بشر از نخستین روزهایی که پا به جهان گذشت، وقتی از پس دشواری‌های عصر حجر و زندگی در کنار ماموت‌ها و دایناسورها برآمد و جای پایش روی زمین محکم شد، چشمش به توپ نقره‌ای رنگی افتاد که وسط آسمان جا خوش کرده بود و انگار او را به طرف خودش فرا می‌خواند.

رؤیای ماه

بشر از نخستین روزهایی که پا به جهان گذشت، وقتی از پس دشواری‌های عصر حجر و زندگی در کنار ماموت‌ها و دایناسورها برآمد و جای پایش روی زمین محکم شد، چشمش به توپ نقره‌ای رنگی افتاد که وسط آسمان جا خوش کرده بود و انگار او را به طرف خودش فرا می‌خواند. نخستین آرزو و یا رؤیای رفتن به ماه، شاید مربوط به همان دوران باشد. ماه و پا گذاشتن روی آن، هزاران و بلکه چند میلیون سال برای انسان و اجدادش، آرزو و رؤیا ماند تا اینکه 154 سال پیش، ژول ورن پیدا شود و با قوه عجیب و غریب تخیلش در یک داستان، بشر را به آرزویش برساند. با این همه فرزندان انسان‌های اولیه و حتی نوه‌های ژول ورن مجبور شدند برای سفر واقعی به ماه بیشتر از 100 سال دیگر صبر کنند. امروز پنجاهمین سالگرد سفر«آپولو11» به فضاست. ماه نشینی که می‌گویند برای نخستین بار توانست پای انسان را به کره ماه باز کند.

آپولو11

آرزوی چند هزار ساله، تلاش‌های علمی، هزینه‌های هنگفت و سرسام آور و... همه و همه‌شان دست به دست هم دادند تا انسان نخست به فضا برود و بعد هم خیلی بلندپروازانه‌تر در ماه فرود بیاید و حتی روی سطح آن قدم بزند. اما این اظهارنظر، فقط دیدن یک روی سکه است. یعنی در این پیشرفت یکباره و سریع انسانی که هزاران سال در آرزوی رسیدن به ماه پروبال زده بود، نمی‌شود از نقش سیاست و رقابت‌های سیاسی غافل ماند. در اوج دوران جنگ سرد، روس‌ها در مسابقه فضایی، گوی سبقت را ربوده و به فضا رسیده بودند. آمریکا و غرب با آن همه دک و پُز علمی و سیاسی حالا باید عقب افتادنشان را هر طور بود جبران می‌کردند. برای همین رئیس جمهورشان - کندی - جلوی چشم و گوش همه مردم کشورش قول داد دانشمندان کشورش بزودی و تا پیش از رسیدن سال 1970 میلادی پای بشر را به ماه برسانند. همین طور هم شد و سرانجام در سال 1969، بعد از پروازهای موفق و ناموفق چند آپولو، موشک «ساترن 5» آپولوی 11 را با «نیل آرمسترانگ» و دو همراهش به فضا برد.

گام کوچک یک فضانورد

منابع و اسناد به جا مانده از آن روزها، داستان را این طور روایت کرده‌اند: «هدف فضاپیمای آپولو ۱۱، فرود بر نقطه‌ای خاص و ایمن از ماه بود... سه دقیقه مانده به فرود، سفینه افتاد توی چاله‌های فضایی، مثل توپ در فضا چرخید و بعد هم با سرعت به سمت ماه ‌رفت... زنگ‌های خطر، همه جا را روی سرشان گذاشته بودند و رایانه‌های دهه 60، مدام هشدار می‌دادند که توان پردازش این همه اطلاعات با سرعت بالا را ندارند... سوخت سفینه هم تقریباً داشت تمام می‌شد... آرمسترانگ با نگاه به سطح ماه فهمید که سفینه دارد مستقیم به طرف تخته سنگ‌ها می‌رود... اگر کاری نمی‌کردند، سفرشان با یک انفجار بزرگ به پایان می‌رسید... او هدایت سفینه را از دست رایانه‌های تنبلی که کاملاً گیج می‌زدند، گرفت و خودش پشت فرمان نشست... چند بار مسیر سفینه را عوض کرد و سرانجام جای مناسبی برای فرود پیدا شد... کمتر از ۳۰ ثانیه مانده به فرود بر ماه، سفینه را خاموش کرد تا ساعت ۲۰ و 17 دقیقه و 39 ثانیه روزِ 20 ژوئیه ۱۹۶۹، نخستین فضاپیمای حامل انسان روی ماه فرود بیاید. پایه‌های فضاپیما، ۵ تا ۱۰ سانتیمتر در خاکِ ماه فرو رفت... فضانوردان اما آماده بودند تا اگر اتفاق ناجوری افتاد، بسرعت از ماه دور شوند... سرانجام نیل آرمسترانگ، چند ساعت بعد یعنی ساعت 2 و 56 دقیقه روز ۲۱ ژوئیه، در یک لحظه تاریخی، پای چپش را روی ماه گذاشت و جوری که دانشمندان مستقر در ناسا و همه انسان‌های روی زمین بشنوند، گفت: «این گامی کوچک برای یک انسان و جهشی بزرگ برای بشریت است».

دروغ 30 میلیارد دلاری

شاید روس‌ها زیاد خوشحال و خشنود نبودند، اما این روز به یاد ماندنی را همه انسان‌ها در شرق و غرب دنیا جشن گرفتند. آمریکایی‌ها از اینکه سرانجام پای انسان را به ماه باز کرده بودند، غرق در شادی و غرور بودند. فیلم و عکس‌های آپولو11 و فضانوردانش تا مدت‌ها صفحات سینما، تلویزیون و روزنامه را رها نمی‌کردند. آپولوهای بعدی هم به ماه اعزام شدند و هر بار سنگی یا مشتی از خاک و تصاویر مختلف را مخابره کرده و با خودشان می‌آوردند. در حالی که به نظر می‌رسید از حالا به بعد دانشمندان به فتح سیاره‌های دیگر فکر خواهند کرد، چند سال بعد، نخستین حرف و حدیث‌ها، بدگویی‌ها و شک و شبهه‌ها درباره دروغ و ساختگی بودن سفر به ماه، نه از منابع خبری رقیب شرقی - شوروی - بلکه از رسانه‌های آمریکایی سردر آورد و دنیا را با بهت و حیرت روبه‌رو کرد. این در حالی بود که «آپولو17» نیز سفر موفقیت آمیزش به ماه را تمام کرده بود! سال 1974 کارمند یکی از بنگاه‌های انتشاراتی وابسته به یکی از شرکت‌های سازنده موتورهای موشک ساترن 5 کتابی با نام: «ما هرگز به ماه نرفته‌ایم، کلاهبرداری 30 میلیارد دلاری آمریکا» را منتشر کرد. «بیل کیسینگ» در این کتاب مدعی بود پای هیچ فضانوردی به ماه نرسیده و تصاویر و فیلم‌های منتشر شده تا آن روز هم کار استودیوهای فیلم‌سازی و حقه‌های سینمایی بوده است!

باد نمی‌وزد

کمی بعد هم فیلم سینمایی «کاپری کورن1» که نشان می‌داد سیاستمداران آمریکایی چگونه فیلم سفر به مریخ را در روی زمین می‌سازند و به جای واقعیت به مردم قالب می‌کنند، روی پرده رفت تا ماجرا داغ و داغ‌تر شود. طرفداران جعلی بودن این سفر، علاوه بر دلایل سیاسی از جمله همان عقب‌ماندگی آمریکایی‌ها در مسابقه فضایی با شوروی، دلایل علمی زیادی را هم برای ادعایشان مطرح می‌کردند. مثلاً اینکه چطور در ماهی که نه باد می‌وزد و نه جریان هوایی هست، فیلم‌ها و عکس‌ها، پرچم آمریکا را نه در حالت افتاده بلکه به اهتزاز درآمده نشان می‌دهند؟ چرا رد پای فضانوردان روی ماه نقش می‌بندد، اما فضاپیمایی با آن وزن و عظمت، ردّی از خود روی ماه به جا نمی‌گذارد؟ چرا هیچ ستاره‌ای در آسمان دیده نمی‌شود و... چراهای بسیار دیگری که سبب شد هر روز به تعداد طرفداران نظریه دورغ بودن سفر به ماه اضافه شود. در طول سال‌های بعد اگرچه دانشمندان سازمان فضایی آمریکا بارها و بارها با دلایل و مدارک محکم، پاسخ همه شبهه‌ها را دادند، اما شکی که در این باره به جان همه افتاده بود به طور کامل ریشه کن نشد. مثل آتش زیر خاکستر باقی ماند تا هر از چندی به ‌بهانه‌های مختلف، دوباره شعله بکشد و یک معما به معماهای جدید اضافه کند.

نظریه توطئه

15 فوریه سال 2001 که می‌شود 25 بهمن 1379، شبکه تلویزیونی فاکس مستندی یکساعته درباره سفر به ماه تهیه کرد. این فیلم با عنوان «نظریه توطئه: آیا ما بر ماه فرود آمدیم؟» و با اجرای میچ پلیگی یکی از بازیگران سریال ایکس‌فایلز پخش شد. در این فیلم ادعاهای پیشین در کنار تصاویر و عکس‌های منتخب قرار می‌گرفت و با ساختاری حرفه‌ای درباره اینکه آیا سفر به ماه صورت گرفته است یا نه، بحث می‌کرد. این مستند آن قدر تأثیرگذار بود که برخی از آمارها نشان می‌داد پس از پخش آن تعداد طرفداران نظریه توطئه و دروغ بودن سفر به ماه از حدود 5 درصد به 20 درصد افزایش یافته است!

به این ماجرا، تصاویری را هم اضافه کنید که یک نفر با نام کاربری «استریپ کَپ1» در«یوتیوب» منتشر کرد این تصاویر مربوط به فرود آپولوی 17 روی ماه بود و وقتی روی کلاه فضانورد آن زوم می‌کردید، داخل شیشه جلوی صورتش که مثل آینه عمل می‌کرد، می‌شد تصویر مردی را با لباس معمولی و موهای بلند دید. این کاربر پرسیده بود: به نظر شما یک نفر بدون لباس فضانوردی و با این تیپ روی کره ماه چکار می‌کند، چگونه می‌تواند زنده بماند؟ انتشار این تصویر ثابت می‌کرد که تصاویر مربوط به حضور فضانوردان در کره ماه، در واقع در استودیوهای روی زمین تهیه شده و مثلاً کم دقتی تهیه کنندگانش سبب لو رفتن آن‌ها شده است!

آپولو20

یعنی معمای آپولوها قرار نبود حل یا فراموش شود. اگرچه بعدها اعلام شد تصاویر منتشر شده در «یوتیوب» دستکاری شده بود، اما این ماجرا اثر خودش را گذاشت. داستان‌ها یکی پس از دیگری ساخته می‌شد و شک مخاطبان به فتح ماه را بیشتر می‌کرد. آماری منتشر ‌می‌شد که نشان می‌داد بیشتر فضانوردان و دانشمندان حاضر در پروژه‌های مختلف آپولو، از آرمسترانگ که فضانورد اصلی بود بگیرید تا برخی کارمندان، همه‌شان در حادثه‌ای مشکوک کشته شده‌اند! تا وقتی مسئولان «ناسا» توجیه و پاسخ مناسبی برای این آمار پیدا می‌کردند، فیلمی تخیلی مانند «آپولو18» اکران می‌شد و سؤال تازه‌ای را پیش روی مخاطبانش می‌گذاشت: چرا با وجود چند سفر موفق به ماه، آمریکایی‌ها و روس‌ها، دیگر هرگز به ماه سفر نکردند؟

این پرسش اگرچه پاسخ داده شده و آمریکایی‌ها اعلام کرده‌اند پروژه‌های آپولو 18، 19 و حتی 20 را در دست بررسی داشته‌اند، اما هزینه‌های هنگفت، آن‌ها را از دنبال کردن کار پشیمان کرده است، با این وجود آتش شک و تردیدی که از همان سال‌های نخست پا گذاشتن بشر روی ماه به جان همه افتاد، هنوز هم خاموش نشده و خیلی‌ها را پیدا می‌کنید که محال است بپذیرند انسان پایش به ماه رسیده است. خدا می‌داند، شاید این گروه از انسان‌ها، رؤیا داشتن را دوست دارند و نمی‌خواهند بشر سال‌های باقی مانده از زندگی‌اش را روی زمین بدون حس و حال و آرزوی سفر به ماه بگذراند!

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.