برای جامعه هنرمندان و نهادهای حمایتی دراستان خراسان رضوی، نام زنده یاد «عباسعلی خمر» چندان بیگانه نیست.

  خودش را وقف کودکان معلول کرد

بنابراین هفته بهزیستی را فرصتی دانستیم برای آشنایی جوان‌ترها و البته یادآور حقی که این استاد برگردن ما دارد، به سراغ فرزندش امین حسین خمر رفتیم تا گوشه‌ای از دلبستگی‌های این استاد را نسبت به کودکان توانجو از زبان وی بشنویم.

  یادی از استاد

استاد خمر اگرچه آبان ماه ۱۳۹۴ پس از مدت‌ها مبارزه با بیماری، چشم از جهان فرو بست اما هنوز هم سال‌هاست که درجمع توان‌یابان مشهدی صحبت از همدلی این هنرمند نیک‌اندیش است. چنانکه برای نمونه چند ماه پیش که گفت‌وگویمان با گروهی از دانش‌آموزان مرکز امید به چاپ رسید، والدین برخی دانش‌آموزان تماس گرفته و تأکید کردند: چرا نام استاد خمر را ننوشتید؟ زیرا هیچ‌وقت بهزیستی کلاسی برای فرزندان ما نداشت و آموزشی نداد و استاد خمر رایگان به بچه‌های ما آموزش می‌داد. مدتی بعد نیز که در شبکه‌های اجتماعی تصاویری از همخوانی تکتم فرید -هنرمند توانجو- در مؤسسه همدم منتشر شد، از استاد خمر به عنوان نخستین مربی کودکان این مؤسسه یاد شد. امین حسین خمر نیز با بیان اینکه آموزش به چنین اطفالی عشق وصبر می‌خواهد و پدرم سمبل عشق وصبوری بود، می‌گوید: پدرم سعی کرد با فعالیت درمراکزی همانند همدم (فتح‌المبین)، شهید بهشتی و فیاض بخش به استعدادیابی، بازتوانی و تقویت اعتماد به نفس این فرزندان بپردازد. چنانکه عزیزانی همانند مجتبی بهشتی، حمید خوارزمی از آموزش‌های پدرم بهره‌مند شدند. همچنین محمدمصلحی، هنرمند نام آشنای مشهدی که امروز همزمان دوساز را می‌نوازد از شاگردان پدرم بوده است. به این ترتیب این فرزندان توانستند با آموزش موسیقی و بهره‌گیری از این زبان، خود را به جامعه معرفی کرده و نشان دهند.

وی با تأکید براینکه پدرم برای آموزش کودکان توان‌یاب هیچ‌گاه دستمزدی نگرفته و مکرر به ما نیز نسبت به این قضیه توصیه کرده است، ادامه می‌دهد: از زمانی که پدرم در بهزیستی به کار مشغول شد به مدت ۳۰ سال به کودکان آموزش داد و همواره اعتقاد داشت آموزش به این افراد رسالت و وظیفه‌ای انسانی است چرا که بسیاری از این اطفال به دلیل محدودیت‌های خود دچار افسردگی شده و خانه‌نشین می‌شوند. بنابراین با توانمندسازی می‌توان آن‌ها را به باورمندی رساند و به حضور در جامعه تشویق کرد. همچنین از نظر پدرم، تمام اطفال توانجو فرزندش محسوب می‌شدند و این کودکان نیز همین نگاه را به پدرم داشتند. به این ترتیب پس از بازنشستگی و حتی با وجود ابتلا به بیماری‌های متعدد نیز به فعالیت در این مسیر ادامه داد چرا که به توانایی‌ها و ارزش‌های این کودکان باور داشت و معتقد بود در مقابل دنیای صمیمی و زلال این اطفال، این ما هستیم که با وجود ظاهر سالم وعادی باید معلول و ناتوان محسوب شویم.

 دست‌هایی با همت والا

امین حسین که خود نیز دستی در آموزش کودکان دارد، می‌گوید: اطفال توان‌یاب وقتی برای نخستین بار در کلاس‌های موسیقی وارد شده و سازی را در دست می‌گیرند، بسیار شاد و بانشاط هستند به طوری که به هیچ وجه متوجه کم‌توانی و ضعف خود نمی‌شوند، بنابراین احساس ناامیدی و ناکامی نمی‌کنند ازهمین رو مربی باید با هنرمندی خود انگیزه ادامه کار را در این اطفال ایجاد کرده و شرایط را به گونه‌ای مدیریت کند که توانجوی خردسال احساس نکند نمی‌تواند زیرا به طور قطع با گذشت از این مرحله کودکان قدرتمندانه مسیر فراگیری را ادامه می‌دهند.   وی تأکید می‌کند: سازمان بهزیستی هیچ حمایتی از آموزش مددجویان در حوزه موسیقی نمی‌کند، درحالی که موسیقی برای این افراد نه یک تفریح که شیوه‌ای درمانی است. در واقع زبانی برای بیان توانمندی‌ها و احساسات محسوب می‌شود. بنابراین با وجود نیازهای این اطفال به این قضیه، اگر تلاش‌ها و اقداماتی برای آموزش توان‌یابان می‌شود، اغلب حاصل همت والای نیکوکاران است.

منبع: روزنامه قدس      

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.