۱۸ تیر ۱۳۹۸ - ۱۲:۳۷
کد خبر: 662803

یکی بود، یکی نبود... یک شرکت «کیمیا خودرو» بود که هیچ مجوزی از بانک مرکزی برای فعالیت لیزینگی نداشت و با هیچ خودروسازی قرارداد دریافت خودرو نبسته بود، اما دفتر و دستک و کلی کارمند داشت و با وعده تحویل انواع خودرو، بین ۴ تا ۲۰۰ میلیون تومان از متقاضیان خودرو اقساطی پول می‌گرفت!

«کیمیا خودرو» الان وجود خارجی ندارد اما یک پرونده ۱۱۱ جلدی با ۱۵ متهم در دادگاه رسیدگی به مفاسد اقتصادی دارد و با اتهام کلاهبرداری بیشتر از ۱۱ میلیارد تومانی رو به‌روست. بقیه این قصه را از قول خبرگزاری‌ها در خبر برگزاری پنجمین جلسه محاکمه متهمان بخوانید:

«... متهم مهدی فتاحی‌نیا گفت: من هیچ‌گاه فعالیت لیزینگی شرکتم را قبول نداشتم و تمام کارها براساس مجوز و فعالیت‌های محدود بود... من موجب اشتغال‌زایی ۱۰۰ نفر شدم. در سال ۹۶ حدود ۷۰ درصد مشتریان را جوابگو بودم... کارمندان من انسان‌های باخدا و بیگناه هستند. سایرمتهمان را عفو کنید، فقط مرا محاکمه کنید. من احساس ندامت می‌کنم... آقای قاضی آن مشتری‌ای که به او خودرو ۱۷۰ میلیونی داده‌ام و حالا خودرواش ۵۰۰ میلیون ارزش دارد آیا از من تشکر می‌کند؟... متهم دیگر، مرتضی فتاحی نیا گفت: من در شرکت هیچ سمتی نداشتم، من رضایت شاکیان را هم گرفته‌ام. متهم بعدی دلنیا فتاحی نیا هم معتقد بود: من هیچ کدام از اتهامات را قبول ندارم، از وکیل می‌خواهم دفاعیات را بگوید... متهم حسین پور هم گفت: من فقط لایحه دفاعیه‌ام را قرائت می‌کنم... متهم نسرین اللهیاری هم گفت: دفاعیاتم را به آقای وکیل محول می‌کنم... اعظم کریمی، متهم ششم نیز دفاعیات را به عهده وکیلش گذاشت و گفت خودم دفاعی ندارم... متهم هفتم هم که عفت دوست نام داشت، دفاع را به وکیلش محول کرد تا قاضی پرونده ختم رسیدگی به پرونده شرکت کیمیا خودرو را اعلام کند...».

از این قصه نتیجه می‌گیریم که متهم‌های مفاسد اقتصادی باید از متهمان این قصه یاد بگیرند که علاوه بر کلاهبرداری، کارآفرینی هم بکنند، براساس مجوز فعالیت کنند، به مشتریانشان خیر برسانند، در دادگاه به جای پیچاندن قاضی و قانون، اول احساس بیگناهی و بعد ابراز ندامت کنند، دفاعی نداشته باشند و وقت دادگاه و ملت را بیخود نگیرند!

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.