۲۷ آبان ۱۳۹۸ - ۱۰:۵۹
کد خبر: 678809

 چندی پیش معاون هماهنگی وزارت کشور از برگزاری ۳۳۱ تجمع قانونی در یک سال گذشته گفته بود؛ تجمعاتی که در آن کارگران، معلمان، دانشجویان، معلولان و... به بهانه‌ای گرد هم می‌آمدند تا صدایشان را فارغ از نویزهای پنهان شبکه‌های اجتماعی به گوش مسئولان برسانند. با چهره‌هایی بی‌نقاب و مشت‌هایی خالی از چوب، سنگ و دشنه.

تجمعاتی که از بوی تند خشونت و حضور متعفن فرصت‌طلبان هم در صف نخست صنف و تشکل‌های وابسته‌شان خبری نبود.

صاحبان قانونمدار چنین تجمعاتی با وجود آنکه از بی‌توجهی مسئولان کارد به استخوانشان رسیده بود؛ دیگران را به سعه‌ صدر و رواداری، رعایت اخلاق و پرهیز از انتساب به فلان گروه سیاسی سفارش می‌کردند. درست عکس آنچه در چند روز گذشته به بهانه تغییر نرخ بنزین در چند شهر کشور صورت پذیرفت.

تفسیر سیاست اخیر دولت و بررسی کارآمدی یا ناکارآمدی آن موضوعی است که باید از سوی متخصصان علم اقتصاد مورد توجه قرار گیرد اما آنچه می‌ماند ضرورت ملاحظه نکاتی است که در فرایند میان دولت و مردم باید بیش از گذشته آن‌ها را مورد توجه قرار داد.

اما اتفاقات اخیر نشان داد که ما حتی پیش از الزام شهروندان به پذیرفتن تصمیماتی که قطعاً بر اساس ضرب و تقسیم داده‌های منطقی صاحبنظران و کارشناسان خبره نضج گرفته، به درکی مشترک از وضع موجود و آمادگی لازم برای ایجاد هر گونه تغییر نیازمندیم.

شاید به دلیل همین رفتار اخیر است که برخی می‌گویند اظهارنظرهای متناقض مسئولان و اتخاذ تصمیمی مغایر وعده‌های گذشته نه تنها اعتماد عمومی شهروندان جامعه را نسبت به آن‌ها از میان می‌برد که این شائبه را نیز در ذهن‌ها تقویت می‌کند که گویا می‌توان نسخه مهم‌ترین تغییرات را آن هم با دامنه گستردگی اینچنینی یک شبه و بدون ملاحظات اخلاقی و یا احتمالاً به بهای مخاطره افتادن امنیت ملی و تبعات اجتماعی پس از آن پیچید.

فراموش نکنیم اتخاذ تصمیمات عجولانه، واکنش‌ها و پیامدهای احساسی متقابل را نیز در پی خواهد داشت. در چنین شرایطی مهم‌ترین و کارآمدترین گام تلاش برای زدودن غبار ابهام از چهره این تصمیمات و شفاف‌سازی لایه‌های پیدا و پنهان آن و در یک کلام بازگرداندن روح اعتماد به کالبد جامعه است.

بدون تردید تدابیری همچون هدفمندی بنزین که قطعاً عوارض ظاهری و آثار کوتاه‌مدت آن بر ساختار اجتماعی جامعه و به ویژه طبقات متوسط و پایین جامعه دور از انتظار نیست بیش از همه پشتوانه‌هایی همچون شفافیت، درک متقابل، اعتماد و بیان صریح مسئله از سوی متخصصان خبره را می‌طلبد.

چنانکه رهبر معظم انقلاب تیرماه سال 86 پس از اقدام مشابه دولت در هدفمندی بنزین، این گام دولت را اقدامی شجاعانه اما انجام آن را منوط به مقدماتی پیش از آن دانستند.

ایشان در همین خصوص می‌فرمایند: «ما احتیاج داریم به اقدامات شجاعانه. یکی از چیزهایی که من در مورد این دولت خدا را شکر می‌گویم، همین است که شجاعت اقدام وجود دارد. با تردید، با تزلزل، با ترس و لرز نمی‌شود کارهای بزرگ را انجام داد؛ لازم است با شجاعت وارد شد. البته شجاعت به معنای بی‌گدار به آب زدن نیست. بررسی‌ها باید انجام بگیرد، فکر صحیح باید بشود، وقتی به نتیجه رسیدیم، بدون تردید و تزلزل بایستی اقدام کنید. «وشاورهم فی الامر فاذا عزمت فتوکّل علی اللَّه»؛ مشورت‌هایت را بکنید، بررسی‌ها را بکنید، جوانب را خوب بسنجید، وقتی به نتیجه رسیدید، آن ‌وقت به خدا توکل کنید و وارد میدان بشوید. این شجاعت لازم است.

البته وارد بعضی از میدان‌ها شدن، مشکلاتی هم ایجاد می‌کند؛ شکی نیست؛ اما این مشکلات، مثل مشکلات کندن یک چاه عمیق است برای رسیدن به نفت؛ بدون مشکل که نمی‌شود. این، شبیهِ آن مشکلات است. این مشکلات را همه تحمل می‌کنند برای اینکه به نفت برسند؛ برای اینکه به آب برسند. معدن را می‌کاوند، برای اینکه به کان و ماده‌ ارزشمند کانی برسند. این مشکلات از این قبیل است. حالا همین مسئله‌ بنزین از جمله‌ همین کارهاست. این کار شجاعانه‌ای بود؛ خوب شد انجام گرفت. جوانبش را درست ملاحظه کنند و پیش ببرند...».

کوتاه سخن آنکه در جامعه‌ای که در ۴۰ سال گذشته در آن بیش از ۳۵ انتخابات با حضور گسترده مردم انجام گرفته و آن گونه که گفته می‌شود میزان مشارکت مردم در آن‌ها به طور متوسط ۶۸ درصد بوده انتظار آن است با فراهم آوردن زمینه‌های سازنده حضور مردم در تصمیمات و تصمیم‌سازی‌ها، بتوان زمینه‌های مشارکت بیش از پیش آن‌ها را در چنین موقعیت‌های سازنده‌ای فراهم ساخت.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.