بازار یک میلیارد و ۸۰۰ هزار نفری جهان اسلام در دهه‌های اخیر از پر رونق‌ترین حوزه‌های گردش ثروت محسوب می‌شود.

جای خالی وحدت ارزی علیه دلار

زهرا طوسی/

 بازار یک میلیارد و ۸۰۰ هزار نفری جهان اسلام در دهه‌های اخیر از پر رونق‌ترین حوزه‌های گردش ثروت محسوب می‌شود. اما با وجود ظرفیت‌های جذاب و درآمدهای نجومی، همواره این چشم آبی‌های غربی هستند که در ازای واردات گسترده، پول این کشورها را در مسیر منافع دنیای سرمایه‌داری به‌کار می‌گیرند.

با آنکه کشوری مثل قطر با بالاترین درآمد سرانه در جهان در قلمرو سرزمین‌های اسلامی قرار دارد و کشورهایی مثل عربستان، کویت، امارات و لیبی در صدر ممالک صاحب نفت، گاز و پتروشیمی هستند و با وجود مصر و ترکیه به‌عنوان نمادهای کهن، سرشار از جاذبه جهانگردی و ایران که گنجینه هنر و خلاقیت و منابع پایدار زیرزمینی است، همواره در فهرست بلند بدهکاران بانک‌های بین‌المللی و کشورهای توسعه یافته نام کشورهای اسلامی فراوان دیده می‌شود.

به‌راستی چرا مسلمانان با وجود نفوس زیاد، وسعت جغرافیایی پردامنه و ثروت رؤیایی قادر به دریافت سهم خود از بازار جهانی نیستند؟ چرا همه این کشورها مصرف‌کننده و نیازمند دریافت وام و کمک هستند؟ آیا تفاهم‌نامه‌هایی مثل جی ۷ (هفت کشور صنعتی) و شانگهای نمی‌تواند اسلامیزه شود و در جهت شکوفایی ملت‌های مسلمان همراهی کند؟ آیا در حالی که مسلمانان حجم ۷۵ تریلیون دلاری از اقتصاد جهانی را در دست دارند در رفتاری عملی و میدانی نمی‌توانند قطب‌های اقتصادی دنیا را به عقب رانده و در اتوبوس پیشرفت، یک صندلی برای مسلمانان رزرو کنند؟ پژوهشگران و کارشناسان اقتصادی در پاسخ به قدس کوشیدند به این پرسش‌ها پاسخ دهند.

بازارهای تکه تکه اسلامی

محمد جعفری نژاد، کارشناس اقتصادی در گفت‌وگو با خبرنگار ما می‌گوید: پس از انقلاب یکی از مباحث مطرح شده همین بود که وحدت را در کشورهای اسلامی ایجاد کنیم؛ تا حدودی هم پیش رفتیم و کشورهای مثل یمن، عراق، سوریه، لبنان، افغانستان و... در کنار هم قرار گرفتند؛ اما به محض اینکه زمزمه‌های وحدت جدی شد، دول غربی بیکار ننشستند و به رقیب‌تراشی پرداختند که در نهایت به تکه‌تکه باقی‌ ماندن بازار و تأخیر مشارکت اقتصادی میان کشورهای اسلامی منجر شد.

وی می‌افزاید: کشورهای اسلامی باید اختلافات زبانی، قومی، اقتصادی و حتی منطقه‌ای را کنار بگذارند. از نقش استکبار در این زمینه نباید غافل شد، زیرا جدا از مباحث اقتصادی، اگر کشورهای اسلامی یا منطقه‌ای، به خصوص در جنوب غرب آسیا که رگ حیاتی نفت هستند، با هم در یک جهت حرکت کنند، آمریکا و اروپا با بحران انرژی روبه‌رو می‌شوند. به همین خاطر است که به محض اینکه ایران می‌خواهد مشکلاتش را با عربستان حل کند، به سرعت وارد عمل می‌شوند و نمی‌گذارند دو کشور به چنین هدفی برسند.

نفت حلقه وحدت نیست

وی با اشاره به اینکه حلقه وحدت کشورهای مسلمان نفت نیست، می‌افزاید: نمی‌توان گفت تنها حلقه تجاری بین کشورهای اسلامی نفت است. هر چند این کشورها با این ابزار نیز می‌توانند انرژی دنیا را مدیریت کنند، ولی باید گفت کشورهای اسلامی از نظر ژئوپلتیکی نیز شاهراه تجارت دنیا هستند، در واقع هر تجارتی در دنیا به نوعی نیازمند ارتباط با این کشورهاست.

وی با اشاره به اینکه کل اتحادیه اروپا که با هم متحد هستند، به اندازه چند کشور اسلامی هم نمی‌شوند، از تنوع اقلیمی و آب و هوایی و منابع دریایی که از شرق آسیا تا شمال آفریقا، کشورهای حوزه خلیج فارس و حاشیه مدیترانه را دربرمی‌گیرد، یاد می‌کند که به کشورهای اسلامی قدرت اقتصادی بالایی بخشیده است. وی با اشاره به اینکه همه این کشورها از نظر فناوری در یک سطح نیستند، یادآوری می‌کند گسترش مبادلات اقتصادی میان این کشورها می‌تواند به توسعه کشورهای ضعیف‌تر نیز کمک کند و امکان پیشرفت را برای همه فراهم آورد؛ این هم‌افزایی و گسترش همکاری‌های مشترک در نهایت می‌تواند کشورهای مسلمان را به قطب تأثیرگذار در نظام اقتصاد جهانی تبدیل کند.

 به گفته وی، از نظر سرمایه‌گذاری خارجی نیز کشورهای اسلامی با سرمایه‌گذاری در کشورهای همپیمان مسلمان می‌توانند ضمن بر حذر ضمن بودن از آفت‌ها و عوارض منفی سرمایه‌گذاری خارجی، در توسعه اقتصادی یکدیگر نیز دخیل باشند.

آدرس یک بازار بزرگ ۲ میلیاردی

وی نیروی انسانی و جمعیت نزدیک به ۲ میلیاردی ۵۷ کشور مسلمان را یک بازار مصرف بزرگ بین‌المللی می‌داند و تأکید می‌کند: حدود یک‌میلیارد نفر در جنوب و جنوب شرق آسیا زندگی می‌کنند، این یعنی ظرفیت‌های غیرقابل انکاری در اقتصاد کشورهای اسلامی برای نیل به توسعه وجود دارد که لازمه آن هم‌افزایی، گسترش همکاری‌ها، توسعه فعالیت اقتصادی اشتغال‌آفرین و سرمایه‌گذاری مشترک است. با چنین وسعت و جمعیتی تجارت آزادی که بین کشورها در اتحادیه اروپا وجود دارد در کشورهای اسلامی نیز می‌تواند پا بگیرد؛ اگر این بازار به واسطه اتحاد شکل می‌گرفت مطمئناً ابرقدرتی اسلامی متولد می‌شد که توان آن خیره‌کننده بود.

وی با اشاره به اینکه تولد نهادهای اقتصادی در میان کشورهای اسلامی، می‌تواند سامان‌بخش و هماهنگ‌کننده فعالیت‌های اقتصادی میان این کشورها باشد تا در آینده‌ای نزدیک به یک ائتلاف مالی و اقتصادی بزرگ در جهان نائل شوند، تأکید می‌کند: با حذف روادید بین کشورها و توسعه گردشگری، ایجاد بازار پولی مشترک، توافق‌نامه‌های تجاری، برداشتن تعرفه‌ها از کالاهای یکدیگر و تقسیم کار بر اساس مزیت‌های منطقه‌ای هر کشور، تجارت دنیا در قبضه مسلمان‌ها خواهد بود و می‌شود بحث امنیت را که به شدت در مسائل اقتصادی تأثیرگذار است نیز در چنین فضایی پوشش داد.

فقط جنگ را کنار بگذارند

وی با بیان اینکه در غیاب چنین اتحادی، افغانستان، عراق، سوریه، یمن، مصر، لیبی، سودان و... توسط دول غربی تکه تکه شدند، تأکید می‌کند: به نظر می‌رسد برای نیل به مقصود باید در ابتدا با برداشتن موانع به تشکیل یک اتحادیه فکر کنیم. نخبگان و علما باید برای بسترسازی این تفکر، پای کار بیایند و دل‌های مسلمانان جهان را به هم نزدیک کنند. اگر ملت‌ها و دولت‌های اسلامی ماهیت کشورهای استکبار را بپذیرند و اسیر ترفندهای این کشورها نشوند، حتی اگر با هم متحد نشوند و تنها تخاصم و جنگ را کنار بگذارند، از برکت این حرکت اقتصادهایشان شکوفا می‌شود.

وی یادآوری می‌کند: در ایران نقشه راهبردی اقتصاد بر مبنای سند اقتصاد مقاومتی تدوین شده است که این موضوع می‌تواند به عنوان یک تجربه آزموده شده در اختیار کشورهای جهان اسلام قرار گیرد.

تعریف پروتکل‌های اقتصادی منطقه‌ای

محمد طاهری‌نژاد، پژوهشگر توسعه منطقه‌ای بر این باور است که در حال حاضر محوریت استعمار نوین نظام سلطه و همجه‌های آن از جنس اقتصادی است، که خودش را در قالب تحریم و پروتکل‌های بین‌المللی اقتصادی نشان می‌دهد.

به اعتقاد وی، کشورهای اسلامی راه برون‌رفتی برای این وضعیت ندارند، مگر اینکه به سمت وحدت یا ائتلاف‌های جدی منطقه‌ای حرکت کنند که در قالب‌های مختلفی می‌تواند انجام شود، از جمله اینکه برای همه پروتکل‌های اقتصادی و حکمرانی بین‌المللی که توسط دولت‌های غربی با اهداف به‌ظاهر دوستانه و صلح‌طلبانه در دنیا علم شده ولی کارکرد استعماری در آن پایه‌گذاری شده، مابه ازای منطقه‌ای و اسلامی تعریف کنیم که کارکردهای واقعی داشته باشد.

وی با بیان اینکه پول مشترک میان کشورهای اسلامی می‌تواند از سلطه تاریخی و هژمونی مالی دلار بکاهد، می‌گوید: این کشورها با سازوکارهای ساده می‌توانند ارز منطقه‌ای اسلامی ایجاد کنند که بتوانند تجارتشان را با آن انجام دهند. این ارز می‌تواند در فرایندی منطقی در مقابل دلار قد علم کند. برای این کار باید به سمت همکاری‌های منطقه‌ای برویم و بین خودمان نظام نامه ایجاد کنیم.

چاره‌ای جز هضم در نظام سلطه نداریم

به گفته وی، در این مسیر نخستین مسئله فهم کارکردهای حکمرانی نظام سلطه توسط دولتمردان است. سیاست‌گذاران باید به این فهم برسند که تن دادن به استانداردها و الگوهای دیکته شده غربی، آن‌ها را در مرحله اول از رشد اقتصادی خودشان و در مرحله بعد از رسیدن به اتحاد کشورهای اسلامی باز می‌دارد. چالش بعدی با خود نظام سلطه است که با انواع فشارها نخواهد گذاشت این توافق‌های اسلامی شکل گیرد. سد دیگری نیز هست که ایستادن در مقابل رخنه جریان نفوذی در بدنه تصمیم‌گیر است که نمی‌گذارد ساده‌ترین سیاست‌ها نیز عملیاتی شود؛ این گروه نفوذی اغلب تحصیلکرده کشورهای غربی هستند و خواسته یا ناخواسته متأثر از آنچه آموخته‌اند، جنس راهبردهای اتحاد اسلامی را رو به انزوا می‌دانند و اعتقاد دارند ما چاره‌ای نداریم جز اینکه که در بازی‌های امروز نظام سلطه هضم شویم؛ در صورتی که از این موانع بگذریم می‌توان به چشم‌انداز روشنی که وحدت اسلامی برای کشورها به ارمغان می‌آورد امیدوار بود.

رشد اقتصادی با توسل به اقتصاد قوی‌تر یا ضعیف‌تر؟

ابوالفضل کوثری، پژوهشگر و کارشناس حوزه دیپلماسی اقتصادی مانع جدی برای تحقق اتحادیه بزرگ اسلامی را رویکرد و نگاه دولت ما و دیگر کشورهای اسلامی به مبحث رشد و پیشرفت می‌داند که تحقق توسعه اقتصادی را در گرو توسل به اقتصادهای قوی‌تر می‌دانند.

یعنی در حالی که بیشتر کشورهای پیشرفته دنیا برای رشد و پیشرفت خود از اقتصادهای ضعیف‌تر کمک می‌گیرند، یعنی به مدد صادرات به این کشورهای ضعیف‌تر و تصاحب بازارهای آن‌ها و سپس انتقال فناوری و... اقتصاد خودشان را به سمت پله‌های بالاتر هدایت می‌کنند، این رویکرد در کشورهای اسلامی بدون مشتری است.

وی با اشاره به اینکه دولت‌های اسلامی به دیپلماسی اقتصادی بها نمی‌دهند، می‌افزاید: اگر بخواهیم جزئی‌تر بررسی کنیم، در کشور ما وزارت خارجه فهم کاملی از سیاست خارجی اقتصادمحور ندارد؛ اگر تعداد سفرهای وزیر خارجه را در نظر بگیریم می‌بینیم آقای ظریف تقریباً در این چند سال بیش از ۶۰ بار به اروپا سفر کرده، ولی به تعداد انگشت‌های یک دست هم به عراق سفر نکرده در حالی که تجارت خارجی ما با عراق ۱۰ برابر تجارت خارجی ما با کل اروپاست. این نشان می‌دهد اصلاً بحث اقتصادی‌محور بودن دستگاه سیاست خارجی ما نیست. حالا این بحث متناسب با فضای وحدت به صورت کلی‌تر نیز قابل بحث است. البته به‌تازگی اقتصاددان‌ها این موضوع را که باید یک رویکرد چندجانبه‌گر در اقتصاد داشته باشیم را آغاز کرده‌اند، به این معنا که ما تا می‌توانیم باید بازارهای هدف را در کشورهای همسایه، منطقه و اسلامی توسعه دهیم، چون این رویکرد هم ضریب تحریم‌پذیری ما را کم می‌کند هم رشد و توسعه اقتصادی را به دنبال دارد؛ ولی مشکل اینجاست که هم در کشور ما و هم در دیگر کشورها نگاه‌ها به سمت غرب است.

گام اول؛ همگرایی در اتحاد با عراق

وی تأکید می‌کند: همه ائتلاف‌هایی که در دنیا وجود دارد، از توافق بین یکی دو کشور شروع شده و کشورهای دیگر به مرور به آن اضافه شده‌اند؛ تحقیقات ما هم نشان می‌دهد که برای نیل به این هدف می‌توان با اتحاد تجاری و تفاهم‌های اقتصادی بین ایران و عراق گام اول ایجاد همگرایی منطقه‌ای را برداشت.

در منطقه ما عراق ظرفیت تبدیل شدن به بزرگ‌ترین کشور جهان عرب را دارد؛ البته عربستان این نگاه را به عراق ندارد و رشد عراق و یمن از شمال و جنوب را تهدیدی برای عربستان می‌داند. منظور از این نکته این است که نمی‌شود امیدوار بود بشود تمام کشورهای جهان اسلام را ذیل یک اتحاد اقتصادی به همگرایی دعوت کرد، ولی می‌شود در گام اول از ائتلاف بین ایران، عراق و سوریه آغاز کرد و در گام دیگر افغانستان و پاکستان را به ائتلاف افزود؛ این دایره می‌تواند هر روز بزرگ‌تر شود تا همه کشورها حتی عربستان را نیز در خود بپذیرد. در ذیل این ائتلاف می‌توان تجارت آزاد منطقه‌ای را مطرح کرد و در نهایت در مراتب بالاتر به پول و بازار مشترک نیز رسید. این همگرایی می‌تواند با یک قرارداد تجاری با عراق آغاز شود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.