شاخصه‌های عمده جریان‌های دگراندیش اسلامی چیست؟

در سده اخیر و با بسط و نفوذ مدرنیته در سرزمین‌های اسلامی، علاوه بر طیف‌هایی از روشنفکران جوامع اسلامی که شیفته و مرعوب تجدد و تجددگرایی در غرب شدند، طیف‌هایی هرچند محدود از حوزویان نیز به این جریانات تمایل پیدا کردند. این افراد یا به شکل هماهنگ با جریان‌های استعماری غربی و با هدف تحریف اسلام و ضربه زدن به آن وارد میدان شده‌اند و یا از روی جهل و سادگی تسلیم جو غالب زمانه شده‌اند؛ که البته در این بین جریان نخست با توجه به سازمان‌دهی قوی و اهداف از پیش تعیین‌شده به‌مراتب مضرات بیشتری را برای جوامع اسلامی می‌توانستند در پی داشته باشند. این جریان در جوامع اسلامی با عناوینی نظیر «اصلاحگر دینی»، «پروتستانتیسم اسلامی»، «نواندیشان دینی» و ... با حمایت انگلستان، آمریکا و اسرائیل در کشورهایی نظیر ایران، ترکیه، مصر، پاکستان و ... ریشه دوانده و سعی در ارائه قرائت و تفسیری حداقلی از اسلام و سازگار با مدرنیته دارند. از ویژگی‌های عمده این جریان و به طور خاص افرادی که خود را منتسب به تشیع می‌دانند، می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد:

۱. بی‌اعتنایی به حدیث

افراد این جریان تحت عنوان توجه به قرآن، به حدیث بی‌اعتنا هستند. آنان حتی علت راهیابی خرافه به دین را نیز «بی‌دقتی در نقل حدیث و روایت»، بدون توجه به راستی و درستی آن می‌دانند و راه رهایی را در پناه بردن به قرآن می‌جویند؛ که به معنای تمسک به شعار «حسبنا کتاب الله» است، شعاری که بعد از رحلت رسول خدا (ص) بهانه کنار گذاشتن عترت آن حضرت شد.

۲. عقلانیت خودبنیاد

آنان به‌مانند جریان‌های فلسفی غربی، بیش از اندازه به عقل بها می‌دهند و هر مسئله‌ای که عقل آنان توان درک آن را ندارد، خرافه می‌پندارند.

۳. عدم پذیرش مرجعیت

آنان مرجعیت روحانیت را نه در بعد فکری و دین‌شناسانه می‌پذیرفتند و نه در بعد سیاسی. به نظر آنان، هرکسی خود توان فهم تمام ابعاد دین را دارد و نیازی به مراجعه به مرجعیت نیست؛ و از این طریق مقدمات شقاق و گسست در جوامع اسلامی را پدید می‌آورند.

منبع: هفته‌نامه چراغ، ضمیمه روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.