نوام چامسکی، متفکر آمریکایی در کتاب «چه کسی بر جهان حکومت می‌کند؟» به‌صراحت می‌گوید دموکراسی در آمریکا به توحش سرمایه‌داری مبدل شده است.

بزک تصویر یک سقوط

نقوی، فاطمی نژاد/

 نوام چامسکی، متفکر آمریکایی در کتاب «چه کسی بر جهان حکومت می‌کند؟» به‌صراحت می‌گوید دموکراسی در آمریکا به توحش سرمایه‌داری مبدل شده است. این گزاره در دامنه‌ای بزرگ‌تر یکی از نشانه‌های افول رؤیای آمریکایی است. آنچه می‌خوانید مصاحبه ما با دکتر علی سروش، پژوهشگر حوزه مطالعات آمریکا در همین زمینه است.

جناب سروش! چرا گزاره افول آمریکا را با اینکه متفکران آمریکایی نیز بر آن تأکید می‌کنند، نتوانسته‌ایم در سطح افکار عمومی به درستی تبیین کنیم؟

قدم اول همین است که برخلاف تصور عمومی که فکر می‌کند موضوع افول آمریکا شعاری است که از طرف طیف انقلابی مطرح می‌شود، باید گفت اصلاً این طور نیست و این واقعیتی است که در عرصه اجتماعی و فرهنگی رخ داده و موضوعی است که از مدت‌ها پیش شروع شده است. این مسئله سال‌ها پیش از اینکه در ایران مطرح شود توسط خود اندیشمندان آمریکایی از جمله هانتینگتون، فوکویاما و فرید زکریا طرح شده بود. حتی بحث فراتر از مطرح کردن بود و به این موضوع در قالب انتشار کتاب پرداختند. برخی معتقدند افول آمریکا از جنگ جهانی دوم به بعد شروع می‌شود و پس از آن جنگ سرد و هزینه‌هایی که به اقتصاد آمریکا با بدهکارتر کردن آمریکا انجام می‌دهد، موجب می‌شود این اتفاق شدت بگیرد. جدا از نظرات اندیشمندان در این عرصه، کافی است واقعیت بیرونی را نیز از نظر بگذرانیم تا ببینیم که هژمونی آمریکا نه فقط توسط جمهوری اسلامی بلکه توسط اقمار نظام در منطقه نیز شکسته می‌شود. اتفاقاتی نظیر زدن پهپاد آمریکایی، علمکرد ضعیف سیستم‌های ضدموشکی آمریکا در عربستان، عقب نشینی آمریکا از عراق و افغانستان و ناکامی در جنگ‌افروزی داعش همه مؤید این واقعیت بیرونی یعنی افول آمریکا هستند.

یعنی ضعف‌ به رسانه در بازنمایی این واقعیت برمی گردد؟

بله، با همه این واقعیت‌ها، ما در بازنمایی آمریکا در رسانه‌های خودمان ضعف جدی داشته‌ایم. ضمن اینکه روشنفکران نیز به رغم واقعیت بیرونی مذکور، هنوز افول آمریکا را باور ندارند و تصور آن‌ها از آمریکا دقیقاً همان تصویری است که از رسانه‌های جهانی یا بازنمایی بزک شده آن در برخی رسانه‌های داخل کشور می‌گیرند. متأسفانه در مجامع علمی ما نیز به این موضوع پرداخته نمی‌شود. از نکات جالبی که باید درمورد بازنمایی تصویر آمریکا در ذهن ایرانیان مورد توجه داشت این است که همان‌طور که در آمریکا دو طیف اقلیت برخوردار و اکثریت ضعیف وجود دارد، مواجهه ما با آن‌ها نیز از طریق مهاجرت طیف متخصص برخوردار از ایران به آنجا بوده است. یعنی افرادی که به آمریکا رفت و آمد داشته‌اند به همین واسطه، تصویری از آمریکا را در این آمد و شدها برای ما ساخته‌اند که وجه برخوردار آمریکا را می‌بینیم و در بازنمایی از فقر و فلاکت در این کشور سخنی نگفته‌اند. رسانه در بازنمایی و به خصوص خلق فضا و حال و هوا نقش مهمی دارد، مثلاً در همین آمریکا انتخابات، فرایندی طولانی دارد و چند ماه طول می‌کشد؛ چرا که رسانه‌ها فضای روانی عموم را برای شرکت در انتخابات ترغیب کنند. اگر چنین فرایندی طولانی نباشد، طبق برآوردها، حجم مشارکت به زیر ۳۰ درصد می‌رسد.

آمریکا در سال ۲۰۰۸ بحران جدی را تجربه کرد؛ سؤال این است که بحران‌های مقطعی را چطور در دل پازل افول باید تفسیر کرد؟

طبیعتاً دولت و قدرت‌ها وقتی با چالش‌هایی روبه‌رو می‌شوند به بازسازی خود می‌پردازند. از جنگ جهانی دوم تا امروز اگر ارزیابی داشته باشیم می‌توانیم در اره این موارد و بحران‌ها صحبت کنیم. صحبت‌های رئیس جمهور فعلی آمریکا و حتی کتابی که خود ترامپ نوشته به نام «آمریکای فلج شده» همه حکایت از همین موضوع دارند. حتی صحبت‌های فوکویاما و سایر اندیشمندان یا متفکران آمریکایی را باید از این منظر مشاهده کرد که مسئله آن‌ها نیز از طرح این بحث‌ها، احیا و بازسازی آمریکاست.

آیا شدت گرفتن جنگ نرم را می‌توان نشانه‌ای از همین جنس دانست؟

به نظرم توفیق آمریکا در این مدل نرم را نباید مربوط به توانمندی آمریکا دانست بلکه بخش مهمی از آن به کم کاری ما برمی‌گردد. در شرایط فعلی زمینه مساعدی است تا مسئله افول آمریکا را در عرصه این هماورد نرم مطرح کنیم. من همچنان کم کاری در فضای نخبگانی و رسانه‌ای را مهم‌ترین عامل عدم موفقیت در این زمینه می‌دانم.

چه راه حل ایجابی را برای فضای دانشگاهی و نخبگانی در همین موضوع پیشنهاد می‌کنید؟

بخش مهمی از این بازنمایی تصویر آمریکا در اذهان عمومی، از دانشگاه‌ها شروع می‌شود. در سطح دانشگاهی ما باید رشته‌ها و سرفصل‌هایی با موضوع افول آمریکا ایجاد شوند و پایان‌نامه‌ها و پژوهش‌ها را به این سمت سوق دهند. در عرصه نخبگانی نیز رهبری انقلاب گلایه کرده بودند که در کنگره آمریکا چندین طرح ضدایرانی ارائه شده ولی سیاستمداران ما متقابلاً طرح و ایده‌ای را ارائه نداده‌اند. به‌تازگی مصوبه‌ای در مجلس تصویب شد که سرفصل جنایات آمریکا در کتب درسی گنجانده شود که به نظرم اگر دقت نظرروی آن اعمال شود می‌تواند دانش‌آموزان و دانشجویان را با این موضوعات آشنا کند. ضمن اینکه همچنان که اندیشکده‌های زیادی در آمریکا روی مسئله ایران کار می‌کنند ما نیز باید در پژوهشگاه‌ها و اندیشکده‌های خود روی مسئله آمریکا به طور ویژه کار کنیم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.