‌دکتر علیرضا ذاکر اصفهانی عضو هیئت علمی دانشگاه تهران/


 آنچه از کاهش تعهدات هســتهای انجام شــد، امیدوارانه نیســت؛ چراکه در قبال خروج آمریکا از برجام ما زمان را از دست دادیم و خیلی زودتر میتوانستیم مواضع امروزمان را عملی کنیم.

 همــگان میداننــد بــه لحــاظ حقوق بین‌الملــل هیچ ســازوکاری برای خروج یکی از کشورها از برجام پیش‌بینی نشده اســت. در واقع در برجام هــم تضمینی برای این امر وجود نداشــته اســت، اگر داشــت ایران تاکنون باید با توسل به آن ســازوکار به حق خود می‌رسید.

در واقع بســتری برای بازگشــت آمریکایی‌ها به برجام وجود ندارد . از ســوی دیگــر هم آمریــکا نمیخواهد به بــازی برجام برگردد، بلکــه به دنبال تحمیل یک سری تعهدات جدید به ایران اســت. مطالباتی که منافع وجودی نظام جمهــوری اســلامی را و در مرحله بعد منافع حیاتی‌اش را تهدید میکند.

 قطعاً بــا این ســاز و کارهای مبهم اروپا و آمریکا تــلاش میکنند که وقت بخرند و به عبارتی تقسیم وظایف کرده‌اند. با این وضع به نظر می‌رســد آنهــا دنبال این هســتند که مهلت‌هایی که ایران مطرح میکند را بی‌ارزش جلوه دهند و با وجود اجرایی شــدن تهدیدات ایــران، منافعی برای کشورمان حاصل نشود.

 هرچنــد هدف‌های ما در چارچوب منافع نظام درســت اســت، ولی این تکنیک‌ها )گام اول و دوم و...)ضعیــف اســت و نمیتواند هدف‌هــای حیاتی ما را تأمین کند، درحالی‌کــه آمریکایی‌ها منافع ملی ما را در تیررس حملات خود قرار داده‌اند.

 آنچــه غربیها (اروپــا و آمریــکا) از ما می‌خواهند، مربوط به منافع ملی ماســت و منافع ملــی جمهوری اســامی چند مؤلفه اساســی دارد، نخســت ارزش‌ها و هنجارهایی اســت که انقلاب اسلامی از آن ناشی میشود و آنها به همین موارد ضربه می‌زنند، دوم انتظارات و هنجارهای ملی ایران و سوم ماهیت و هویت اسلامی نظام است.

 شروط مطرح شده غربی‌ها هر سه این مؤلفه را هدف قرار داده است .  عرف روابط بین‌الملل شامل منافع دفاعی و امنیتی و منافع مربوط به نظام بین‌الملل می‌شود و مثلاً آنها نمی‌خواهند وحدت جهان اسلام اتفاق بیفتد، می‌گویند کاری به ســوریه، لبنان و... نداشــته باشید.

 یا آنها می‌گویند شــما اصلاً کاری به رژیم صهیونیســتی و هژمونی آمریکا نداشــته باشــید، درحالی‌که این در رأس سیاست خارجی ماست .  عدالت جهانی و برابری دولت‌ها در رأس سیاســت‌های خارجی ماست و نمی‌توان آن را نادیــده گرفت، امــا آنچه غربی‌ها مطرح می‌کنند نقطه مقابــل این منافع اســت.

در بحث منافــع اقتصادی همین ضربه‌ای که به صادرات و واردات و تأمین معیشــت ضروری مــردم میزنند، یعنی منافع ما را نادیده می‌گیرند.  از سوی دیگرغربی‌ها با منافع ایدئولوژیک نظام ماننــد صدور انقلاب یا گســترش فرهنگــی تمدن ایران اســلامی، مخالف هســتند و آن را دخالــت در مســائل خاورمیانه و امور بین‌الملل میدانند.

 بنابراین مناقشه جمهوری اسلامی با غرب در حــوزه منافع وجــودی نظام خلاصه میشــود و به بقای کشــور مربوط است.  بنابراین نمیتواند قابل مذاکره و مصالحه باشد. حفظ توان صلح‌آمیز هســته‌ای و حضور فعالانه در معادلات خاورمیانه جزو منافع وجودی ماســت؛ یعنــی از منافع حیاتی گذر کــرده و به منافع وجودی رســیده است که نمی‌شود راجع به آن حتی بحث و مذاکره کرد.

 بنابرایــن با توجــه به ســطح مطالبات آمریکایی‌ها و غالب پیشــنهادهایی که از جانب پمپئو و... مطرح میشــود، وصول کاهش تنش با آمریکا به سختی قابل درک است .

آمریکایی‌هــا به خواســت مــردم ایران تمکین نمی‌کنند و موجب میشود ایران هم همچنان روی مواضع خود پافشــاری کنــد و در نتیجه اگر چنین اتفاقی بیفتد شــاید خیلی نتیجه بخش نباشد، هرچند این شــرایط خیلی بهتر از وقتی است که ما منفعلانه عمل کردیم و ترامپ از برجام خارج شد.

 از سویی این مهلت دادن‌ها و گام‌های اول و دوم و ســوم آنطوری که بتواند به طور کامــل منافع ما را تأمین نمیکند، ولی از منفعلانه عمل کردن بهتر اســت و کاش حتی زودتر هم تاکتیک‌هایی از این دست را به کار برده بودیم.

 در مجموع خیلی نباید بــه رفتار آمریکا و اروپــا خوشبین بــود و نمیتوان تصور کرد که آمریکایی‌ها با اصول و آرمان‌های انقلاب کنار بیایند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.