همه بزرگان ادب متفق القول هستند که خراسان محور شعر ایران است، با اینکه در جریان های ادبی، همیشه توالی سبک، رویداد و سلیقه وجود دارد اما باز هم شعر خراسان رو به اوج است و شاعران خراسانی، زبان زد و سرآمد هستند.

شعر آیینی خراسان بر شعر کشور تأثیر گذاشته است

به گزارش گروه فرهنگی قدس آنلاین، محمد نیک‌ خورمیزی متولد آبان‌ماه ۱۳۲۹ در محله نخریسی مشهد است که در کودکی با قرآن آشنا شد و به همراه پدرش که شاعر و مداح اهل بیت (ع) بود، در محافل ادبی و مذهبی شرکت می‌کرد. پس از گذراندن تحصیلات ابتدایی و آشنایی با شعر بزرگانی چون سعدی و حافظ، در 12 سالگی سرودن شعر را آغاز کرد. او پس از اخذ دیپلم ریاضی در مشهد و گذراندن خدمت سربازی در شیراز، در بانک سپه مشغول به کار شد و با پست ریاست یکی از شعبه‌های این بانک، به بازنشستگی رسید. بیش از 50 سال به کار سرودن شعر مشغول است و در انجمن‌های ادبی فرخ، اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی، حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی و انجمن ادبی رضوی مشهد حضوری فعال دارد.  به سبب درک محضر شاعران بزرگ خراسانی و نیز حضور فعال این چهره ادبی در بیشتر انجمن‌ها و محافل شعر و ادب خراسان و همراهی با جوانان شاعر و بیان منش و رفتار بزرگان شعر خراسان برای جوانان و نیز  برپایی و مدیریت انجمن‌های ادبی گوناگون از جمله انجمن کمال ادب که محل حضور و تعامل پیشکسوتان و نسل جوان شعر خراسان است او را صندوقچه خاطرات و راوی شعر خراسان می‌توان نامید.

از آثار محمد نیک می‌توان به این موارد اشاره کرد: «هرگز گلی را پرپر نکردم» و «السلام علیک یا خورشید». آثار او  بارها در مطبوعات کشور به چاپ رسیده و از رادیو و تلویزیون پخش شده است. او همچنین در ‌کنگره‌های مختلف ادبی شرکت داشته است.

جمعه ای که گذشت، سالروز هفتاد سالگی این شاعر بود. به همین انگیزه پای صحبت های او نشستیم تا از خاطرات ادبی اش برای ما بگوید.

چه شد که به شعر و ادبیات علاقه مند شدید؟

پدرم برای یادگیری قرآن من را به مکتب گذاشت. به همراه قرآن، حافظ و سعدی هم می خواندم . پدرم شاعر و مداح بود برای همین پای من به جلسات نوحه خوانی و شعر هم باز شد. در 15 یا 16 سالگی شاعر بودم و حدود نیم قرن است که فعالیت ادبی می کنم.

نخستین شعری که سرودید چه شعری بود؟

اولین شعرم، سروده ای بود برای تولد امام رضا (ع) که روی آن آهنگ گذاشتم و اجرا کردم. مدیر مدرسه ام ، آقای ابوالقاسم صلاحی ، پدر آقای صلاحی شاعر و معلم قرآن که نامش آقای فرشتیان بود هر دو برای آن سرود من را تشویق کردند و جایزه هم به من دادند.

فعالیت های ادبی تان را به طور رسمی از چه زمانی شروع کردید؟

دقیقا بیش از نیم قرن است که فعالیت ادبی دارم ابتدا در جلسات شعر و نوحه سرایی قبل از انقلاب شرکت می کردم و بعد از انقلاب در جشنواره های شعر شرکت کردم موسس جلسات شعر بودم و در  انجمن های ادبی به عنوان مجری و یا منتقد حضور داشتم.  ویراستاری، نقد و تصحیح اشعار شاعران جوان را هم انجام می دادم.  

از محضر چه اساتیدی کسب فیض کردید؟  

افتخار این را داشتم از محضر غلامرضا قدسی مشهدی، استاد ذبیح الله صاحبکار و استاد احمد کمال پور کسب فیض کنم.  از میان این بزرگواران از محضر استاد کمال پور به لحاظ ادب اجتماعی و ادب رفتار و گفتار بهره های زیادی بردم.

با توجه به اینکه همه شما را راوی شعر خراسان می دانند، سیر شعر خراسان را از گذشته تا حال چگونه می بینید؟

همه بزرگان ادب متفق القول هستند که خراسان محور شعر ایران است. شعر خراسانی،  سبک خراسانی و شاعران خراسانی بهترین شعرا بودند.  از فردوسی گرفته تا ملک الشعرای بهار سردمداران شاعران خراسان هستند. با اینکه در جریان های ادبی، همیشه توالی سبک،  رویداد و سلیقه وجود دارد اما باز هم شعر خراسان رو به اوج است و شاعران خراسانی، زبان زد و سرآمد هستند. غزل و قصیده در شعر  خراسان همچنان جایگاه ویژه ای دارد.

آیا شعر خراسان را  نسبت به گذشته رو به کمال می بینید؟

حس می کنم مطالعه و تجربیات شاعران جوان نسبت به شاعران گذشته، بسیار کم است اما ذوق و استعداد فراوانی دارند. با آنکه شعر خراسان هم متاثر از مسایل مهمی مثل انقلاب و جنگ بود، اما باز هم اعتقاد دارم شعر آیینی همچنان پیشتاز است.

تا بحال در چه جشنواره هایی شرکت کرده اید؟

در جشنواره ها و شب شعرهای زیادی شرکت کرده ام و آثارم را به جشنواره های استانی و کشوری ارایه داده ام.جوایزی هم گرفته ام که مورد توجه بوده مثلا در کنگره شعر عاشورا که در اردبیل بود با مدیریت موسوی گرمارودی، من به همراه تعداد زیادی از شاعران و آقای صاحبکار  به اردبیل رفتیم و در آنجا شعر من توانست رتبه برترین شعر عاشورایی را از آن خود کند. از جشنواره امام رضا (ع) هم جوایزی گرفته ام.

مختصری از انجمن های قدیم مشهد بگویید؟

قبل از انقلاب سه جلسه مختص نوحه سرایان مرحوم آذر، مرحوم سراج هاشمی و زنده یاد نجاتیان بوده است. جلسات شعر قبل انقلاب هم جلسه شعر فرخ بود که تا بعد انقلاب ادامه داشته و. در خانه فرخ و به سرپرستی خود مرحوم فرخ برگزار می شد. بعد از انقلاب همین جلسه با مدیریت و سرپرستی مرحوم کمال برگرار شد.  جلسه بعدی جلسه انجمن فردوسی بود که متعلق به مرحوم سرگرد نگارنده بود.  همه این جلسات از کیفیت ادبی خوبی بهرمند بود . الان هم جلسات متعددی در فرهنگسراها برگزار می شود اما به کیفیت آن جلسات نیستند.

خودتان جلسه مستقلی دارید؟

من در این جلسات، مجری بودم و آثار ادبی ام هم منتشر شده است. اولین کتابم  15 سال قبل باعنوان «هرگز گلی را پرپر نکردم» که برگرفته از یکی از مصرع های شعر استاد کمال است، منتشر شد و دومین کتابم با عنوان «السلام علیک یا خورشید» توسط آستان قدس رضوی منتشر شده است. در حال حاضر هم چند کتاب  شعر آماده چاپ دارم که اگر فرصتی یا هزینه ای فراهم شود چاپ می کنم . انجمن ادبی چهارنفره ای داشتیم متشکل از من، امیربرزگر، غلامرضا شکوهی و محمدعلی سالاری که با توجه به در گذشت دو بزرگوار امیر برزگر و مرحوم شکوهی این جلسات توسط من و آقای سالاری همچنان برگزار می شود.

در انجمن حرم مطهر رضوی هم بیش از 30 سال بدون وقفه حضور داشته ام که در این انجمن بسیاری از شاعران بزرگوار مثل استاد شفق، دکتر سالاری، دکتر منوری ، جناب آقای کاظمی و بسیاری از دوستان حضور دارند.

جایگاه شعر آیینی مشهد را در مقایسه با جریان شعر آیینی کشور، چگونه می بینید؟ 

وجود بارگاه منور رضوی باعث شده مشهد تبدیل به پایگاه  ادبی آیینی کشور شود.  انجمن ادبی رضوی بسیار تاثیر گذار بوده و سطح شعر آیینی این شهر و استان را در قیاس با سایر استان ها بالا برده است و حتی بر شعر آیینی کشور هم تاثیر گذاشته اشت.

آیا مشهد و جلسات ادبی اش هنوز هم برای شاعران و بزرگان ادب سراسر کشور جاذبه گردشگری دارد؟

بله هنوز هم این جایگاه را دارد . بسیاری از شاعران مانند گذشته به مشهد که می آیند حتما به انجمن ضعر رضوی سر می زنند . چون این انجمن قدمت زیادی دارد و  بیش از 30 سال است که برپا است. البته وجود بارگاه منور رضوی و آرامگاه فردوسی هر مومن و ادب دوستی را به مشهد می کشاند.  

اگر بخواهیم از آسیب های شعر خراسان صحبت کنیم، به چه مواردی اشاره می کنید؟

شاعران بسیاری از خراسان به سمت پایتخت مهاجرت کرده اند و آن هم به دلیل این است که رسانه ها به شاعر و هنرمند پایتخت نشین توجه بیشتری می کنند. شاید اگر اخوان به تهران مهاجرت نمی کرد ، اخوان ثالث نمی شد و عماد خراسانی هم همینطور.

استاد قهرمان در مشهد ماند و فعالیت ادبی اش را در همین شهر ادامه داد اما فقط یک یا دو بزرگداشت برای او برگزار شد، در حالی که شاعران پایتخت نشین حتی اگر در حد اساتید ساکن در مشهد هم نباشند بیشتر مورد توجه هستند و چندین بار برای آن ها مراسم بزرگداشت برگزار می شود.

نظرتان راجع به جریان های ادبی شعر معاصر چیست؟

تعداد زیادی شاعر جوان با استعداد وارد عرصه ادبی شده اند که این عزیزان باید مطالعه بیشتری داشته باشند و آثار بزرگان ادب فارسی مثل حافظ، مولوی، سعدی و شاهنامه فردوسی را بخوانند اما متاسفانه گاهی می بینیم از این آثار حتی نمی توانند روخوانی کنند. مساله بعدی این است که این شاعران باید نقد پذیر باشند و نظر اساتید را مورد توجه قرار دهند.

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.