۲۳ شهریور ۱۳۹۸ - ۰۹:۲۴
کد خبر: 670346

کمترین و نخستین گناهی که می‌شود بابت آن یقه خیلی از ویژه‌خوارهای اقتصادی یا دست‌اندازان به بیت‌المال را گرفت، همین تغییر کاربری کلمه «آقازاده» است! یعنی توقع نداشته باشید مطلبی مانند این گزارش، هدفش ردیف کردن نام برخی مفسدان اقتصادی و بعد هم شمردن جُرم‌ها و اتهامات و فراتر از آن، محاکمه‌شان باشد.

آقازاده‌ها از کجا آمدند؟

مجید تربت‌زاده /

کمترین و نخستین گناهی که می‌شود بابت آن یقه خیلی از ویژه‌خوارهای اقتصادی یا دست‌اندازان به بیت‌المال را گرفت، همین تغییر کاربری کلمه «آقازاده» است! یعنی توقع نداشته باشید مطلبی مانند این گزارش، هدفش ردیف کردن نام برخی مفسدان اقتصادی و بعد هم شمردن جُرم‌ها و اتهامات و فراتر از آن، محاکمه‌شان باشد. ما خیلی تلاش کنیم در نهایت می‌توانیم بابت همان که بالاتر گفتیم، یقه برخی‌ها را بگیریم که چرا آبروی کلمه ریشه‌دار و درست و حسابی «آقازاده» را با کارهایشان برده‌اند؟  پیدا کردن، محاکمه و رسیدن به حساب فرصت‌طلب‌های سیری‌ناپذیری که  سال‌هاست در سایه زد و بند، رانت و وابستگی به این و آن، آقازادگی کرده و حالش را برده‌اند، قطعاً به عهده نهادها و دستگاه‌های متولی مبارزه با فساد اقتصادی است. یعنی تقریباً همان حرکتی که به‌تازگی از سوی قوه قضائیه به صورت جدی آغاز شده و در سخنان برخی مسئولان و شخصیت‌ها نیز، عزم و جزمش به صورت جدی‌تر دیده می‌شود.

آقازاده 10 ساله

«آقازاده» با مفهومی که این روزها من، شما و دیگران از آن استفاده می‌کنیم، پیشینه تاریخی ندارد و ساخته و پرداخته رخدادهای دستِ کم 10 یا 15 سال اخیر است. بر فرض که قدمت استفاده از آن را 15 یا حتی 20 ساله بدانیم اما پُرکاربرد شدن و یا داغ شدنش در فضای رسانه‌ای و در محاورات روزانه مردم برمی‌گردد به همین چند سال اخیر.

البته این نکته هم قابل توجه است که این داغ شدن، دقیقاً با پیدایش و داغ شدن بحث مفاسد و مفسدان اقتصادی، اختلاس، رانت‌خواری و ... در ادبیات رسانه‌ای و سیاسی همزمان است. بنابراین پیدایش مفهومی تازه و نو از «آقازاده» همه‌اش زیر سر خود آقازاده‌ها نیست و باید آن را واکنش طبیعی مردم و مطالباتشان، ادبیات رسانه‌ای و فضای مجازی به رخدادهای سال‌های اخیر دانست.

ژن خوب

همه ماجرا هم فساد اقتصادی نیست. پای فساد سیاسی و قدرت‌طلبی هم در میان است. یعنی گاهی پدیده «آقازادگی» خودش را از همان ابتدا در شکل و شمایل اقتصادی و فسادهای پیرامونش نشان نمی‌دهد. ژست ماجرا گاهی فقط سیاسی است. منتها کیست که نداند وقتی قرار به  سوءاستفاده از آقازادگی باشد، تهِ ماجرا به مسائل اقتصادی هم می‌رسد.

بر همین اساس، سال 1396 شاهد پیدایش قرائت دیگری از اصطلاح «آقازاده» بودیم. فرزند یک مسئول سابق در یک برنامه تلویزیونی، موقعیت و پیشرفتش را حاصل «ژن خوب» دانست تا اگر بعدها کسی خواست اتهامی به او بزند، گناهش بیفتد گردن عامل وراثت! واژه «ژن خوب» خیلی خوب و به‌سرعت در ادبیات سیاسی و انتقادی آن روزها جا افتاد و سبب شد مدتی مردم واژه «آقازاده» را فراموش کنند.

آقازاده‌های خارجکی

همان طور که فساد، چه اقتصادی و چه اخلاقی‌اش مختص به کشور ما نیست، پدیده آقازادگی یا ژن خوب هم پدیده‌ای نیست که فقط در ایران کاربرد داشته باشد. مثلاً ویکی پدیا در این باره می‌نویسد: «ژن خوب، در کشورهای مختلف عموماً با واژه «سیاست خانوادگی» یا «Family Politics» شناخته شده و به حضور افراد یک خانواده در مناصب انتخابی و انتصابی یک کشور گفته می‌شود. نمونه‌های متعددی از خانواده‌های سیاسی و سیاست خانوادگی در همه کشورهای جهان وجود دارد. شاید انتظار این باشد که این نوع از سیاست و حضور یک خانواده در منصب قدرت بیشتر در کشورهای توسعه نیافته یا غیردموکراتیک اتفاق بیفتد، اما شواهد مختلف نشان می‌دهد که رابطه مشخصی میان این دو برقرار نیست؛ به‌طوری که برعکس پیش‌بینی‌های اولیه، بیشترین میزان سیاست خانوادگی در آمریکا و انگلیس مشاهده شده‌است.

در آمریکا بیش از ۴۰۰ خانواده وجود دارند که در ایالات مختلف یا در سطح ملی، بیش از سه نفر از خانواده منصب سیاسی دارند. در انگلیس نیز در یک برآورد اولیه و ناقص بیش از ۹۰ خانواده قدرتمند که افراد وابسته به خانواده مناصب سیاسی سطح بالا دارند، جمع‌آوری شده‌است».

اینجا، آنجا، همه جا!

مطالبه‌های جدی و مردمی برای کم کردن روی «آقازاده»‌های نوکیسه‌ای که هر روز در فضای مجازی و رسانه‌ای از آن‌ها رونمایی می‌شد، به کنار؛ اما متأسفانه جناح‌ها و جریان‌های سیاسی این مطالبه و عزم مبارزه با مفاسد اقتصادی را با عملکردی غلط به حاشیه بردند. وقتی گاه و بیگاه آقازاده و آقازادگی تبدیل به حربه‌ای شد که عده‌ای از آن برای تصفیه‌حساب و یا یقه‌گیری سیاسی استفاده کنند، شفافیت و صراحت هم از فضای سیاسی و اقتصادی رخت بر بست تا حاشیه امن‌تری برای خیلی از آقازاده‌ها فراهم شود. فضای غبارآلودی که در آن راست و دروغ و شایعه و واقعیت از هم چندان قابل تشخیص نباشد، بهشت آقازاده‌ها و رانت‌خوارها به شمار می‌آید.

به امروز نگاه نکنید که پرونده خیلی از مفسدان اقتصادی یا در نوبت رسیدگی است و یا با اتهام‌های سنگین بسته شده و شک و شبهه‌ای هم در آقازادگی آن‌ها وجود ندارد، تا همین یکی دو سال پیش، شما با چند جست و جوی ساده در اینترنت می‌توانستید فهرست بلند بالایی از متهمان به آقازادگی را پیدا کنید که در میان آن‌ها از فرزندان مسئولان رده بالای کشورگرفته تا مسئولان رده پایین و نمایندگان مجلس پیدا می‌شدند. زمینه‌های اتهامی هم متنوع بود، یعنی رد پای برخی آقازاده در قراردادهای بزرگ نفتی دیده می‌شد، اثر انگشت برخی دیگر در واردات انبوه فلان کالا و رد پا و اثر انگشت و چهار دست و پای برخی دیگر در فساد بانکی، اختلاس‌های کلان، اشغال پست و مقام‌های مختلف و نان و آبدار و ... به چشم می‌آمد!

فهرستی که طولانی‌تر می‌شود

بله... درست می‌گویید، همین امروزهم می‌شود این فهرست‌ها را در سایت‌ها و خبرگزاری مختلف دید. اما توصیه ما این است که هم در جست‌وجوهای اینترنتی و خبری‌تان سختگیر باشید و هم در باور کردن یا نکردن همه آنچه این روزها در فضای مجازی و خبری در این باره منتشر می‌شود. یک تفاوت جریانی که امروز به دنبال آقازادگی‌ستیزی و رانت‌زُدایی است، با برخی جریان‌هایی که پیش از این دائم واژه آقازاده‌ها را داغ می‌کردند، در این است که حرف‌هایشان از مرحله ادعا و شعار گذشته و شما می‌توانید فهرستی از آقازاده‌ها و مفسدانی را پیدا کنید که  یا دارند دوران محکومیتشان را می‌گذرانند و یا فعلاً رشته آقازادگیشان قیچی  و دستشان از ویژه‌خواری کوتاه شده است. شواهد هم نشان می‌دهد در روزها و ماه‌های آینده این فهرست طولانی‌تر و پربارتر هم خواهد شد. 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.