تلویزیون در هفته دفاع مقدس برنامه‌های مختلفی تدارک دیده که بیشتر قالب‌هایش را مستند و تاک شو تشکیل می‌دهند اما همیشه سریال‌های تلویزیون جزو برنامه‌های ماندگار و پربیننده رسانه ملی بوده‌اند.

عشق، نخ تسبیح سریال‌هایی با موضوع جنگ

قدس آنلاین:  تلویزیون در هفته دفاع مقدس برنامه‌های مختلفی تدارک دیده که بیشتر قالب‌هایش را مستند و تاک شو تشکیل می‌دهند اما همیشه سریال‌های تلویزیون جزو برنامه‌های ماندگار و پربیننده رسانه ملی بوده‌اند. سریال‌هایی که گاه با فاصله چند ساله و گاه با فاصله یکساله، تولید و پخش شده‌اند. با وجود اینکه آخرین سریال دفاع مقدسی رسانه ملی با نام «لحظه گرگ و میش» مربوط به سال گذشته بود، امسال هم تلویزیون سریال جدیدی را در دست ساخت دارد که مراحل پایانی تولید را پشت سر می‌گذارد. مجموعه «ایل دا» روایتگر دفاع از مام میهن، یکی از پربازیگرترین سریال‌های دفاع مقدس است که ۷۵ درصد از مراحل پیش تولید آن پیش رفته است. به گفته سیدعلیرضا سبط احمدی، تهیه‌کننده سریال، این مجموعه با موضوع اتحاد و حماسه مردان و زنان عشایر مرزنشین در برابر متجاوزان به خاک این مرز و بوم و قصه ایستادگی و ایثار آن‌ها را بین سال‌های ۱۳۵۸ تا ۱۳۵۹ روایت می‌کند.

کارگردانی این مجموعه را «راما قویدل» برعهده دارد که در ۳۰ قسمت و۸۰ لوکیشن در مناطق مرزی استان لرستان و شهر خرم‌آباد، در فضایی کاملاً بومی ‌و با حضور بازیگران تئاتر، تلویزیون و محلی تصویربرداری می‌شود. ۱۳۵ بازیگر در این مجموعه ایفای نقش می‌کنند که می‌توان از آن به عنوان پربازیگرترین مجموعه‌های تلویزیونی در ژانر دفاع مقدس یاد کرد. با توجه به پیشرفت بیش از سه چهارم کار، پیش‌بینی می‌شود شاهد پخش این سریال در آینده‌ای نزدیک از تلویزیون باشیم. امسال رسانه ملی به جز این سریال، مجموعه دفاع مقدسی دیگر نداشته است. در ادامه قرار است مروری بر پرمخاطب‌ترین سریال‌های دفاع مقدسی تلویزیون در دهه اخیر داشته باشیم. سریال‌هایی که در قالب درام، عشق را چاشنی دلچسب شرایط بحرانی جنگ دهه ۶۰ کرده‌اند تا از دل این موقعیت تاریخی، لحظاتی انسانی و عرفانی خلق کنند.

روایتی تاریخی از چهار دهه

«لحظه گرگ و میش» نام مجموعه تلویزیونی به تهیه‌کنندگی و کارگردانی همایون اسعدیان است که نویسندگی آن بر عهده مونا انوری‌زاده و همایون اسعدیان بود. این سریال که جزو تولیدات سال ۹۷ رسانه ملی است، روایتگر داستان یک خانواده اصیل ایرانی در دهه‌های ۵۰ ،۶۰، ۷۰ و ۸۰ بود، خانواده‌ای که پدرشان از پزشکان خوشنامی‌ بوده که از دنیا رفته و سرپرستی خانواده را مادر که وی نیز پرستار بیمارستان بود، به عهده داشت. سه پسر و یک دختر، فرزندان این خانواده اصیل بودند که هر کدام قصه زندگی خود را داشتند و در این میان، مسئله عشق می‌توانست بزرگ‌ترین تعلیق این روایت باشد. آنچه در این روایت بسیار پررنگ بود، مسئله دفاع مقدس و مفاهیمی ‌چون جانبازی و شهادت است که در خرده روایت‌های این سریال گنجانده شد.

این سریال ۵۰ قسمتی که از دی ماه تا اسفند ماه سال گذشته روی آنتن شبکه سوم سیما قرار گرفت، به دلیل پخش هر شب، شکل روایت، بازی خوب بازیگران و کارگردانی درست، مورد توجه مخاطبان قرار گرفت و بینندگان آن را دنبال می‌کردند. سطح سریال «لحظه گرگ و میش» در حد استانداردهای تلویزیون بود و با بهره‌گیری از عوامل و بازیگران حرفه‌ای به لحاظ اجرا ، شکل و شمایل دیداری و شنیداری، مجموعه تلویزیونی نسبتاً قابل قبولی از آب درآمد.

قصه یک زن پرستار در خرمشهر

سریال «مینو» مجموعه عاشقانه‌ای بود که قصه آن در تابستان و پاییز سال ۵۹ در روزهای آغازین جنگ تحمیلی می‌گذشت و روایتی از عشق، خیانت و انتقام بود که این مفاهیم با شروع جنگ شکل دیگری پیدا کرد. این سریال ۲۵ قسمتی به کارگردانی امیر پوروزیری محصول مرکز فیلم و سریال سازمان هنری رسانه‌ای اوج بود که سال گذشته روی آنتن شبکه یک رفت. این سریال روایتگر مقاومت مردم خرمشهر در زمان آغاز جنگ تحمیلی بود که داستان آن در ماه‌های منتهی به اشغال این شهر می‌گذشت. قصه عاشقانه‌ای بین یک جاسوس عراقی و یک پرستار که فضای ملتهب جنگ، این عشق را دستخوش فراز و فرودهای بسیار کرد. این سریال که در ابتدا «آشوب» نام داشت، قرار بود که در سه فصل ساخته شود اما در نهایت در یک فصل ساخته شد. بخش‌هایی از سریال «مینو» در بوستان ولایت، آبادان، خرمشهر، شهرک سینمایی دفاع مقدس و شهرک سینمایی غزالی مقابل دوربین رفت. گروه صحنه و دکور برای تصویربرداری تعدادی از سکانس‌ها در خرمشهر، لوکیشن‌های این شهر را در بوستان ولایت دکورسازی کردند. قصه جذاب این سریال و بازی خوب بازیگران آن، توانست رضایت بینندگان تلویزیون را جلب کند.

دختری ایستاده در آستانه جنگ

«کیمیا» عنوان یک مجموعه تلویزیونی بلند به کارگردانی جواد افشار بود که این سریال علاوه بر تهران، آبادان، خرمشهر و دیگر مناطق استان‌های جنوبی در کشور گرجستان به‌ویژه پایتخت آن تفلیس نیز تصویربرداری داشت. کیمیا در ۱۱۰ قسمت ۵۰ دقیقه‌ای تهیه شده‌ بود و از این نظر بعد از سریال نقطه چین، طولانی‌ترین سریال ایرانی است.

این مجموعه تلویزیونی از ۴ مهر ۱۳۹۴ از شبکه دو سیما روی آنتن رفت و تا ۲۰ بهمن ۱۳۹۴ پخش آن ادامه داشت. این مجموعه تلویزیونی که براساس فیلم‌نامه‌ای از مسعود بهبهانی نیا ساخته شده، با محوریت زندگی بانوی جوانی به نام «کیمیا پارسا» با بازی مهراوه شریفی‌نیا در سه مقطع زمانی قبل و حین انقلاب، آغاز جنگ، دوران جنگ ایران و عراق و زمان حال روایت شد.

این سریال در زمان خود توانست حدود ۶۰ درصد از مخاطبان تلویزیون را با خود همراه کند و جزو موفق‌ترین سریال‌های پربیننده تلویزیون باشد. نقاط قوت سریال از دید بینندگان بازی خوب بازیگران، جالب بودن داستان، یادآوری خاطرات گذشته و آشنایی جوانان با دوران انقلاب بود.

مجموعه کیمیا به یک قصه اجتماعی، خانوادگی و عمدتاً به اسطوره‌های مقاومت در زمان دفاع مقدس به ویژه مقاومت در آغاز جنگ تحمیلی و حمله عراق به خرمشهر می‌پرداخت.

شوق پریدن

زندگی امیرسرلشکر خلبان شهید عباس بابایی، معاون عملیات نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی‌ ایران در مجموعه‌ای به نام «شوق پرواز» هشت سال پیش روی آنتن شبکه یک رفت که  طبق نظرسنجی صدا و سیما بهترین سریال ژانر دفاع مقدس شناخته شد. این مجموعه تلویزیونی به سفارش بنیاد شهید و امور ایثارگران در مورد زندگی عباس بابایی ساخته شد که از شهریور ماه سال ۱۳۹۰ تا بهمن همان سال و در قالب ۲۴ قسمت به روی آنتن رفت. کارگردانی این مجموعه بر عهده یدالله‌صمدی بود که سال گذشته دارفانی را وداع گفت. بازی شخصیت سرلشکر خلبان بابایی را شهاب حسینی بر عهده داشت. جرقه ساخت این سریال درباره شهید بابایی از سال‌ها پیش زده شد بود که در نهایت ساخت آن از سال ۸۸ توسط صمدی کلید خورد. عزت‌الله ضرغامی، رئیس پیشین صدا و سیما به مناسبت درگذشت صمدی در اینستاگرام خود نوشت: فرمانده نیروی هوایی می‌گفت، پس از پخش سریال «شوق پرواز» درخواست ورود به نیروی هوایی چند برابر شد.

ایفاگر نقش شهید عباس بابایی، شهاب حسینی بود که بازی ماندگاری از خود به جا گذاشت. ماجرای انتخاب این بازیگر هم این بود که ملیحه حکمت، همسر عباس بابایی با دیدن فیلم «دلشکسته» تحت تأثیر بازی شهاب حسینی قرار گرفت و وی را برای ایفای نقش همسرش در سریال پیشنهاد داد که با موافقت سایر عوامل تهیه فیلم روبه‌رو شد.

قصه مهر و همدلی در دهه ۶۰

وضعیت سفید را شاید بتوان یکی از بهترین و موفق‌ترین مجموعه‌های تلویزیونی در دهه اخیر به شمار آورد که ساخت آن سه سال زمان برد. این مجموعه به کارگردانی حمید نعمت‌الله و به نویسندگی ‌هادی مقدم‌دوست و حمید نعمت‌الله تهیه شد. ماجرای این سریال ۴۲ قسمتی از این قرار بود؛ به هنگام شروع موشک باران تهران از زمستان ۱۳۶۶ اعضای خانواده‌ای پرجمعیت که تقریباً همه با هم قهر هستند و اختلاف دارند برای دوری از حملات دشمن ساکن باغ مادرشان در روستایی واقع در حومه تهران می‌شوند. روستایی که مدرسه اصلی آن تبدیل به محل اسکان بخشی از اهالی جنگ زده شده ‌است. استقرار این خانواده در باغ و همجواری آن‌ها با مردم روستا که در اوج همدلی به سر می‌برند، حوادث گوناگونی را برای آن خانواده رقم می‌زند که موجب درک آن‌ها از مشکلات یکدیگر و ریشه‌های بی‌اهمیت اختلافاتشان می‌شود. آن‌ها در این ماجراها درمی‌یابند که استعداد کمک و یاری به یکدیگر را دارند، اما هسته مرکزی و نقش اول داستان نوجوانی به نام امیر است که اتفاقات زیادی برای او می‌افتد و داستان‌های گوناگونی که بقیه اعضا با یکدیگر دارند به صورت موازی قصه را پیش می‌برد. در واقع داستان سریال در مورد امیرمحمد گلکار و علاقه پنهانی او به دختری به نام شیرین است که در طول داستان شاهد عاشقانگی این نوجوان در دهه ۶۰ و رشد و بلوغ فکری‌اش طی اتفاقاتی که برایش رخ داد، بودیم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.