۲۵ شهریور ۱۳۹۸ - ۰۹:۱۹
کد خبر: 670624

خواهد آمد، بی تردید روزی جهان بشریت در برابر یک «کلمه» عظیم و قدسی کرنش خواهد کرد و به نوازش های بارانی و مطهر او سلام خواهد داد.

سینا واحد/

خواهد آمد، بی تردید روزی جهان بشریت در برابر یک «کلمه» عظیم و قدسی کرنش خواهد کرد و به نوازش های بارانی و مطهر او سلام خواهد داد. آغوش بزرگ جامعه انسانی، آماده همنوایی و همصدایی با «صوت شیرین و درخشان» او خواهد شد و روح جامعه جهانی به معنویتی طلایی پیوند خواهد خورد و از رنج های مزمن و ضد سعادت آینده بشریت، مصونیت خواهد یافت!

 این «کلمه» عظیم، همانا «حسین» است. کلمه ای که تاریخ حوادث ظاهری اش از هــر مفهــوم و عنوان و ارزش های بزرگ، پر ســر و صداتر و پرهیجان تر و پرقدرت تر است و نقش تاریخ ساز آن بر هیچ پژوهشگر با انصاف و انسان دوستی پوشیده نیست و البته پوشیده هم نمانده است.

 از جاکارتا تا استانبول و از تنگه راهبردی «مالاکا» تا تنگه پراهمیت «بُسفر»؛ کلمه «حسین» قهرمان بی بدیل واژه ها و کتاب هاست و هیچ کلمه ای نتوانسته اســت در برابر آن خودنمایی تاریخی کند و نگاه جست وجوگرانه انسان ها را به سوی خویش جلب کند.

 آیا حقیقت های تلخ و سیاه جامعه بشری نباید مورد مداقه و تفکر عمیق واقع شوند؟ آن حقیقت هایی که بزرگ ترین «مصیبت» جامعه بشری، نام گرفته و از یک عنوان فریبنده و گول زننده برخوردار شــده اند و دیگر هیچ نقشــی در حیات پرتکاپوی امروزین جامعه جهانــی ندارند.

 جنگ جهانی اول که 100 ســال پیش اتفاق افتاد، نزدیک به 50 میلیون کشته به جامعه انسانی تقدیم کرد و 20 ســال پس از این جنگ متمدنانه، جنگ جهانی دوم اتفاق افتاد و این بار چشــمان باز تاریخ، شاهد بیش از 40 میلیون کشته روی کشته شد و وحشیگری سیاستمداران و نظامیان و دولتمردان اروپایی را به نمایش گذاشت.

 مگر از پایان جنگ و کشتار وحشیانه تمدن اروپایی چند سال می گذرد؟ مگر از 1945 تا اکنون، چند سال می گذرد؟ مگر جامعه امــروز اروپایی، نوه و نتیجه های همین نســل دهه 40 میلادی نیستند؟ پس چرا، «اشکی» وجود ندارد!

 چرا در مراسم بین المللی یادبود کشته شدگان جنگ جهانی دوم که در ساحل «نرماندی» فرانسه برگزار می شود و رئیس جمهور فرانسه با دو رئیس جمهور دیگر در آن شرکت می کنند، یک «قطره اشک» بر این تاریخ پرمصیبت گذشته نزدیک، ریخته نمی شود؟ پاسخ بسیار ساده است؛ هر انسان و بشری، در هر نقطه ای از این جهان پر سر و صدا و پر از خبر، هنگامی بر یک حادثه گذشته اندوهگین و غصه‌ناک می شود که برای آن حادثه و اتفاق، ارزش عاطفی شدید قائل باشد؛ بدین گونه چشم آدمی اشک آلوده و در فقدان آن موضوع، اندوهناک می شود.

به سخن دیگر، در برابر بزرگ ترین مصیبت ملی اروپایی، هیچ چشم گریان و هیچ چهره غمبار و تأسفبار مشاهده نمی شود و این مسئله به لحاظ روان شناختی یعنی بی تفاوت بودن، یعنی بی حس بودن، یعنی کوچک ترین غصه ای بر این مصیبت بزرگ اروپایی وجود ندارد که بتواند اشک تاریخ چشم بشری را به نمایش بگذارد!

 سیطره آهنین تمدن مادی و اندیشه سرمایه داری جهانی، هرگونه ارزش معنایی و انســانی و روحی را ذلیل ســاخته و جامعه امروزین اروپایی را فاقد عاطفه و ارتباط معنوی با گذشتگان خود و آن ها را از توان و «توانایی گریستن جمعی و ملی» تهی کرده و به ورطه بی حسی، بی اشکی و بی محبتی کشانده است؛ این بی اندوهی و بی غمی در برابر گذشــتگان مصیبت زده، به حال و احوال جامعه بشری امروزین هم سرایت کرده و عاطفه اروپایی را از تاریخ بشر محو کرده است.

 «توانایی گریستن جمعی» نشانه بزرگ قدرتمندی عاطفه و احساس تاریخی یک ملت و جامعه اســت. ایران امروز، در این 10 روز عزای حسینی نشان داد توانایی دعوت به حسین(ع) و نیز «کلمه قدسی حسین(ع)» را دارد. این کلمه، بی تردید بزرگ ترین نیاز جامعه امروز بشری برای نجات از جهنم پرلذت و پردرد و پرآتش تمدن مادی است. «کلمه حسین(ع)» آینده حتمی تاریخ بشر است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.