۱۲ مرداد ۱۳۹۸ - ۰۹:۲۰
کد خبر: 665627

 در ۵۰ سال گذشته سیاست‌های کلان جامعه در افزایش سن ازدواج دختران تأثیرگذار بوده است و با وجود اینکه بیشتر افراد پیامدهای شعارهای تنظیم خانواده در دهه‌های ۷۰  و ۸۰ را تنهــا در کاهش موالید می‌پندارند باید گفت برنامه‌ریزان اجتماعی برای رسیدن به این هدف با بهره‌گیری از سبک زندگی مدرن و تحولات اجتناب‌ناپذیر در ساختار اجتماعی و فرهنگی، درهای دانشگاه‌ها را به روی دختران باز کرده و با شعار برابری حقوق زن و مرد، دختران را به ادامه تحصیل ترغیب کردند.

دکتر علی اصغر کیهان نیا/ نویسنده و مشاور خانواده

 در ۵۰ سال گذشته سیاست‌های کلان جامعه در افزایش سن ازدواج دختران تأثیرگذار بوده است و با وجود اینکه بیشتر افراد پیامدهای شعارهای تنظیم خانواده در دهه‌های ۷۰  و ۸۰ را تنهــا در کاهش موالید می‌پندارند باید گفت برنامه‌ریزان اجتماعی برای رسیدن به این هدف با بهره‌گیری از سبک زندگی مدرن و تحولات اجتناب‌ناپذیر در ساختار اجتماعی و فرهنگی، درهای دانشگاه‌ها را به روی دختران باز کرده و با شعار برابری حقوق زن و مرد، دختران را به ادامه تحصیل ترغیب کردند.

گرچه این طرح مزایای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی متعددی به همراه داشت، اما برنامه‌ریزان این طرح به خوبی می‌دانستند مدتی که دختران مشغول تحصیل باشند اغلب از ازدواج باز می‌مانند و پس از اتمام تحصیلات و در پی آن اشتغال نیز به دلیل اینکه حاضر نیستند با پسرانی که به لحاظ منزلت اجتماعی در سطح پایین‌تری از آنها قرار دارند ازدواج کنند ازدواجشان به تأخیر خواهد افتاد و این تأخیر کاهش نرخ جمعیت کشور را رقم میزند و اکنون این اتفاق افتاده است.

 البته با نگاهی به برخی بررســی‌های مقایسه‌ای که از سوی کارشناسان انجام شده سن ازدواج دختران ما در مقایسه با سایر کشورها افزایش چشمگیری نداشته و روند پرشــتابی ندارد. زیرا با توجه به اینکه کشوری در حال توسعه هستیم، باید بپذیریم افزایش سن ازدواج و کاهش نرخ جمعیت بخشی از تبعات صنعتی شدن جوامع است که نمی‌توانیم انکار کنیم اما می‌توانیم با برنامه‌ریزی‌های دقیق و همه جانبه، تبعات آن را به حداقل برسانیم.

 تا چند دهه پیش، فرزندآوری در کشــور دارای ســیر طبیعی بود و خانواده‌های به اصطلاح گسترده با داشتن چند فرزند، به دور از هر گونه نگرانی و زیر ذره‌بین بودن نگاه دیگران، روزگار می‌گذراندند.

فرزندانی که از سطح انتظار کم برخوردار بودند و با رسیدن به سن کار و فعالیت اقتصادی، وارد عرصه تولید و بازار کار می‌شدند. اما در طول ۵۰ سال اخیر در گذر به سمت نوگرایی، این روند تغییر و مسیر وارونه به خود گرفته است و با شکل‌گیری خانواده‌های مستقل و هستهای؛ جوانان با برگزاری مراسم ازدواج باید مستقل زندگی کنند و علاوه بر شغل مستقل، مسکن هم داشته باشند.

 همچنین در دو دهه ۷۰ و ۸۰ جامعه با ســر دادن شعار فرزند کمتر زندگی بهتر و تبلیغات گسترده در این حوزه به سمتی پیش رفت که فرزندآوری و تأمین هزینه‌های آن، به منزله یک بحران به شمار میرفت و توجه بیش از اندازه والدین به تنها فرزند خود به ویژه پســرها اکنون موجب شــده این نازپرورده‌های پــدر و مادر تمایلی به پذیرش مسئولیت نداشته باشند و به بهانه نداشتن مسکن مستقل و شغل مناسب با سر باز زدن از ازدواج، زندگی مجردی را انتخاب کنند که البته فضای مجازی نیز به این مسئله دامن می‌زند و برخی از پسرها زندگی مجردی و به اصطلاح خود، آزادی‌های این دورانِ بدون پذیرش مسئولیت و استفاده از امکانات خانواده را به ازدواج و پذیرش مسئولیت‌های آن ترجیح می‌دهند.

 متأسفانه در سالهای اخیر نیز مسئله‌ای با عنوان ازدواج سفید از فرهنگ غرب وارد کشور ما شده است که افراد بدون طی کردن مراحل قانونی ازدواج، ترغیب به زندگی در زیر یک سقف می‌شوند و بر اساس بررسی‌های انجام شده ۹۰ درصد این به اصطلاح ازدواج‌ها به ناکامی ختم شده و ضرر آن متوجه دخترها و خانواده آنها شده است.

 در برخی موارد نیز دختران و پسران نجیبی هستند که تمایل به ازدواج دارند اما به دلیل مشکلات اقتصادی و بالا بودن هزینه‌های ازدواج ناچار به انتخاب زندگی مجردی هستند و بر خلاف اینکه دولت با دادن وام ازدواج به جوانان بخشی از این دغدغه را برطرف میسازد، اما باز هم این وام پشتوانه‌ای برای شروع زندگی نیست و با استفاده از آن میتوان هزینه‌های اولیه ازدواج را تأمین کرد.

 بنابراین اگر دولت بتواند با ساخت ســوئیت‌های ۵۰ متری مسکن جوانان را تأمین کند و با گرفتن اجاره بها بابت اصل و فرع این خانه، به خانه‌دار شــدن آنها کمک کند به طور حتم بســیاری از جوانان ترغیب به ازدواج خواهند شد که البته در این بین لازم است خانواده‌ها نیز با کم کردن انتظارات خود از یکدیگر شرایط ازدواج فرزندانشان را آسان کنند.

 به طور حتم ازدواج آســان شــرایطی دارد که اگر در جامعه نهادینه شــود، جوانان می‌تواننــد در ازدواج به جای تکیه بر مادیات به صداقت، همراهی و همدلی یکدیگر تکیه کنند و آینده بهتری برای زندگی مشترکشان رقم بزنند.

 به اعتقاد من پســرهایی گزینه مناســبی برای ازدواج هستند که علاوه بر دارا بودن ویژگیهای اخلاقی و شخصیتی سالم، صادق و هدفمند نیز باشند و بتوانند با کار و تلاش آینده خود و همسرشان را تأمین کنند. همچنین دخترانی را میتوان به عنوان گزینه مناسب برای ازدواج انتخاب کرد که ضمن دارا بودن ویژگی‌های اخلاقی مناسب و شخصیت سالم، صادق و سازگار نیز باشند و بتوانند با امکانات همسرشان کنار بیایند.

 به همه دخترها توصیه می‌کنم اگر خواستگاری با این ویژگی‌ها داشتند، دست از چشم و هم‌چشمی، رقابت و مصرفگرایی‌های بیهوده برداشته و با درخواست مهریه متعادل، پــس از تحقیقات لازم به او جواب مثبت دهند و ازدواج خود را به تأخیر نیندازند و اطمینان داشــته باشند با صمیمیت و همدلی میتوانند آینده خوبی را برای زندگی مشترکشان رقم بزنند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.