بیش از سه سال از آغاز زمامداری دونالد ترامپ و تکیه او بر اریکه قدرت در کاخ سفید می‌گذرد. رئیس جمهور کاسب مآب ایالات متحده که به ظاهر میدان پر پیچ و خم سیاست بین‌الملل را با صحنه زد و بندهای بازاری اشتباه گرفته بود، از همان ابتدا با خوش‌خیالی تمام وعده حل تنش‌های ریشه‌ای و چندین ساله واشنگتن با دشمنان‌اش در شرق آسیا را داد.

از قضا سرکنگبین صفرا فزود!

مهدی خالدی/

 بیش از سه سال از آغاز زمامداری دونالد ترامپ و تکیه او بر اریکه قدرت در کاخ سفید می‌گذرد. رئیس جمهور کاسب مآب ایالات متحده که به ظاهر میدان پر پیچ و خم سیاست بین‌الملل را با صحنه زد و بندهای بازاری اشتباه گرفته بود، از همان ابتدا با خوش‌خیالی تمام وعده حل تنش‌های ریشه‌ای و چندین ساله واشنگتن با دشمنان‌اش در شرق آسیا را داد. رؤیابافی ساده ترامپ اگرچه در چند ماه اول درظاهر راه خوبی را پیموده و حتی برگزاری چند دور گفت‌وگوی وی با رئیس رهبر کره شمالی و همچنین آغاز مذاکرات تجاری میان پکن و واشنگتن همه از فرا رسیدن بهاری نو در روابط دوجانبه حکایت داشت، اما گذشت زمان خیلی زود خزان این فصل از روابط را نشان داد؛ چراکه حل مشکلات با پکن و پیونگ یانگ آن‌گونه که رئیس جمهور آمریکا تصور می‌کرد، آسان نبود. حال نه تنها مذاکره دوطرفه آمریکا با چین و کره شمالی به بن بست خورده، بلکه ژاپن و کره جنوبی به عنوان دو متحد نزدیک واشنگتن با آمریکا بر سر مسائل مختلف به مشکل خورده‌اند.

مذاکره با پکن و پیونگ یانگ در بن بست

امروز اختلافات میان واشنگتن و پکن مجموعه‌ای از حوزه‌های اقتصادی و سیاسی را دربر می‌گیرد. در حوزه اقتصادی پس از تصمیم دونالد ترامپ، ( ۶ ژوئیه ۲۰۱۸) بر اعمال ۳۴ میلیارد دلار تعرفه گمرکی بر واردات کالاهای چینی و پاسخ متقابل چین به این اقدام، جنگ تجاری میان دو کشور رسماً آغاز شده است. در بخش سیاسی نیز ماجراجویی‌های آمریکا از دریای چین جنوبی گرفته تا مداخلات آن در تایوان، هنگ کنگ و تبت همگی بر عمق اختلاف میان دو طرف افزوده و تنش میان دوطرف را گسترده و پیچیده‌تر کرده است.

ترامپ در ابتدای زمامداری‌اش اگرچه در رابطه با کره شمالی نیز شمشیر را از رو بسته و حتی در مقطعی پیونگ یانگ را به حمله نظامی تهدید کرد، اما به سرعت با تغییر 180 درجه‌ای در رویکردهایش پای میز مذاکره با این کشور نشست. دیپلماسی دوجانبه میان واشنگتن - پیونگ یانگ که صرفاً بر پایه علایق شخصی دونالد ترامپ و کیم جونگ اون (که رسانه‌های غربی از آن به «دیپلماسی عاشقانه» تعبیر کرده‌اند) و نه اهداف مشترک شکل گرفته بود، اگرچه با برگزاری دو دور گفت‌وگو میان طرفین همراه شده و نوید روزهای خوب را می‌داد، اما امیدها به سرعت رنگ باخت؛ چراکه در سایه زیاده خواهی‌های آمریکا، کره شمالی پس از دور دوم گفت‌وگوها دیگر تمایلی به حضور در این نشست‌ها از خود نشان نداده و مذاکرات در مورد خلع سلاح هسته‌ای شبه جزیره کره به بن بست رسید.

دوری تدریجی ژاپن و کره جنوبی از آمریکا

سیاست ترامپ در جنوب شرق آسیا با وجود وعده‌های وی نه تنها تداوم بحران با کره شمالی و چین را به همراه داشته، بلکه در بعد دیگر زمینه ساز اختلاف با دو متحد دیرین واشنگتن در این منطقه راهبردی نیز شده است. رئیس جمهور آمریکا در ادامه سیاست تیغ زدن متحدان از عربستان سعودی و دیگر شیوخ ثروتمند حاشیه جنوبی خلیج‌فارس گرفته تا اتحادیه اروپا اکنون درصدد است با ادعای حمایت‌های امنیتی از ژاپن و کره جنوبی اخاذی کند. در همین راستا ترامپ از توکیو خواسته سهم سالانه خود از پرداخت هزینه نظامیان آمریکایی مستقر در ژاپن را به ۸ میلیارد دلار (چهار برابر بیشتر از مبالغ گذشته) و کره جنوبی به ۵ میلیارد دلار (بیش از پنج برابر از رقم فعلی) افزایش دهد. این اخاذی ترامپ از توکیو و سئول علاوه بر ایجاد نارضایتی، این دو متحد واشنگن را در دراز مدت به استقلال بیشتر از ایالات متحده و نزدیکی به روسیه و چین ترغیب خواهد کرد؛ این همان چیزی است که بسیاری از استراتژیست‌های غربی در مورد آن به کاخ سفید هشدار داده‌اند. البته این تمام ماجرا نیست؛ چراکه ژاپن و کره علاوه بر اختلاف با آمریکا؛ باهم نیز به اختلاف خورده و یکدیگر را به قطع همکاری‌های اطلاعاتی - امنیتی تهدید می‌کنند؛ مسئله‌ای که می‌تواند برای واشنگتن دردسرساز بوده و گران تمام شود. اکنون به نظر می‌رسد تمام رؤیاها و بازی بچه گانه ترامپ در مورد شرق آسیا نه تنها رنگ واقعیت به خود نگرفته، بلکه نتایج معکوس به بار آورده است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.