نسیم، سعیده، آرزو، سپیده، کاظم، شهروز، امیرعلی و چند اسم دیگر که هدف از ذکر آن‌ها صرفاً واقعی بودن هویت‌هایی است در زیر پوست شهرهایمان و نه ساختگی بودن نامشان.  

زندگی مجردی؛ انتخابی خودخواسته یا تحمیلی؟

اعظم طیرانی/

نسیم، سعیده، آرزو، سپیده، کاظم، شهروز، امیرعلی و چند اسم دیگر که هدف از ذکر آن‌ها صرفاً واقعی بودن هویت‌هایی است در زیر پوست شهرهایمان و نه ساختگی بودن نامشان.  

جوان‌هایی که برای گریختن از دغدغه‌های کوچک و بزرگشان زندگی مجردی را به بودن زیر سقف خانه پدری ترجیح داده‌اند.

ما هم تعدادشان را دقیقاً نمی‌دانیم. با وجود آنکه حسام عقبایی، نایب رئیس اول اتحادیه املاک تهران به ما می‌گوید: آماری از تعداد خانه‌های مجردی ندارد و تا امروز تحقیقی در این خصوص انجام نشده است اما پیش از این؛ برخی نیز از زندگی مجردی ۳۰ درصد از جوانانِ شهرهای بزرگی همچون تهران، تبریز، اصفهان، مشهد، اهواز و شیراز خبر داده بودند.

محمود گلزاری، معاون وقت ساماندهی امور جوانان وزیر ورزش و جوانان نیز پنج سال پیش از این گفته بود: «در حال حاضر بیش از ۱۰ میلیون جوان ایرانی مستعد و دارای شرایط ازدواج هستند اما به صورت مجردی زندگی می‌کنند».

در عین حال آنچه اهمیت دارد صرف نظر از تعداد جوانان مجرد و خانه‌های مجردی، چرایی انتخاب این شیوه از زندگی و تبعات ناشی از آن است که کوشیده‌ایم در ضمن این گزارش به آن پاسخ دهیم.

• زندگی با تنهایی

محمدتقی کرمی، استادیار دانشکده‌ علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی در تعریف خود از خانه‌های مجردی می‌گوید: مجرد زیستی موضوعی است مدرن و در عین حال ناسازگار با فرهنگ و جامعه‌ ما، اما معنایش این نیست که این ناسازگاری ادامه پیدا می‌کند. یعنی ما در عین حال که این پدیده را وارداتی و به‌اصطلاح میهمان می‌دانیم، اما میهمانی است که در یک چرخش دارد تبدیل می‌شود به میزبان که افقی غیر از زندگی در انزوا و تنهایی ندارد.

دکتر کرمی با اشاره به دلایل گسترش خانه‌های مجردی در جامعه‌ می‌افزاید: اگرچه نباید علل و عوامل عمومی را نادیده گرفت، اما یکی از دلایل مهم این سبک زندگی، تغییر نظام ارزش‌هاست. به عنوان نمونه روحیه جمع‌گرایانه که یک نظام ارزشی است، تبدیل به روحیه‌ فردگرایانه و متفرقانه می‌شود. اینکه در گفتمان مدرن، خواست فردی بر خواست جمعی تقدم دارد، تأثیرهای خودش را این ‌گونه نشان می‌دهد.

• مضیقه ازدواج

وی دومین عامل گسترش خانه‌های مجردی در جامعه‌ را مسئله‌ «مضیقه‌ ازدواج» می‌داند و توضیح می‌دهد: مضیقه‌ ازدواج یعنی فراهم نبودن فرصت ازدواج ایده‌آل برای یک دختر یا پسر و اینجاست که ناخواسته به زندگی مجردی تن می‌دهند. اینکه می‌گویم زندگی مجردیِ ناخواسته، یعنی ممکن است در شروع یک علاقه و انگیزه‌ای باشد که بخواهند مستقل باشند، اما در ادامه کم می‌آورند و آرزو می‌کنند ای‌ کاش یک زندگی خانوادگی داشتند. به طوری که در اغلب پژوهش‌هایی که در این زمینه انجام شده به این مسئله رسیده‌ایم که جوانانی که خانه‌ مجردی داشتند، آرزویشان داشتن خانواده‌ای آرام و دلنشین بوده و این مهم نشان می‌دهد زندگی مجردی برای جوانان ما- به ویژه دختران- یک زندگی تحمیلی است.

به گفته دکتر کرمی عامل مهم دیگر، از ‌بین‌ رفتن خانواده‌ مبدأ است. در برخی مواقع خانواده‌ مبدأ جوانان از بین رفته یا وجود دارد، ولی حمایت نمی‌کند- یعنی پدر و مادر هر دو هستند، اما به دلایل عاطفی یا اقتصادی، فرزندشان را طرد می‌کنند- مجردزیستی به آن‌ها تحمیل می‌شود و مجبورند به پانسیون‌ها و خانه‌های مجردی رو بیاورند. به هر دلیل این پدیده‌ها موجب می‌شود که به ‌تدریج پدیده‌ تجرد زیستی یا خانه‌های مجردی ناخواسته در کلانشهرها رو به افزایش باشد.

• آسیب‌ها و تهدیدهای تک‌زیستی

این پژوهشگر اجتماعی در پاسخ به این پرسش که چه آسیب‌هایی این افراد و جامعه را تهدید می‌کند، می‌گوید: خانه از گذشته تاکنون به عنوان مسکن، یعنی محل سکون و آرامش شناخته ‌شده است. نخستین پیامد دوری این افراد از خانه و خانواده این است که از موقعیت خود احساس آرامش و رضایت ندارند و به لحاظ شهروندی نیز شهروند درجه‌دوم محسوب می‌شوند که جامعه آن‌ها را جدی نمی‌گیرد. نکته‌ سوم نیز احساس ترس و خلأهای عاطفی است. همه افراد نیاز به محبت پدر، مادر، برادر، خواهر و محبت جنس مخالف دارند وقتی هر کدام از این‌ها نباشد، فشار نبودنش بر آن بخشی که هست متمرکز می‌شود.

عوامل تأثیرگذار در گسترش خانه‌های مجردی

دکتر کرمی با اشاره به راهکارهایی برای دفع آفت‌های زندگی در خانه‌های مجردی و اینکه چگونه می‌توان این پدیده را کنترل کرد، اظهار می‌دارد: ما سه مسئله‌ مهم ازدواج، اشتغال و تحصیل را پیش رو داریم که مرجع رفع هر سه باید خانواده باشد. یعنی هیچ ‌گاه نباید این فضا را به وجود آوریم که جوان برای حل مشکلاتش از خانواده‌ مبدأ فاصله بگیرد؛ حالا چه فاصله‌ فیزیکی، چه فاصله‌ اقتصادی یا فرهنگی. این‌ها نشان می‌دهد که متأسفانه تاکنون در بحث‌ توسعه به مسئله‌ خانواده کم‌توجه بوده‌ایم، در حالی که باید از خانواده حمایت کنیم و نه از افراد. باید خانواده را توانمند کنیم تا جوانان احساس کنند که باید با خانواده‌هایشان مسائلشان را پیش ببرند و حل کنند. همچنین ایجاد توسعه متوازن در همه مناطق کشور ضروری است و این درست نیست که پایتخت علم، فرهنگ، سیاست و اقتصاد کشور تهران باشد و مردم هجوم ببرند به چنین شهری. باید امکانات به گونه‌ای توزیع شود که به عنوان مثال من که معلم دانشگاه هستم، اگر بخواهم در یک شهر کوچک معلم دانشگاه شوم، احساس نکنم که به لحاظ موقعیت علمی عقب افتاده‌ام یا آنکه پزشک یا مهندس شده احساس نکند در یک شهر کوچک نمی‌تواند به دستاوردهای علمی، فنی و اقتصادی برسد، زیرا این مسئله یکی از عوامل مهاجرت جوانان به تهران و سایر کلانشهرهای کشور و در پی آن گسترش خانه‌های مجردی شده است.

• رغبت جوانان به ازدواج افزایش یابد

علی کرد، عضو کمیسیون اجتماعی مجلس نیز گسترش پدیده تنهازیستی را عامل مؤثر کاهش ازدواج می‌داند و نسبت به افزایش تمایل جوانان به زندگی مجردی هشدار می‌دهد. به گفته وی بیکاری و مشکلات اقتصادی می‌تواند یکی از عوامل مؤثر در روی آوردن جوانان به سمت زندگی مجردی باشد، بنابراین ضرورت دارد دولت برای رفع مشکلات اقتصادی و بیکاری جوانان گامی جدی بردارد و زمینه ازدواج آسان را برای آن‌ها فراهم کند؛ چراکه برخی از جوانان به هیچ وجه از پس تأمین هزینه‌های زندگی مشترک برنمی‌آیند و به همین دلیل تمایلی به زندگی متأهلی و ازدواج از خود نشان نمی‌دهند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.