خوزستان- جاده را گرفته ام و به سمت روستا های سیل زده می روم ردی که هنوز از سیل مانده پارچه هایی است که جای در و دیوارند یا سیل بندهایی که نصفه و نیمه رها شده اند تا با زمان فرسوده شوند.

بهار رفت و سیل صاحبخانه شد/سیل کدام پل را شکست که سیل زدگان به خانه نمی رسند؟

قدس آنلاین- گروه استانها- طیبه قاسمی؛ جاده را گرفته ام و به سمت روستا های سیل زده می روم دیگر خبری از سیل نیست، جاده های پر از آب حالا انعکاس نور خورشید را دارند و تنها ردی که هنوز از سیل مانده سیل بندهایی است که نصفه و نیمه خراب شده اند، انگار بعد از آنهمه تلاش برای ساختنشان دل خراب کردن آنها را نداشته اند، رها شده اند تا با زمان فرسوده شوند.

هرچقدر نزدیکتر می شوم اما این رد پررنگ تر است مزارع گندمی که زیر آب بوده اند نور و گرما به اطراف می پاشند شاید جای نبود محصول را پر کنند.

نخستین روزهای فروردین امسال بود که رودخانه ها با هم دست به یکی کردند اندکی زخم خورده از آدمی را جبران کنند، همان زمان که سیل آمد؛ بارش‌های شدید در بالادست حوضه‌های آبریز خوزستان، روان‌آب‌های خروشان را راهی دشت‌های خوزستان کرد حدود ۴۰۰ روستا را از زندگی روزمره انداخت و به گفته معاون هماهنگی امور عمرانی استانداری خوزستان ۱۲ هزار و ۵۰۰ واحدمسکونی را غیر قابل سکونت کرد.

حرکت حلزونی بازسازی

بهار دمش را روی کول گذاشته و سیلش را برداشت و رفت اما اینجا رد پای سیل هنوز سیلی گرما به گوش کسانی می زند که مجبورن داغی آن را میان چادرها بگذرانند، نوشته بودند سه هزار واحد مسکونی تعمیر شده و قابل سکونت است و بقیه نیز در دست تعمیرند که سیل را بدرقه نکرده شانه های سست خوزستان لرزید و متاسفانه حالا مسئولان مجبورند حرکت حلزونی خدمات رسانی شان را دوجا کنند!

می نویسم حلزونی چون بعد از خبر بازسازی ۳ هزار خانه معاون هماهنگی امور عمرانی استانداری خوزستان در دیدار با آیت الله سید محمدعلی موسوی جزایری، نماینده مردم خوزستان در مجلس خبرگان رهبری پیرامون وضعیت سیلاب گفته «دوازده هزار و ۵۰۰ واحد مسکونی تخریب شده براثر سیل نیز نیاز به احداث مجدد دارند که این کار در دست انجام است اما به توجه به اینکه در این فصل در خوزستان از نظر فنی فصل ساخت و ساز نیست روند با کندی انجام می شود.»

هرچقدر خوزستان در سیل آماده به کار بود و فعال، وقتی روستاهای سیل زده را یکی یکی پشت سر می گذاری می بینی که در بازسازی ضعیف بوده  البته این را از بازپرداخت خسارت رستوران های مجلل درون کارون، خسارت تاسیسات نفتی، گازی و... فاکتور بگیرید که یا عملی شده اند یا تصویب.

روستای خسرج

 زمین هایی در زمان سیل با قایق طی کردیم پیاده می رویم، روستا سوت و کور است و اکثر اهالی هم تمایلی به حرف زدن ندارند، یک نوجوان ۱۴ ساله می گوید: مقصر هرکی که باشه برای ما چه فرقی می کنه الان ۴ ماه از سیل گذشته ما هنوز به خونه برنگشتیم ، مردم پی یکی می گردند که دقیقا بگوید، کی به خانه برمی گردند.

اغلب مردم آبرومند و سر بزیری هستند که باکمی امکانات هم راضی می شوند اما بعد از اینهمه زمان نیازی به لباس و غذا نیست و مردم بیشتر به فکر تعمیر و برگشت به خانه ها هستند.

یکی از اهالی روستا می گوید: اینجا مزارع زیادی نابود شد اما فکر می کردیم کشت بعدی عالی باشد آنها می گویند امسال اعلام کشت آزاد همه چیز را به هم ریخته و در پایین دست کشاورزان مشکلات زیادی دارند.

حمیدیه

در حمیدیه اوضاع البته متفاوت تر از روستاهاست خانه هایی که آب گرفته حالا دیگر خشک شده اند و خسارات بیشتر به وسایل یک خانه وارد شده از خانواده سعیدی می خواهم درباره کمک رسانی ها برایم بگوید .

فارسی بلد نیستند و دختر خانواده به زور برایم توضیح می دهد که زودتر از سیل وسایل را جابجا کردیم اما یخچال و کولرما آسیب دید.

او ادامه می دهد: موبایل بابام تو آب افتاد و از بین رفت اما بیشتر از همه ارگان ها به حمیدیه، کمیته امداد کمک کرده است.

در خیابان یک زن به شوهرش که با واکر هم راه می رود می گوید: میگم ما هم بریم به امداد بگیم بیان واسه بازدید از خونه؟

از او می پرسم از امداد رسانی های بعد از سیل راضی اند به سختی همکلامم می شود؛ «نه مشخص نیست کمک ها برای چه کسانی است، بعضی ها در سیل اصلا خسارتی ندیده اند بعد کلی وسیله گیرشون اومده، خدا بزرگه و خودش فکری به حال ما هم می کنه، شوهرم دیسک کمر داره و موندیم خسارت خونه رو چطوری جبران کنیم ولی راضی نمیشه بریم سراغ ارگانهایی که میان واسه کمک، مرد رو به من می گوید: خانم خیلی از مردم روستاهای اطراف هنوز آواره اند، خانواده نیستند ولی از روی اجبار با هم زندگی می کنند اونم تو یه جای کوچیک، مردها معضبن زنا معضب تر، خواب خوش ندارن بچه هاشون تو گرما  همش مریضند دیروز تو تپه الله اکبر بچه های برادرم حالشون خیلی وخیم بود و ما بیشتر به فکر اوناییم.

نکته عجیب این است اکثر مردم راضی به حرف زدن نیستند! اما مشخص است سیل به مغز اقتصاد روستاهای نحیف چنان نفوذ کرده که سالهای زیادی را باید برای جبران هدر دهند.

خبری از چادر نیست اما خانه ها هنوز به جای در  و دیوار با گونی ها و پارچه ها حصار شده اند که نشان می دهد پنجه های سیل هنوز بر گردن روستائیان است.

روند بازسازی مناطق سیل زده یکپارچه نیست

به سراغ حجت الاسلام و المسلمین شیخ سعید لفته پور امام جمعه حمیدیه می روم او در گفتگو با خبرنگار قدس آنلاین عنوان می کند: مشکلات در روستاها ادامه دار است و لازم است کار گروه هایی تشکیل دهند تا رسیدگی ها منظم و درست باشد چراکه گروه های جهادی، سپاه و ... پناهگاه مردم شده اند.

لفته پوربا تاکید بر اینکه  کار گروه ها می توانند هر کدام به روستایی رفته با آمار گیری میزان فقرای بعد از سیل را شناسایی کرده و آنها به کمیته امداد، بهزیستی و ...معرفی کنند، یادآور می شود: در برخی شهرستانها روند بازسازی مناطق سیل زده یکپارچه نیست، برای برخی بازسازی ۸۰ متر را تقبل می کنند برخی ۵۰  متر، حتی به بعضی ها گفته اند خودتان بسازید و ما وقتی تسهیلات آمد به شما می دهیم.

وی خبر می دهد: هستند کسانی که۸ نفر در یک چادر یا کانکس زندگی می کنند  و با کمبودهای زیادی هم مواجه هستند  و مشکلات فراوانند .

ممنوعیت کشتی که منجر به سیل شد

درباره نوع مجوز ها صادره برای کشاورزان یک فعال در حوزه کشاورزی، مسعود اسدی می گوید: هنوز چند ماه از بدقولی در دادن وعده کتبی در قالب مصوبه ستاد خشکسالی  مبنی پرداخت معوض کشت به کشاورزان حوزه زهره، مارون و جراحی در مقابل عدم کشت تابستانه نگذشته بود که استاندار با ممانعت از خروج کنترل شده آب از سدهای کرخه و دز در اواخر بهمن تا اواخر اسفند باعث شد خوزستان زیر آب برود. به هر حال سیل هم گذشت و به فصل کشت تابستان نزدیک شدیم.

او ادامه می دهد: اعلام کشت آزاد وی در یک مصاحبه تلویزیونی سبب شد کشاورزان حوزه کرخه که سالها از کشت  به خصوص برنج محروم بودند با توجه به اینکه می دانستند سد پر از آب است و استاندار هم که کشت را آزاد کرده، همه دست به کار کشت برنج شدند.

اسدی  اذعان می کند: کشاورزان بذر کیلویی ۱۲هزار  تومان را با فروش فرش زیر پا تهیه کردند و سایر مخارج شخم و … را هم قرض و کشت را برنامه ریزی و شروع کردند و دریغ این نیز باعث فاجعه شد.

هدیه به کشاوزان، نابودی کشت بود

او توضیح می دهد: در حالی که رود کرخه نور بعلت سبز شدن درختها و نیزارها و گل و لای به یک کانال تبدیل شده بود و توان انتقال آب کافی را نداشت و هوفل و نیسان نیز وضع مشابهی داشتند با برداشت آب توسط کشاورزان حمیدیه و سوسنگرد، یکباره در پایین دست دیگر آبی به هویزه و کشاورزانی که با هزار مصیبت و قرض کشت کرده بودند نرسید و مزارع کشت شده به آستانه خشکی و نابودی رسید تا دومین هدیه به کشاورزان خوزستان  داده شود.

این فعال حوزه کشاورزی  با ذکر این موضوع که در شبکه آبیاری کرخه، بالاترین رقم کشت در سالهای پرآب گذشته حدود ۱۱ هزارهکتار بوده که تازه چون زهکش های EMD و CMD  که باید زهاب ها را به تالاب ببرند حدود ۳ هزار هکتار از اراضی هویزه در محل تلاقی این دو زهکش زیر آب شور رفت، خاطر نشان می کند: حالا با اعلام آزادی کشت نامحدود توسط استاندار در رودخانه که کشت در پایین دست سخت خواهد بود. ولی در شبکه اگر هم آب تامین شود از همین حالا خودتان حساب کنید ببینید چه اتفاقاتی فقط از ناتوانی زهکشها در تخلیه زه آبها در پایین دست خصوصا در اراضی کشاورزی هویزه بعلت آبگرفتگی در راه خواهد بود؟

 وی تصریح می کند: مشکل اینجاست ناخواسته به کشاورزی خوزستان لطمات جبران ناپذیر می زنند، باید حساب می کردند که امسال سد کرخه پر از آب است. مردم منطقه سالها در بحران بی آبی بوده اند. کشت غالب و مورد علاقه کشاورزان منطقه برنج است. مشکل بیکاری در منطقه دارد به تهدید امنیتی بدل می شود پس یک بودجه نازل و ناچیز اختصاص به لایروبی و بهسازی سریع رودهای فرعی کرخه داده و همچنین زهکش ها را جهت تخلیه آب به هور و حتی نصب چند پمپاژ موقت درانتهای این دو زهکش برای تسریع تخلیه آب این دو زهکش به هورالعظیم و آنگاه همه حوزه کرخه بدون محدودیت و بدون آبگرفتگی اراضی به زیر کشت می رفت.

بیم از سیل دوباره

این مطالب در شرایطی گفته می شود که بیم از سیل دوباره در سال بعد مسئولان استانی را به تکاپو انداخته  تا فکری کنند چراکه جانشین قرارگاه بازسازی و نوسازی مناطق سیل زده خوزستان با اشاره به وضعیت فعلی سیل بندها در مناطق سیل زده خوزستان مدعی شده در بسیاری از شهرستان ها سیل بندها وضعیت خوبی ندارند، اگر امسال سال آبی کمتر از نرمال نیز باشد در برخی سیل بندها دچار مشکل می شویم!

این همه آب کجا رفت؟

در راه بازگشت زمین هایی هستند که اندک آبی در آنها هنوز باقی مانده اما بسیاری از زمین ها خشک خشکند و کشاورزان زیادی گله از کمبود آب دارند، یک کشاورز زمینش را نشان می دهد درست مانند کویر ترک خورده از بی آبی؛ می گوید: باورتان می شود اینجا قایق رانی می کردند، این همه آب بعد از سیل کجا رفت؟ مثل کمک رسانی ها در تقسیط آب هم بی نظم و سر درگمند.

ما زندگی مان را در سیل از دست دادیم نمی دانم می توانیم امید به مدرسه رفتن بچه ها داشته باشیم یا نه، برداشت محصول هم دارد به باد می رود و مانده ایم چه کنیم.

در میان سیل زده ها کشاورزان بیشترین آسیبها را دیده اند حتی روزگار خوش جبران برای آنها تلخ است، بهار رفته، ردپای سیل نه. خساراتی که دیگر حکم صاحبخانه را پیدا کرده است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.