سیاست های صدا وسیما طی چند سال اخیر در حوزه سریال سازی به سمت تمرکززدایی و خروج از پایتخت رفته است. پیش از این لوکشین اکثر سریال های تلویزیونی در مناطق مختلف تهران بود که به فضای یک خانه ویلایی یا آپارتمانی خلاصه می شد اما سریال هایی درباره بوم ها و قومیت های مختلف ایران، نشان از سیاست جدیدی در تلویزیون داشت که بوی تمرکززدایی از مرکز را می داد.

تبدیل سیمای تهرانی به سیمای ملی

به گزارش قدس آنلاین، پخش سریال هایی همچون «بانوی سردار»، «گیله وا»، «به رنگ خاک»، «وارش» و غیره نشان از توجه به قصه های بومی از شمال تا جنوب این مرز و بوم را دارد. البته پخش سریال هایی با فضا و قصه های بومی و قومیتی، اگرچه مخاطب بیشتری را پای تلویزیون نشاند اما حساسیت ها نسبت به این دست از آثار، کم نیست بطوریکه چندی پیش عده از گیلانی ها به دلیل آنچه که نمایش تصویر نادرست از مردم این خطه نامیده شد، اعتراض کردند. واکنشها به این سریال چنان گسترده بود که بهنام تشکر (بازیگر نقش تراب در سریال) را وادار کرد تا با انتشار ویدئویی خود را زاده این منطقه معرفی و از مردم گیلان عذرخواهی کرده و از آنها بخواهد که کمی صبور باشند. نویسنده این سریال هم از مردم گیلان بابت قصورهای ناخواسته در این مجموعه تلویزیونی عذرخواهی کرد.

پرواز شیخ طادی که پیش از این سریال «بانوی سردار» را که نخستین بانوی سردار ضد استکباری خطه چهارمحال و بختیاری است برای شبکه سه ساخته بود، درباره اعتراضات عده ای در گیلان به سریال «وارش» و اینکه ساخت سریال هایی درباره قومیت ها و مناطق مختلف ایران ممکن است گاهی حساسیت زا باشد به خبرنگار ما می گوید: گاهی این حساسیت ها برای سازندگان، بازندارده است. توجه به این حساسیت ها مهم است زیرا بی اطلاعی از مسائلی باعث آزمون و خطا در حوزه ای حساس می شود. البته مردم خوب استانها باید این فرصت و اجازه را به فیلمسازان بدهند که درباره آنها فیلم و سریال بسازند.

بهتر است مردم صبوری بیشتری داشته باشند

شیخ طادی معتقد است: اگر هم اعتراضی به سریالی می شود بایستی برمبنای نقد سازنده برای برطرف کردن اشکالات باشد تا سد راه بقیه برای ساخت سریال های بومی و منطقه ای نشود. باید به نقد سازنده برای ساخت آثار با کیفیت احترام گذاشت ولی نقدهایی که شکل بازدارندگی و سلبی دارند مانع از ساخت آثار استانی می شوند.

وی یادآور می شود: فیلمسازان برای ساخت اثر در این حوزه باید از مشاوران بومی و تاریخی زبده بهره ببرند، مشاورانی دلسوز و جدی که نتیجه کار با نقدهای کمتری روبرو شود. از سوی دیگر، بهتر است مردم صبوری بیشتری داشته باشند و اجازه بدهند سریال پیش برود چون ممکن است در قسمت های بعد پاسخی به ابهامات و شبهات ابتدایی فیلم داده شود.

به باور او، سیاست جدید صدا و سیما در توجه به قصه های بومی و مفاخر استانها برای برنامه سازی، سیاست درست و مولدی است چون باعث بها دادن به هنرمندان استانها می شود. ضمن اینکه سیمای ملی به جایگاه اصلی خودش بازمی گردد و از فضای  فیلمها و سریال های آپارتمانی خارج می شود.

کارگردان سریال «بانوی سردار» با بیان اینکه تمرکز زدایی در سریال سازی از سیاست های جدید تلویزیون در سال های اخیر است که می تواند مخاطب بیشتری را جذب کند، می گوید: البته اجرای این سیاست کمی دیر است ولی باز هم جای شکرش باقیست که سیمای تهرانی به سیمای ملی تبدیل می شود. مردم وقتی قهرمان های بومی و ملی خود را در تلویزیون می بینند برایشان جذابیت دارد و تقویت هویت آنها کمک می کند.  نکته مهمتر اینکه استانها و اقوامهای مختلف از قهرمانان همدیگر بهره برداری می کنند و فرهنگ استانها بر روی هم تاثیر خوبی می گذارد. این اتفاق باعث «جذابیت ماندگار» آن سریال می شود مثلا سریال های کمدی، جذابیت گذرا دارند ولی برخی از سریال ها دارای جذابیت ماندگار هستند و باعث فرهنگسازی می شوند همچون سریال هایی که درباره مفاخر و بزرگان استانهای مختلف ایران ساخته می شود.

 مدیریت فرهنگی از تحولات جامعه عقب است

اردلان عاشوری، کارگردان سریال «گیله وا»، مجموعه ای که به بخشی از زندگی میرزاکوچک خان جنگلی پرداخته بود و چندی پیش روی آنتن شبکه سه رفت در این باره به خبرنگار ما می گوید: تمرکز زدایی در تولیدات تلویزیونی بویژه سریال و شناساندن مفاخر قومی و بومی ایران تاثیر زیادی در تقویت وحدت ملی دارد. کار تاثیرگذار و خوب مبتنی بر ذوق و استعداد افراد است و مدیریت ذوق و استعداد افراد، کار راحتی نیست.

به باور او، شیوه مدیریت فرهنگی ما نسبت به تحولات جامعه عقب است. مردم در کسری از ثانیه در معرض اخبار قرار می گیرند و واکنش نشان می دهند. در این شرایط لحظه ای، مدیریت فرهنگی ما قدیمی است به طوریکه فاصله بین ایده پردازی و ساخت  و پخش یک اثر، سالها طول می کشد. مشخص است چنین سیستم مدیریتی نمی تواند محتوایی متناسب با نیاز روز جامعه عرضه کند.

او با بیان اینکه بین سیاستگذاران فرهنگی و تولید کنندگان اثر، میانجی ها و فاصله های زیادی وجود دارد بطوریکه بسیاری از حرفها از شوراهای واسطه به درستی منتقل نمی شود، خاطرنشان می کند:  باید فاصله میان بخش تصمیم سازی و تولید کننده محصول فرهنگی کم شود چرا که تلویزیون از تاثیرگذارترین واسطه های فرهنگی در جامعه است و در همه جای دنیا، چنین است.

به باور عاشوری، سریالها جزو پربیننده ترین برنامه های تلویزیونی هستند چون یک سریال مدت زیادی مخاطب را درگیر خودش می کند و همنشینی طولانی مدت تماشاگر باعث افزایش تاثیرگذاری سریالهای تلویزیونی روی او می شود بطوریکه سریالها جزئی از زندگی مردم شده اند.

این کارگردان تلویزیونی درباره حساسیت هایی که ممکن است پیرامون ساخت سریال های بومی و قومیتی به وجود بیاید بر رعایت ملاحظاتی از سوی تولید کننده اثر برای کاهش این حساسیتها تاکید کرده و می گوید: این مسئله بغرنجی است. البته باید به سمت اهمیت دادن به قومیت ها در سریال سازی رفت چون رسانه های اجتماعی می خواهند که همه را شبیه به هم کنند و همه چیز را به سمت جهانی شدن پیش ببرند در حالیکه فرهنگ های زنده بر ویژگی های فرهنگ بومی و قومی خودشان تاکید می کنند. حتی همان کشورهایی که به دنبال جذب و حل شدن در فرهنگ جهانی هستند هنوز بر روی فرهنگهای بومی خودشان تمرکز می کنند بنابراین ما که دارای تمدن باسابقه ای هستیم نمی توانیم در فرهنگ جهانی جذب شویم و باید جایگاه خودمان را در در زبان تصویر پیدا کنیم.

 اهمیت مسئله وحدت ملی

عاشوری می گوید: امروز مردم در کسری از ثانیه در معرض اخبار قرار می گیرند و واکنش نشان می دهند ولی مدیریت فرهنگی ما از این واکنش ها عقب است. مسئله مهم اینجاست که دشمنان ما روی مسئله ایجاد تفرقه میان قومیت ها و تجزیه ایران دارند کار می کنند. این موضوع باید خیلی جدی گرفته شود، بنظرم سازندگان سریالهای تلویزیونی باید روی این موضوع حساس و هشیار باشند.

او با بیان اینکه مردم برای تماشای سریال ها بایستی صبوری به خرج دهند، خاطرنشان می کند: زبان تصویر صد سال است که وارد ایران شده است و پیش از این زبان تاریخ و هنر، شفاهی و کتبی بود. در این صد سال و با ورود تکنولوژی های پیشرفته، زبان تصویر توسعه پیدا کرده و اثرگذاری آن بیشتر شده است. امروز مردم ما کمتر به کتابهای تاریخی رجوع می کنند و بسیاری از قومیت ها منتظرند ببینند که فرهنگ و تاریخ آنها چطور در زبان تصویر نمود پیدا می کند. در واقع سریالهای بومی و تاریخی، خلا رجوع مردم به کتاب را پر کرده است.

به گفته کارگردان «گیله وا» امروز فیلمسازی و سریال سازی، کاری استراتژیک است که توجه به حساسیت ها و آثار مختلف آن، دست و نویسنده را می بندد. شاید یکی از دلایلی که بسیاری از نویسندگان، فیلمسازان و بازیگران تمایلی به همکاری با تلویزیون ندارند، این است که فاصله بین سیاستگزاران و هنرمندان زیاد شده است و اینکه قواعد دست و پاگیر زیادی در تلویزیون وجود دارد.

عاشوری می افزاید: عده ای می گویند که نظارتی بر تولیدات تلویزیونی نیست در حالیکه من به عنوان یک فیلمساز تلویزیونی می گویم آنقدر نظارت زیاد است که برای تولید برنامه در تلویزیون بویژه ساخت سریال باید کفش آهنی پوشید. سریال سازی برای تلویزیون کار بسیار سختی است چون باید با شناخت دقیق از نیازها و خواسته های جامعه، هم مردم را راضی نگه دارید، هم حساسیت های تلویزیون را در نظر بگیرد و هم اینکه قصه جذاب و خوبی بگویید.

او یادآور می شود: وقتی نگارش فیلمنامه سریال هفت قسمتی «گیله وا» سه سال زمان می برد بخاطر همین حساسیت ها و جزئیات خاص است که باید زیر و بم تاریخ را بیرون می کشیدیم و نیازهای روز جامعه را به درستی شناسایی می کردیم که کار بسیار سختی بود.

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.