یک کارشناس مسائل اجتماعی گفت: کودک‌همسران برای ازدواج اشتیاق دارند، اما سال‌ها طول می‌کشد که متوجه شوند چه ظلمی به آن‌ها شده‌است.

تجرد دختر در حاشیه شهر یک دردسر تلقی می‌شود/از توسعه انسانی غافل شده‌ایم
به گزارش قدس آنلاین ، حمیدرضا همت‌آبادی، در نشست "من عروسک نیستم"، گفت‌وگویی پیرامون راه‌کارهای مقابله با پدیده کودک‌همسری، که در دفتر حزب کارگزاران سازندگی ایران- خراسان‌رضوی برگزار شد، اظهار کرد: این مظلومین بی‌صدا، زمانیکه در سنین پایین ازدواج می‌کنند، اشتیاقی برای این ازدواج دارند. واژه ازدواج زودهنگام، در فرهنگ‌های مختلف معانی مختلفی می‌گیرد، از منظر روانشناسی ازدواج زودهنگام سنی ندارد، بنابراین زمانیکه آدم‌ها این توان‌مندی را پیدا می‌کنند که بخشی جسمی، برخی روانی و اجتماعی است تا بتوانند ازدواج کنند. این ازدواج نامناسب هم به مرد و هم به زن آسیب می‌زند اما مانند دیگر پدیده‌های اجتماعی که به زنان آسیب بیشتری می‌رسد، در امر ازدواج زودرس هم همین‌طور است، هرچند پسرانی را هم داریم که با این پدیده دست‌وپنجه نرم می‌کنند. اما آنقدری که دختر آسیب می‌بیند نیست.
همت‌آبادی عنوان کرد: در نوجوانی خود فرد هم دچار تلاطم‌های زیادی است و عبور از دوره نوجوانی هم فشار زیادی را بر فرد تحمیل می‌کند که ابعاد این مشکل می‌تواند بیشتر شود. از سال ۸۶ تا ۹۶ تعداد کل ازدواج‌های ۱۰ تا ۱۴ سال ۳۹ هزار و ۴۵ نفر بوده‌است که به طور مرتب این آمار در حال افزایش است که نگران‌کننده است. تعداد این درصد زیاد شده‌است و ما می‌توانیم مطمئن باشیم که آمادگی در این سن از منظر رشد اخلاقی یا زیستی تصورش بعید است.
این کارشناس مسائل اجتماعی اظهار کرد: درصد ازدواج‌ها از بالاترین در زنجان، خراسان شمالی‌، آذربایجان شرقی، اردبیل و در آخر خراسان‌رضوی است اما بر اساس تعداد، بیشترین ازدواج زودرس را خراسان رضوی دارد و در استانی هم هستیم که بیشترین نرخ ازدواج زودرس را در کودکان ۱۰ تا ۱۴ سال داریم.
وی ادامه داد: مهم‌ترین ویژگی‌های محیطی که این ازدواج در آن رخ می‌دهد، بستر فقر است و مهم‌ترین عاملی است که این آسیب‌ها را تشدید می‌کند. این ازدواج زودرس تنها ابعاد این آسیب را تشدید می‌کند، علاوه‌بر آن، بیکاری، ارزشمندی و هنجار ازدواج، زمانیکه دختر ارتباطی دارد، خانواده سریع سعی می‌کنند او را عروس کند.
همت‌آبادی خاطر نشان کرد: در خانواده‌ها تجرد ضد ارزش است و همین یکی از دلایل ازدواج زودرس است. هنجاری را در جامعه داریم، پسر تصمیم به ازدواج می‌گیرد و جامعه هدفش دختران ۱۴ تا ۱۶ سال است زمانیکه فاصله سنی زیاد باشد می‌تواند این ازدواج بسیار پرآسیب باشد. هنجاری دیگری داریم، قائده بر این است که همیشه زن جوان‌تر از مرد باشد و برعکسش بسیار نادر و کم‌یاب است که این هنجار هم یکی از دیگر دلایل آسیب‌زا است.
این کارشناس مسائل اجتماعی، ادامه داد: کاهش قبح طلاق را داشته‌ایم، ارزش‌های سنتی‌هم در جامعه ما تضعیف شده‌است. در جامعه سنتی، سیستم حمایتی داشتیم که زمانیکه دختر زود ازدواج می‌کرد سیستم حمایتی برایش بود و در سیستم سنتی مرد و زن پشت به پشت هم بودند و رو به جامعه بودند و فشار جامعه زن و مرد را در کنار هم نگه‌می‌داشت. در جامعه مدرن زن و مرد روبروی هم ‌اند و پشت به جامعه زندگی می‌کنند و دیگران اطلاعی از زندگی مشترکشان ندارند.زمانیکه ارزش‌های سنتی ضعیف می‌شود و ارزش‌های مدرن می‌آید، هنجار ازدواج هم کماکان وجود دارد و این نوع ازدواج‌ها، دختر را بی‌پناه‌تر می‌کند. در حاشیه شهر مشهد قبایلی وجود دارند که یکی از چیزهایی که برای تلطیف روابط استفاده می‌شود دختر است. دختران وجه‌المصالحه‌اند.
همت‌آبادی با بیان اینکه"رواج فردگرایی باعث می‌شود که کنترل جمعی کم شود"، تصریح کرد:
از آنجایی که نظام آموزشی برای ما خیلی مهم بوده، خیلی چیزهایی که قبلا به صورت پایه‌ای وجود داشت از بین رفته‌است، دختران ما از نظام آموزشی چه دریافت می‌کنند؟ دافعه نظام آموزشی ما حداکثر دو تا سه هوش را سنجش می‌کند و از طرف نظام آموزشی دخترانی که ازدواج زودرس کرده‌اند، طرد می‌شوند و ترک تحصیل اولین چیزی است که بعد از ازدواج آنان رخ می‌دهد.
وی افرود: ترجیح مدیر و معاون این است که دیگر این دختر ازدواج کرده به مدرسه نیاید. از طرفی هیچ‌کدام از ما انتظار نداریم که فرزند در مدرسه، مهارت زندگی یاد بگیرد. نظام آموزشی هم از ابتدا بنا ندارد که برای بچه‌ها مهارتی در نظر بگیرد. بودن در نظام آموزشی هم برای طبقات پایین خبری نمی‌دهد و خانواده‌اش پیام مثبتی از این نظام نمیگیرد که بگویند ازدواج نکند. مدیران بلدند که چطور عذر کودک را بخواهند و سپس ترک تحصیل کند. نظام مشاوره در آموزش، نظام تحصیل شده‌است.
همیت‌آبادی بیان کرد: ازدواج زودرس هم برای دختر و و هم خانواده دختر یک امر عقلانی است و اساسا باید دختر زودازدواج کند. دختر ۱۷ سالش است، برادر ۱۲ ساله‌اش هم برای دختر تکلیف تعیین می‌کند. مدرسه تحقیرکننده و ناکام‌کننده‌است و هیچ آینده‌ای را هم برای این دختر بشارت نمی‌دهد. بچه‌ای که در آن زنجیره در خانه نفر آخر است. در یک نظام رقابتی، دختر نفر آخر زنجیره است و پدر خانواده بلد نیست در آن نظام خانواده، چطور با دخترش برخورد کند.
وی ادامه داد: اکثر دختران و پسران ما روابط دارند و خانواده از رابطه نگران می‌شوند و در نتیجه دختر را عروس می‌کنند. در خانواده نظام هنجاری متناسب با دختر نداریم و او را زود عروس می‌کنیم. دختر در حاشیه شهر در خانواده یک تهدید است و هرلحظه ممکن است کسی فریبش دهد و کلا برایشان دردسر است ، تجردش در آن خانواده مشکل ایجاد می‌کند بهتر می‌دانند تا دختر را عروس کنند.
این کارشناس مسائل اجتماعی تاکید کرد: در همان خانواده حاشیه، ممکن است دختر مابه‌ازای یک بدهی حساب شود، سرمایه اجتماعی پدر خانواده با عروس کردن دخترش افزایش پیدا می‌کند و تمام این مسائل منجر به ازدواج زودهنگام دختر می‌شود. بیشتر این ازدواج‌ها در سن ۱۴ سال اوج می‌گیرد، اکثر این دختران، ازدواجشان اختیاری بوده و خیلی فضا اجباری نیست و در این شرایط اجتماعی ترجیح پدر عروس کردن دختر است. ۱۲ و نیم درصد دختران کمتر از ده سال با شوهران کمتر از ۱۵ سال ازدواج کرده‌اند. بستری که ازدواج در آن رخ می‌دهد، در چند سطح پیامدهایی دارد: رشد جسمی کودکان را متاثر می‌کند، عدم تعادل رشد، آسیب‌های جدی را متوجه آن‌ها می‌کند. پیامدهای روحی‌روانی نابرابر است. در سطح خانوادگی آماری نداریم و لزوما این ازدواج‌ها به طلاق بیشتر می‌انجامد. این دختران، در جامعه از بازی رشد اجتماعی جا می‌مانند. طرف در حلقه فقر است و ازدواج دوباره او را در این حلقه نگه می‌دارد.
همت‌ابادی خاطر نشان کرد: تربیت جنسی، یکی از جاهایی است که به سکوت از آن عبور می‌کنیم، اخیرا این آموزش‌ها فضا پیدا کرده، درحالیکه تربیت جنسی بسیار فراتر از آموزش جنسی است. تربیت جنسی که بسیار در رشد مهم است، یکی از مبانی ازدواج زودرس است. نیازهای جسمی، روانشناختی و زیستی کودکان است که باید به موقع پاسخ داده‌شود، در حالیکه برای گذشتگان ما بسیار مهم و جدی‌بوده‌است. در سیستم جدید، هیچی نمی‌گوییم و کسی را هم مسئول این کار نمی‌دانیم، بنابراین این آموزش جنسی را ممنوع کرده‌ایم و رویش را پوشانده‌ایم که کسی واردش نشود.
وی ادامه داد: چه می‌توان کرد؟ به نظر ما یک تغییر اساسی در نگاه باید رخ دهد، تا زمانیکه با آن نگاه گذشته به سراغ مسائل جدی و جدید می‌رویم امید تغییر وجود ندارد و در سیستم خودمان تقدم را به توسعه تکنولوژی داده‌ایم، یادمان رفته‌است که توسعه در حوزه انسانی است و مرتب به این فکر کرده‌ایم که فناوری بیاوریم، اما باید توسعه را بیاوریم. تفاوت‌ها نشان می‌دهد که ما از توسعه انسانی غافل شده‌ایم و باید هرچه بیشتر به سمت نگاه توانمند سازی برویم و توسعه‌اش دهیم. از ما انتظار می‌رود که برای خودمان رویکرد جدی داشته‌باشیم که از توسعه چه می‌خواهیم و همچنان در آن قاعده قبلی هستیم؟ دو رویکرد اساسی در توانمند سازی وجود دارد، در توانمند سازی هدف گسترش دارایی و قدرت چانه‌زنی است تا فرد بتواند با نهادها و موسسات ارتباط برقرار کند.
همت‌آبادی مطرح کرد: در توانمند سازی "نیاز مبنا" به این توجه می‌کنیم که آدم‌ها چه نیازی دارند، "نیاز مبنا" ته ندارد و توجه این است که چه نیاز دارد و بعد به جایی می‌رسید که نمی‌توانید پاسخگوی این نیازها باشید. دومین رویکرد توانمند سازی "دارایی مبنا" است، به دارایی‌های این فرد، خانواده و یا شهر نگاه کنید، در "دارایی مبنا" شما به سراغ این‌ها می‌روید.
در دارایی مبنا نیازی را برآورده نمی‌کنید، برای افزایش دارایی جلو می‌روید. در این روش اگر جایی هم نیازی را برآورده می‌کنیم، باید دارایی را توسعه دهیم. حالا دختران برای ما یک دارابی‌اند و باید پیام دهیم به خانواده‌ها که این دختر دارایی است، از آن پس دخترش را نمی‌دهد که برود.
این کارشناس مسائل اجتماعی گفت: سیاست آموزش‌وپرورش ما از درس‌محور به زندگی محور باید تغییر پیدا کند. باید به این برگردیم که نظام آموزشی ما آدم‌ها را برای یک زندگی خوب تربیت نمی‌کند و اگر هم معدود فرصت‌هایی پیدا می‌شود با آن مخالفت می‌شود. این پیام باید به خانواده‌ها برسد که قرار است این فرزند خوب زندگی کند، معدلش کیفیت زندگی او را تامین نمی‌کند. این سیستم آموزشی بر اساس الزامات رشدی حرکت می‌کند. بین ۳ تا ۱۳ سالگی کودک باید بازی کند، ۱۲ تا ۱۸ سالگی پروژه محوری و تیم‌سازی کند، اما ما نسبت به رفقای بچه‌هایمان حساسیت داریم. چقدر نظام تعلیم و تربیت خودمان حساس به این است که فرصت‌ها را ایجاد کنیم؟
همت‌آبادی تاکید کرد: سلامت و بهداشت بسیار مهم است، فقرزدایی مسئله اساسی است و به حل ازدواج زودرس و کاهش پیامدهایش کمک می‌کند. باید هر عرصه‌ای را باز کنیم تا حضور اجتماعی دختران را داشته‌باشیم. افزایش قدرت زنانه یکی دیگر از راه‌حل‌های این مسئله است، زمانیکه بخشی از حقوق به زنان داده شد خیلی زودتر بهبود در زندگی دیده شد، هرچقدر زنان به این عرصه بیایند، وضعیت خانواده بهبود پیدا خواهد کرد.
وی ادامه داد: آگاه‌سازی، بسیار کم‌اثر است اما نمی‌شود این عنصر را نفی کرد اما به لحاظ اولویت‌بندی در آخر قرار دارد. ازدواج زمانی خوب است که به رشد افراد بیانجامد و صرف اینکه از هرنوع ازدواج دفاع کنیم غلط است و زمانیکه به ما اطلاعات داده نمی‌شود، دست منی که می‌خواهم تحلیل کنم بسته‌است. باید به همین آمارها اکتفا کنیم و اگر می‌دانستیم فاصله سنی در طلاق چقدر است و .... خیلی بهتر تحلیل‌ها انجام می‌گرفت.
همت‌آبادی تصریح کرد: مهم‌ترین توانمندی‌های هرجامعه‌ای سازمان‌های مردم‌نهادی هستند که در این حوزه کاری‌کنند اما در جامعه ما ضعیف است، هرچقدر بتوانیم فرصت‌هایی را فراهم کنیم که دختران و زنان جمع شوند و پروژه‌ای را پیش‌ببرند، همه این‌ها کمک می‌کند که زندگی بهتری را تجربه کنند.
ایسنا

انتهای پیام

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.