چهره‌های منفور فضای مجازی و احتمالاً یکی از منفورترین سلبریتی‌های کشورمان شد تا بازیگر قلاده‌های طلا از طرف آن‌هایی که لابد کله‌شان حسابی داغ بود، تهدید به ترور و مرگ هم بشود! این تهدیدها البته بنا به گفته خودش فقط در حد و اندازه‌های شاخ و شانه‌کشی‌های مجازی باقی نماند و یک بار در نزدیکی‌های شهرک اکباتان یک خودرو لندکروز قصد زیر گرفتن آقای بازیگر را داشته اما موفق نشده است.

«امین حیایی» منفور است

هجمه‌های گسترده در فضای مجازی اما قسمتِ خوب ماجرا بود! «پدرخوانده سینما» که انگار قلاده‌های طلا هیچ جوره به مذاقش خوش نیامده بود، به پایین کشیدن این فیلم از پرده سینما و ممنوع کردن نقدنویسی بر قلاده‌های طلا و مصاحبه با بازیگرانش کفایت نکرد و بازیگران این فیلم را یکی پس از دیگری بایکوت کرد تا خیلی‌هایشان تا مدت‌ها پس از بازی در این فیلم، هیچ پیشنهاد دندانگیری برای حضور در سینما نداشته باشند.

حتی اگر ابوالقاسم طالبی، کارگردان قلاده‌های طلا هم بگوید: «کسی نمی‌تواند و جرئت ندارد کسی را بایکوت کند. بله سعی کردند این جو را ایجاد کنند که بایکوت می‌شوید، اما هیچ‌کدام از بازیگران قلاده‌های طلا هیچ‌گاه واقعاً بایکوت نشدند! کسانی که چنین تصورات خامی و چنین خیالاتی در سر دارند، باید به روان‌پزشک مراجعه کنند. قطعاً با خوردن قرص خوب می‌شوند!» با نگاهی به پرونده بازیگران فیلم در سال‌های پس از اکران قلاده‌های طلا، هیچ جوره نمی‌شود «بایکوت» شدن قلاده‌های طلا و بازیگرانش را انکار کرد. بخصوص وقتی «امین حیایی» برخلاف ادعای کارگردان، بایکوت شدنش را تأیید کرده و می‌گوید: «بعضی بازیگران در برخی پروژه‌ها تأکید کردند که اگر امین حیایی در این پروژه‌ها باشد، ما بازی نمی‌کنیم و امین حیایی منفور است!»

کف گرگی و سیلی!

هرچند امین حیایی، محمدرضا شریفی‌نیا، حمیدرضا پگاه و خیلی‌های دیگر پس از دوران کوتاهی مورد عفو و بخشش پدرخوانده سینما قرار گرفتند، اما علیرام نورایی لابد به دلیل نقش محوری‌اش هیچ وقت مورد بخشش قرار نگرفت و اگر از «یتیم‌خانه ایران» که کارگردانش همان کارگردان قلاده‌های طلا بود، بگذریم، تا امروز هیچ پروژه سینمایی درجه یکی به او پیشنهاد نشده است.

بایکوت علیرام نورایی حتی به جمع‌های دوستانه اهالی سینما هم رسیده بود و طبق گفته خودش در یک جمع دوستانه سینمایی، «کمال تبریزی» علیه او موضع‌گیری می‌کند و کار تا جایی بالا می‌گیرد که او را از جمع اخراج می‌کنند. البته امیدوارم این بخش مطلب سبب نشود شما فکر کنید «پدرخوانده» خود خوانده سینما، همان کمال تبریزی یا خدای ناکرده این کارگردان با مافیای سینمای ایران ارتباط دارد!

درگیر فیزیکی‌اش با باران کوثری و دو نفر از همراهان او در محوطه تئاتر شهر که چند سال پیش در پی فحاشی کوثری رخ داده بود هم تا مدت‌ها سوژه داغ رسانه‌ها بود، اما برخلاف گفته این رسانه‌ها، کار به کف گرگی و سیلی زدن نرسیده بود و ماجرا با تهمت‌هایی مثل «خائن» و «وطن فروش» از سوی باران کوثری و سکوت آقای بازیگر در مقابل تهمت و توهین‌ها فیصله پیدا کرده بود!

گوشت قربانی نبودم

شاید آن روز که فیلم‌نامه قلاده‌های طلا را به دست علیرام نورایی دادند، عشقش به بازی در فیلم و سریال‌های اکشن و استفاده از «پارکور» به عنوان ورزش مورد علاقه‌اش آن هم جلوی دوربین، ذهن آقای بازیگر را زیاد به سمت عواقب احتمالی بازی در یک فیلم سیاسی نبرد. این را اندک مجله‌های سینمایی می‌گفتند که آن روزها با وجود بایکوت قلاده‌های طلا و بازیگرانش از سمت پدرخوانده‌های سینما، درباره این فیلم و بازی علیرام نورایی در آن می‌نوشتند. خیلی از این مجلات مدعی بودند علیرام نورایی در سودای شهرت، بازی در این فیلم را قبول کرده و روحش هم خبر نداشته که قرار است «گوشت قربانی» ابوالقاسم طالبی و قلاده‌های طلا باشد.

خودش اما چند سال بعد در مصاحبه با «تی وی پلاس» درباره «گول خوردنش» در پروژه قلاده‌های طلا گفت: «در جریان تبعات بازی در قلاده‌های طلا بودم و ترس هم داشتم که باید با یکسری مسائل روبه‌رو شوم؛ ولی وقتی با ابوالقاسم طالبی پیش از کلید خوردن کار صحبت کردم و بیشتر به انگیزه ساخت این فیلم در آن زمان پی بردم، بازی در این فیلم برای خودم هم انگیزه شد. من نقشی که در این فیلم بازی کردم را دوست دارم و تبعات آن را هم پذیرفتم و نقشم ارزش این کار را داشت؛ مسیری که پس از قلاده‌های طلا طی کردم، مسیر بدی نیست و الان هم راضی هستم و افتخار می‌کنم که در پروژه قلاده‌های طلا بازی کردم».

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 3
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • امراللهی ۲۱:۳۱ - ۱۳۹۸/۰۴/۱۸
    0 0
    دمت گرم
  • ۲۱:۳۲ - ۱۳۹۸/۰۴/۱۸
    0 0
    واقعیتی تلخ برای مردم سرزمینم
  • ۲۳:۱۴ - ۱۳۹۸/۰۵/۰۲
    0 0
    دولت.