۱۱ شهریور ۱۳۹۸ - ۱۱:۲۰
کد خبر: 669098

دوباره ماه محرم فرا رسید و شور و شعور حسینی با نوای کودک و پیر و جوان در ماتم سید و سالار شهیدان و یاران باوفایش در شهر غوغاها به پا کرده است، دوباره باز کاروان اباعبدالله منزل به منزل به سوی سرزمین موعود نزدیک می شود تا تلخ ترین حادثه تاریخ، سخت ترین مصیبت عالم و بزرگترین عزای اسلام به وقوع بپیوندد. «مُصِیبَه مَا أَعْظَمَهَا وَ أَعْظَمَ رَزِیَّتَهَا فِی الْإِسْلَامِ وَ فِی جَمِیعِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْض» [۱]، چه مصیبت بزرگی است آن مصیبت، و چه عظیم است آن عزا در اسلام، و در همه آسمان‌ها و زمین.

روز اول محرم با ذکر مصیبت حضرت مسلم بن عقیل علیه السلام تمام شد و روز دوم فرا رسید، در واقع مصیبت کربلا از روز دوم محرم یعنی زمانی که کاروان اهل‌بیت رسول‌خدا صل‌الله‌علیه‌واله به منزل کربلا رسید آغاز شد، ماجرا از این قرار بود که پس از مرگ معاویه، حضرت اباعبدالله علیه السلام حاضر به بیعت با حکومت فاسد یزید نشدند و شبانه همراه با خانواده و اهل بنی هاشم، پس از وداع با پیامبر اکرم صل‌الله‌علیه‌واله و اهل بقیع در ۲۸ رجب سال ۶۰ هجری قمری، مدینه را به قصد مکه ترک نمودند.

حضرت ابا عبدالله از سوم‌ شعبان‌ تا نهم ذی‌ الحجه‌ در مکه‌ اقامت‌ داشتند. مردم از زمانی که متوجه شدند حضرت امام حسین علیه السلام با یزید بیعت نکردند و به مکه مهاجرت کردند، گروه گروه، عوام و خواص دعوتنامه برای آن حضرت می فرستادند و ابراز وفاداری‌ و حمایت‌ می‌کردند. از جمله این نامه ها نامه بزرگان اهل کوفه بود: بسم الله الرحمن الرحیم به پیشـگاه حسین بن علی علیهما السـلام، از سلیمان بن صرد خزاعی و مسیب بن نجبۀ و رفاعۀ بن شداد و حبیب بن مظاهر و عبدالله بن وائل و شـیعیان دیگرش. سـلام خدا بر تو، ستایش مر خدای راست که دشمن تو و پدرت را درهم شکست، همان جبار عنیـد خودکامه سـتمکار که حق این امت را به سـتم گرفت و حقوق آنان را غصب کرد، و بـدون رضایت امت خود را بر آنان امیر ساخت، خوبان را کشـته و بـدان و اشـرار را باقی گذارد، و بیت المال مردم را در دست جباران و طاغیان قرار داد، همواره چون ثمود از رحمت خدا دور باد. هم اکنون ما را امامی جز تو نیست، نزد ما آی، باشد که خدا ما را به وسـیله تو بر حق جمع کند،

هنگامی که یزید از نهضت‌ امام‌ حسین‌ علیه السلام و فعالیت‌های شیعیان و نامه‌های بیشمار مردم باخبر شد، سپاهی‌ را به‌ فرماندهی‌ عمر بن‌ سعد جهت‌ دستگیری‌ یا قتل‌ ایشان به ‌مکه‌ اعزام‌ نمود و آن حضرت وقتی‌ از ماجرا آگاه‌ شد به ناچار در هشتم یا نهم ذی‌ حجه‌ مکه‌ را به‌ قصد کوفه‌ ترک‌ نمود.

 وقتی که امام حسـین علیه السـلام به دو منزلی کـوفه رسید بـا حر بن یزیـد به همراه هزار سـوار برخـورد نمود. امام از او پرسید: آیا از ماییـد یا علیه ما؟ حر: بلکه ای اباعبدالله، علیه شـما هستیم. امام فرمودند: لاحول و لا قوة الا بالله العلی العظیم و سـخنان بسـیاری میان آنان گفته شد و آخرالامر امام فرمودند: حال که برخلاف نوشته‌ها و فرستاده هایتان نظر داریـد، من از آن جا که آمـده‌ام بـدانجا بازمیگردم، حر و لشـکرش با این پیشـنهاد مخالفت کرده مانع شدنـد. حر گفت: ای فرزندرسـول الله! راهی را در پیش گیر که به کوفه یـا مـدینه منتهی نگردد، امام حسین علیه السلام از سمت چپ بحرکت ادامه داد تا در روز دوم محرم به سرزمین کربلا رسیدند.

هنگامی که امام حسین به سرزمین کربلا رسیدند از یاران خود پرسیدند: این زمین را چه نام است، گفته شد: کربلاء. امام فرمودند: فرود آییـد، به خـدا که این جا جای فرود آمـدن و ریختن خونهای ماست، و اینجا جایگاه قبور ماست، به خـدا که این جا جای به اسارت رفتن حرم ماست و این خبر را جـدم به من داده است لَمَّا وَصَلَهَا قَالَ مَا اسْمُ هَذِهِ الْأَرْضِ فَقِیلَ کَرْبَلَاءُ فَقَالَ‌ اللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِکَ مِنَ الْکَرْبِ وَ الْبَلَاءِ ثُمَّ قَالَ هَذَا مَوْضِعُ کَرْبٍ وَ بَلَاءٍ انْزِلُوا هَاهُنَا مَحَطُّ رِحَالِنَا وَ مَسْفَکُ دِمَائِنَا وَ هُنَا مَحَلُّ قُبُورِنَا بِهَذَا حَدَّثَنِی جَدِّی رَسُولُ اللَّه». همگان فرود آمدند، و حر با لشـکرش نیز در کناری فرود آمدند. [۲]

در واقع حرکت‌ کاروان‌ امام‌ حسین علیه‌السلام از مدینه تا کربلا، حرکتی‌ بود برای‌ بیدار نمودن‌ انسان‌های‌ تمامی‌ تاریخ. این‌ کاروان، منزل‌ به‌ منزل‌ راه‌ می‌سپرد تا آمیزه‌ای‌ از عظمت‌ و عزت‌ و مظلومیت‌ را بر صفحات‌ تاریخ‌ بنگارد و سرانجام‌ این‌ کاروان ‌به کربلا رسید و بزرگترین واقعه عالم امکان به وقوع پیوست.

 پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله در ضمن حدیث بلندی در این باره می‌ فرماید : کربلا پاک ترین بقعه روی زمین و از نظر احترام بزرگترین بقعه ‌ها است و الحق که کربلا از بساط های بهشت است.   «هِیَ أَطْهَرُ بِقَاعِ اَلْأَرْضِ وَ أَعْظَمُهَا حُرْمَةً وَ إِنَّهَا لَمِنْ بَطْحَاءِ اَلْجَنَّةِ» [۳]

روابط عمومی حوزه علمیه خراسان

 

[۱] مصباح المتهجّد، ص ۷۷۳

[۲] لهوف سید بن طاووس، ص ۷۹- ۸۳

[۳] بحار الانوار، ج ۹۸، ص ۱۱۵

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.