البرز- امروزه در حالی که شرکت های تولیدی لباس با مدل های متنوع کت و شلوار توجه بازار را به سمت خود جلب کرده اند و دیگر کسی تمایلی به سفارش کت و شلوار به خیاط را ندارد تصمیم گرفتیم به سراغ حاج محرمعلی خدادادی برویم که با کوله باری از تجربه همچنان در دکان خود در میدان شاه عباسی کرج مشغول اندازه گرفتن ودوختن لباس برای مردم است.

مردم به دنبال کت و شلوار آماده هستند/ شغل خیاطی در حال نابودی است

قدس آنلاین - گروه استان ها- سعید فغانی: مغازه حاج محرمعلی هنوز حال وهوای قدیم ها را می دهد، پیرمرد هنوز مشتری های ثابت خود را دارد و دقایقی راکه پای درد دل خیاط  نشسته بودیم بیش از همه احساس کردیم که این شغل قدیمی روز به روز به انزوای خود نزدیک تر می شود.

حاج محرمعلی در حالی که پارچه کت شلواری اش را مطابق الگو می برد با چهره ای خندان و دلی پر از حرف با ما گفتگو می کند که ماحصل آن را در ادامه می خوانید:

از ۷ سالگی شاگرد خیاط بودم
محرمعلی خدادادی معروف به محرمعلی خیاط متولد ۱۳۲۵ در جوادیه تهران هستم و اکنون که ۷۳ سال از خدا عمر گرفته ام حدود ۶۶ سال آن را با عشق برای مردم لباس دوخته ام.

تقریباٌ ۷ ساله بودم که کار خود را نزد شیخ عبدالله زنجانی به عنوان پادو شروع کردم و هرکس در آن سن و سال من را می دید تعجب می کرد که از این سن به دنبال یادگیری این حرفه بودم.

خیاطی یکی از آن مشاغل به شمار می رفت که در گذشته از احترام خاصی برخوردار بود و هرکس که می خواست در جمع به قول امروزی ها خوشتیپ و لاکچری به نظر برسد از مدت ها قبل نزد خیاط می رفت و تا آماده شدن لباس چندباری آن را اندازه می گرفت.

بعد از گذشت ۲ سال در حالی که کمی به کلیات این حرفه آشنا شدم به دکان حاج آقا خطیبی در چهار راه لشگر تهران رفتم و به مدت ۴ سال کنار دست ایشان شاگردی کردم و اتفاقاٌ دوختن لباس نظامی هم آنجا یاد گرفتم.

در نهایت به علت انتقال شغل پدرم به کرج مجبور شدیم به این شهر نقل مکان کنیم و از همان موقع به مدت دوسال به صورت شریکی کار خیاطی را در کرج آغاز کردم، در آن دوسال سعی کردم کمی هم پس انداز کنم تا بتوانم برای خودم مغازه ای مستقل داشته باشم و بعد از آن توانستم یک مغازه در خیابان دانشکده بخرم که آن زمان مبلغ ۲ هزار تومان برای آن پرداخت کردم.

پس از فراز و نشیب ها و نقل مکان های مختلف سرانجام به این دکان فعلی رسیدم که اکنون ۲۷ سال است که در آن مشغول به کارم و در طول این مدت افرادی بودند که از مبتدی پیش من کار کردند و الان برای خود استادکار شده اند.

قدیم هر خیاط ۵ شاگرد داشت
حاج محرمعلی در حالی که کار خود را با دقت انجام می داد با دلی پر از اندوه گفت: من عاشق این کار هستم و از انجام آن احساس خستگی نمی کنم، اطرافیانم می گویند اگر شما هم این مغازه را تعطیل کنید دیگر شغل خیاطی کم کم فراموش می شود.

در کرج کمتر کسی را می توان پیدا کرد که همزمان با من کار را شروع کرده باشد و هنوز هم آن را دنبال کند چراکه اغلب خیاطان بعدها به این شغل آمدند و خیلی ها هم از ادامه آن صرف نظر کردند.

پیرمرد خیاط با تأسف ادامه داد: ناراحتی من از این است که دیگر کسی دنبال شاگردی نیست حتی فرزندان خودم نیز تا اسم خیاط و پارچه را می شوند علاقه ای نسبت به آن نشان نمی دهند.

یک زمان هر خیاط ۵ شاگرد داشت و هر شاگرد برای خود استاد می شد اما الان فکر نمی کنم کسی بعنوان پادو در دکان خیاطی مشغول به کار شود واین موضوع باعث شده تا در سال های آینده شاید دیگر اثری از خیاطی به خصوص کت و شلوار دوزی های مرسوم نباشد.

خاطرات تلخ و شیرین

وقتی دیدیم حاج محرمعلی ازبیان دغدغه های شغلی اش ناراحت شده از او خواستیم تا یک خاطره شیرین از دوران ۶۶ ساله کار خود برایمان تعریف کند که او باخنده گفت: یک مشتری داشتم که به شدت وسواس داشت و مدام سراغ کت و شلوارش را می گرفت، خیلی ظرافت و عجله به خرج دادم تا کار او را به اتمام برسانم و به قول معروف خیال خود را راحت کنم اما در آخرین مرحله ودر لحظه ای که داشتم لباس را اتو می زدم ناگهان کت وشلوار سوخت.

رفتم مانند همان پارچه را خریدم تا برای بار دوم لباس را بدوزم که اتفاقا از بار اول نیز کار با کیفیت تری از آب درآمد و این بار اتو هم لباس را نسوزاند اما در حالی که لباس تن مانکن بود و منتظر بودم که صاحب آن به دنبال آن بیاید دزد آن کت و شلوار را برد.

خلاصه با صاحب لباس صحبت کردیم و او هم انسان شریفی بود و قبول کرد تا برای بار سوم کت و شلوار را بدوزیم و به او تحویل دهیم که پس از انجام کار به شوخی به او گفتم چقدر بدهم تا دیگر پیش من نیایی!؟

ظاهر افراد را نگاه کنم می فهمم چه لباسی می خواهند!

پیرمرد خیاط در حالی که تجربه کاری خود را مرور می کرد گفت: اکنون با یک نگاه ساده می فهمم که مشتری در چه سایزی است و چه لباسی می خواهد، خوبی دوختن لباس به این است که جامه برای شما و متناسب با اندام شما آماده می شود.

هنوز هستند کسانی که برای خود لباس می دوزند و کت و شلوارهای آماده را قبول ندارند، از قدیم تاکنون هنرمندان و مسئولین زیادی مشتری های من بوده اند و همچنان نیز مشتری هایی دارم که در خارج از کشور زندگی می کنند و سالی یکبار که به ایران سفر می کنند در آن مدت یکی دو ماه که اینجا هستند برایشان کت و شلوار می دوزم.

این خیاط قدیمی در پایان می گوید: گرانی روی کسی که بخواهد کت وشلوار بدوزد و پارچه خوبی را انتخاب کند اثر چندانی ندارد و شغل ما چندان تحت تأثیر گرانی ها نیست اما از مسئولین درخواست دارم تا با حمایت ازقشر خیاط جامعه در بحث مالیات و موارد این چنینی به حفظ این شغل و مشاغل مشابه که رو به نابودی هستند کمک کنند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.