البرز- حال که زمان زیادی از اتمام برنامه عصر جدید نمی گذرد تصمیم گرفتیم با شکوفه عزیزی نابغه عروسکی این برنامه که ساکن استان البرز و شهر فردیس است گفتگو کنیم و خارج از قاب تلویزیون پای صحبت ها و درد دل های وی بنشینیم.

مردم بر خلاف مسئولان از هنرمندان حمایت می کنند/«عصر جدید» فرصتی برای دیده شدن بود

قدس آنلاین-گروه استان ها-سعید فغانی: شکوفه عزیزی یا همان نابغه عروسکی برنامه عصر جدید به رغم تحمل سختی های زیاد اما به گفته خودش آن طور که باید مورد حمایت مردم و مسولان البرزقرار نگرفته است. در ادامه گفتگوی صمیمی مادر "وثوق"، "اژدر" و " چنگیز نی نی" را می خوانید:

 نحوه ورودتان به دنیای عروسک ها را توضیح دهید.

شکوفه عزیزی، متولد ۱۳۷۱ و اصالتاٌ شیرازی هستم. علیرغم این که رشته تجربی خوانده بودم و جزو "بچه درسخوان های" این رشته بودم اما به یکباره تصمیم گرفتم به سراغ علاقه اصلی ام یعنی تئاتر بروم. به همین خاطر در کنکور هنر شرکت کردم و در دانشگاه شیراز مشغول به تحصیل شدم و در آنجا لیسانس ادبیات نمایشی گرفتم.

بعد از ازدواج برای زندگی به فردیس آمدیم و باید بگویم در حقیقت آموزش خاصی در زمینه عروسک گردانی ندیدم اما در مقطعی از زندگی برحسب شرایط مالی به عروسک گردانی روی آوردم.

قبل از عصر جدید تجربه کار عروسکی را داشته اید؟

نمی توان گفت عدم وجود علاقه، چون من همیشه عاشق صحنه نمایش بودم و دوست داشتم برای کودکان کارهای بزرگی انجام دهم این در حالی است که نخستین اجرای کودک را در کرج روی صحنه بردم اما هیچ یک از مسئولین فرهنگی استان من را حمایت نکرد و این نمایش با شکست سنگینی مواجه شد. قبل از اجرا در برنامه عصر جدید هیچ گونه دوره خاصی را ندیده بودم و در یک مرکز تفریحی برای کودکان نمایش عروسکی اجرا می کردم.

باتوجه به سختی های زیادی که در زندگی شخصی و حرفه ای متحمل شده اید اما به نظر می رسد اصطلاحاٌ کم نیاوردید، در خصوص این روحیه جنگنده تان توضیح دهید.

فکر می کنم گاهی اوقات حتی دوستان هم به شوخی و جدی منتظر هستند که زمین بخوری و در جمع تو را دست بگیرند و این اتفاق ممکن است برای تمام کسانی که هدفمند کار می کنند پیش آمده باشد.

در حقیقت گاهی اوقات احساس خستگی و ناراحتی داشتم اما درون خودم به این نتیجه رسیده بودم که باید در مسیر تحقق اهداف و رویاهای خودم حرکت کنم بخاطر همین حتی وقتی در شرایط خوبی بسر نمی بردم برای امرار معاش سراغ شغل دیگری نرفتم و ترجیح دادم به دنیای عروسک ها وارد شوم.

چه شد که در برنامه عصر جدید شرکت کردید؟

در مجموعه تفریحی برای کودکان کار عروسکی انجام می دادم و چندنفر از همکاران پیشنهاد دادند که در این برنامه شرکت کنم اما من همیشه فکر می کردم شاید حرف خاصی برای گفتن نداشته باشم و بعد از شکست در مرحله اول مورد قضاوت دوستان و آشنایان قرار بگیرم به همین خاطر به همکارم پیشنهاد دادم که او در زمینه اجرا شرکت کند اما خوب شد که نپذیرفت چون مجری ها در ابتدای کار یکی یکی حذف شدند.

یک شب همکارم زنگ زد و گفت از برنامه عصر جدید تماس گرفته اند که ویدیویی که شما فرستادید مورد قبول واقع شده و می توانید در این برنامه شرکت کنید، من فکر کردم کسی از دوستان دارد با من شوخی می کند چون در واقع فیلمی برای این برنامه ارسال نکرده بودم که البته بعد مشخص شد یکی از دوستان مشترک ما بدون این که بدانم از اجرای عروسکی ام فیلم گرفته و برای عصر جدید ارسال کرده است.

در اجرای اول سید بشیر حسینی با کارت طلایی شما را حمایت کرد. اگر این اتفاق نمی افتاد شاید سرنوشت شما تغییر می کرد، این موضوع را می پذیرید؟

بله، در واقع از اجرای اولم به هیچ عنوان رضایت نداشتم و اگر آن لحظه سید بشیر حسینی کارت طلایی نمی داد شاید من هم مثل خیلی از شرکت کنندگان به زندگی قبل از عصرجدیدم برمی گشتم اما این اتفاق افتاد و من تمام تلاش خودم را کردم تا لحظه آخر بجنگم و از این فرصت که پیش آمده نهایت استفاده را ببرم.

بعد از اجرای اول با نظرات منفی مواجه شدم و این مسائل کمی خاطرم را آزرده می کرد اما خیلی زود افکار منفی را کنار گذاشتم و جهت بهتر شدن تلاش کردم که البته بهرام عظیمی دراین موضوع نقش بسزایی داشت.

از تجربه کاری تان با بهرام عظیمی بگویید، به عنوان کسی که یکی از بزرگان هنر و انیمیشن است.

واقعاٌ آقای عظیمی انسان بزرگی است و من همیشه دوست داشتم در کلاس های ایشان شرکت کنم تا این که در عصر جدید چون تنها عروسک گردان این آکادمی بودم کارگاه خاصی برایم در نظر نگرفته بودند و برحسب اتفاق و به قول معروف در دقیقه ۹۰ آقای عظیمی فیلم اجرای اولم را دید و به نوعی تکنیک کاری من را زیر سوال برد و گفت کاری که تو انجام دادی از خیلی از آدم ها برمی آید و تو اگر راست می گویی باید کاری را انجام بدهی که کسی نتواند انجام دهد. در واقع این جمله آقای عظیمی کمک خیلی زیادی به من کرد تا بیشتر خودم را باور کنم و برای مراحل بعدی تلاش کنم و به این اتفاق نظر رسیدیم که برای اجراها روی موضوع طبیعت تمرکز کنیم.

گویا دوست نداشتید شما را با کسی مقایسه کنند در این باره صحبتی دارید؟

بله، من را با یکی از عروسک گردان های آمریکایی که در برنامه معروف آمریکا بدون این که لب هایش تکان بخود بجای عروسک ها دیالوگ می گفت مقایسه می کردند و انتظار داشتند من مثل او اجرا کنم در حالی که به هیچ عنوان چنین هدفی نداشتم و می خواستم فرایند ذهن همزمان را با عروسک گردانی نشان دهم که فکر می کنم تا به حال در ایران اجرا نشده بود.

برنامه تان برای آینده چیست؟ پیشنهاد خاصی دریافت کرده اید؟

بله با چند شبکه تلویزیونی جهت همکاری صحبت کرده ام اما در حال حاضر در شرایطی قرار دارم که مردم انتظار زیادی دارند و نباید با انتخاب نامناسب به نوعی سرنوشت خودم را تحت تأثیر قرار دهم و به همین خاطر سعی کرده ام که با حساسیت بیشتری پیشنهادات را بررسی کنم.

با یک مؤسسه فرهنگی هنری قرارداد بسته ام و قرار است آن ها برنامه هایم را مدیریت کنند که اتفاقاٌ در این مدت در شهرهای مختلف اجرا داشته ام و خوشبختانه مردم دوست داشتند.

چرا در استان البرز اجرا نداشتید؟

در حقیقت اغلب استان های کشور برای اجرا از من دعوت کردند اما به واقع در استانی که ساکن آن هستم غریب واقع شده ام و تاکنون هیچ یک از مسئولین و نهادهای فرهنگی حمایتی را به عمل نیاورده اند.

من خودم را شیرازی می دانم اما تمام زحمات حرفه ای و بخش مهمی از زندگی ام در شهر کرج بوده و هیچ وقت مسئولین فرهنگی قدردان این هنر نبوده و برخلاف سایر شهرها در کرج کسی از ظرفیت های خود استقبال نمی کند.

یک روز بعد از عصر جدید در یک مراسمی در فردیس دعوت شده بودم که برخی مردم می گفتند اگر می دانستیم همشهری مان هستی حتماٌ به تو رأی می دادیم، در حقیقت من مردم را مقصر نمی دانم بلکه کسانی مقصر هستند که عنوان شخصیت فرهنگی را در این شهر یدک می کشند اما نمی دانند چه ظرفیت هایی در سطح استان وجود دارد. اعتقاد دارم که مهمان استان البرز هستم و به واقع مسئولین البرزی و متولیان فرهنگی این استان مهمان نواز خوبی برایم نبوده اند اما به هرحال من همیشه قدردان محبت مردم هستم و تمام تلاشم را می کنم تا بهترین اجراهای خودم را برای آن ها به نمایش بگذارم که در کوچه و خیابان به من لطف دارند.

اگر بخواهید یک خاطره شیرین از برخورد مردم بعد از برنامه عصر جدید برایمان تعریف کنید چه می گویید؟

خیلی مردم بامزه ای داریم و گاهی من را در خیابان می بینند و می گویند چقدر به آن دختره که در عصر جدید عروسک گردانی می کرد شباهت داری اما اغلب من را با پریناز ایزدیار اشتباه می گیرند.

برای اجرا به مشهد رفته بودم و زمانی که داشتم از هتل خارج می شدم با چند پسر نوجوان مواجه شدم که برای گرفتن عکس به طرف من آمدند و در حقیقت از نحوه استقبال آن ها کمی تعجب کردم و به همین خاطر پرسیدم شما من را می شناسید؟ یکی گفت بله شما در فیلم سرخپوست نقش خیلی خوبی داشتید و یکی دیگر به فیلم ابد و یک روز اشاره کرد که متوجه شدم من را با پریناز ایزدیار اشتباه گرفته اند.

و سخن پایانی

سپاسگزار تمام مردم و آن ۳ میلیون نفری هستم که اجرای من را دوست داشتند و مرا مورد حمایت قرار دادند. از تمام کسانی که با نقد سازنده خود کمک می کنند که نمایش بهتری داشته باشم نیز تشکر می کنم و قول می دهم تمام تلاشم را به کار بگیرم تا اجرایی روی صحنه ببرم که باب میل مردم باشد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.