۱۶ مرداد ۱۳۹۸ - ۰۸:۵۸
کد خبر: 666166

از داســتان قهرمانانه و خونین مشهد مقدس در سال 1314 تا پایان حکومت دیکتاتوری رضاخان، بیش از 6 ســال زمان حکمرانی و حکومت با سر نیزه، فرصت در اختیار دارد تا اســتراتژی ســیاه ضدفرهنگ ملی و هویت دینی را پیاده ســازی کند و این زمان برای حکومت مرگ آفرین رضاخانی کافی است.

سینا واحد/

از داســتان قهرمانانه و خونین مشهد مقدس در سال 1314 تا پایان حکومت دیکتاتوری رضاخان، بیش از 6 ســال زمان حکمرانی و حکومت با سر نیزه، فرصت در اختیار دارد تا اســتراتژی ســیاه ضدفرهنگ ملی و هویت دینی را پیاده ســازی کند و این زمان برای حکومت مرگ آفرین رضاخانی کافی است.

 ماشین وحشت‌بار حکومت به راحتی می تواند سرتاسر ایران زمین را درنوردد و همه سنت های فرهنگ ملی را بی چهره و بی خاصیت سازد و هرگونه مقاومت محلی یا «پاره فرهنگی» را در برابر نقشه دولت و سیستم کودتای «ژنرال آیرون ساید» و قدرت استعماری انگلیس ســرکوب کند.

 اما تاریخ روزها و ماه های پس از «قیام گوهرشاد» آشکارا می گوید دستگاه حاکمیت سیاسی و امنیتی رضاخان، در کاخ ترس سکونت گزیده است و با اینکه ژست آرامش و شجاعت به خود گرفته، ولی می توان مشاهده کرد که در ترس و وحشت نفس می کشد و تصمیم می گیرد و حکمرانی دیکتاتوری را تداوم می بخشد.

 شــعله های ترس فزاینده کاخ دیکتاتــوری را به خوبی می توان از این تصمیم عجولانه دریافت. رفتار خطرناک و بی خردانه و ناشــیانه حکومت رضاخان، با آیت االله مدرس که هم در حبس به سر می برد و هم در تبعید، به خوبی نشان می دهد که سیســتم دفاعی امنیتی رضاخان از تعادل خارج شده و در جاده ترس و بیم قرار گرفته است! آری، چندین روز پس از خونین شدن گوهرشاد، دســتور قتل شخصیتی صادر می شود که چند سال اســت او را از تهران به «کاشمر» تبعید کرده اند.

 از طرفی، نزدیک به 20 تن از شــخصیت های روحانی شهر مقدس مشهد که در این زمینه دستگیر شده اند، به سیستم قضای ارتش سپرده می شوند و این اقدام حکومت، تنها یک معنا دارد و بس و آن عبارت است از: ترس فزاینده از براندازی. به هرحال، دایره بزرگ ترس و هراس که برای حکومت دیکتاتوری درست شده بود و-رضاخان و سیســتم امنیتی اش- نمی توانستند خود را از آن نجات دهند؛ ســبب شد تا «استراتژی ســیاه» ایران بشکند و فصل ها و بخش های بعدی آن، از دستورکار کنار گذاشته شود. یکی از مهم ترین فصول این استراتژی ، قطع رابطه با زیبایی شناسی تاریخی هویت ایرانی بود که با ایجاد انفجار فراماســونری در زبان و ادبیات و شعر فارسی، منتظر وقوع آن بودند و اگر این انفجار صورت عملی به خود می گرفت، در حقیقت شخصیت تاریخی زبان و هویت ایرانی آنچنان به هم می ریخت که بازسازی یا بازگشت به سیمای حقیقی آن در ردیف مفاهیم ناممکن ها قرار می گرفت.

 آری، «ایران نوین رضاشــاهی» قرار بود با اضمحلال ریشــه دارترین ســنت فرهنگی ایران زمین، یعنــی ویرانی مفهوم حجاب و تخریب روانی و عاطفی جامعه زنان، افتتاح شود و با تخریب گسترده صورت الفبا و جایگزینی حروف و صورت لاتین، هرگونه نگاه و چشم انداز تاریخی به زیبایی شناختی گذشته، دچار اختلال شود تا سرانجام به تحقیر همه جانبه تاریخ زیبایی های میهنی و ایرانی بینجامد!

اما آن گونه نشد که دشمنان می خواستند. شهدای گوهرشاد با جوانمردی در برابر تغییر تاریخی هویت دینی و ملی ایستادند و با ایستادگی، تاریخ هویت آینده را از هر گزند و شبیخونی حفظ کردند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.