تراژدی سانچی تقریباً دو هفته دیگر دو ساله می‌شود. شاید آن روزهایی که خبر برخورد نفتکش غول‌پیکر ایرانی با یک کشتی چینی در رسانه‌ها داغ شده بود، هیچ‌کس فکرش را نمی‌کرد راز سر به مهر این حادثه تا دو سال بعد هم برملا نشود.

راز سر به مهر «سانچی»

محمد تربت‌زاده/

تراژدی سانچی تقریباً دو هفته دیگر دو ساله می‌شود. شاید آن روزهایی که خبر برخورد نفتکش غول‌پیکر ایرانی با یک کشتی چینی در رسانه‌ها داغ شده بود، هیچ‌کس فکرش را نمی‌کرد راز سر به مهر این حادثه تا دو سال بعد هم برملا نشود. آن روزها خیلی‌ها از عمدی بودن این سانحه دریایی صحبت می‌کردند و خیلی‌ها هم مدعی بودند مقصد نفتکش کشورمان، کره شمالی بوده! وسط آن همه شایعه اما تنها چیزی که خانواده‌های داغدار کارکنان سانچی را تسلی می‌داد، امیدی بود که مسئولان هرازگاهی در مصاحبه‌های مطبوعاتی‌شان به این خانواده‌ها می‌دادند. امیدی که البته فقط ۹-۸ روز پس از حادثه و زمانی که مسئولان اعلام کردند دیگر هیچ امیدی به زنده ماندن خدمه سانچی نیست، به طور کامل رنگ باخت. فقط چند صباح بعد از اعلام این خبر اما تعدادی از خانواده‌ها اعلام کردند عده‌ای، از کشورهای جنوب شرقی آسیا با آن‌ها تماس گرفته‌اند و خبر زنده ماندن برخی از کارکنان سانچی را مخابره کرده‌اند.

همچنان نامعلوم

سانچی اگرچه در اصل متعلق به شرکت ملی نفتکش ایران بود اما در پاناما به ثبت رسیده بود. این نفتکش ایرانی در روز حادثه ۱۳۶ هزار تن میعانات گازی که حدود ۶۰ میلیون دلار آب می‌خورد را به مقصد کره جنوبی حمل می‌کرد. بر اساس گفته مسئولان، نفتکش از عسلویه حرکت کرده بود و یک شرکت بیمه معتبر هم آن را بیمه کرده بوده. درحالی که قرار بود محموله گازی در یکی از بندرهای کره تخلیه شود، دقیقاً در روز ۱۶ دی‌ماه ۱۳۹۶ خبر انفجار نفتکش ایرانی، مثل بمب در رسانه‌های کشورمان منفجر شد. مسئولان همان اول اعلام کردند علت حادثه، برخورد کشتی فله‌بر چینی «کریستال» با نفتکش ایرانی بوده که موجب مفقود شدن ۳۲ خدمه سانچی که ۳۰ ایرانی و دو بنگلادشی بودند، شده است.

۹ روز طول کشید تا آتش سانچی به طور کامل فروکش کند. البته با وجود تلاش‌های نیروهای امدادی، سانچی غرق شد و از این حادثه فقط پیکر سه خدمه پیدا شد و سرنوشت سایر کارکنان هنوز نامعلوم است.

۹۰۰ درجه سانتیگراد

اگر از ماجرای شایعه‌های عجیب و غریبی که درباره مقصد نفتکش ایرانی مطرح می‌شد بگذریم، تقریباً اولین حاشیه‌های جدی در روز پنجم حادثه آغاز شد. زمانی که رسانه‌ها اعلام کردند چینی‌ها اطفای حریق را به دلایل مختلف مثل نامساعد بودن جو به تعویق می‌اندازند. مسئولان چین همچنین اعلام کرده بودند حجم آتش و وجود مواد فرار، ریسک اطفای حریق را بالا می‌برد، اما از آن‌طرف مسئولان ایرانی معتقد بودند ریسک اطفا به صفر رسیده و باید برای خاموش کردن آتش اقدام کرد. چند روز بعد هم اعلام شد یکی از قایق‌های نجات سانچی ناپدید شده. همان موقع هم بود که تقریباً تمام خانواده‌های داغدار، به زنده بودن خدمه کشتی امیدوار شدند. کار حتی زمانی که پیکر یکی از جانباخته‌ها، با لباس نجات پیدا شد، بیشتر بالا گرفت و مسئولان اعلام کردند کارکنان سانچی اگر زمان کافی برای پوشیدن لباس نجات داشته‌اند، احتمالاً خودشان را از طریق قایق نجات از مهلکه نجات داده‌اند. با وجود همه این احتمالات اما سانچی پس از ۹ روز سوختن در آتش، در عرض دو ساعت غرق شد. درجه حرارت نفتکش ایرانی در دقایق آخر تا ۹۰۰ درجه سانتیگراد بالا رفته بود، به همین خاطر مأموران امداد هیچ جوره نتوانستند برای یافتن پیکر خدمه وارد کشتی شوند.

پای دزدهای دریایی در میان است؟

بیشتر خانواده‌های جانباختگان، چند ماه پس از حادثه گواهی فوت را دریافت کردند اما تقریبا ۹ خانواده، هنوز حاضر نشده‌اند مرگ قطعی کارکنان سانچی را بپذیرند. ماجرای تماس‌های مشکوکی که این ۹ خانواده از کشورهای جنوب شرقی آسیا دریافت کرده‌اند، هرچند در همان ماه‌های پس از حادثه، سوژه رسانه‌ها شده بود اما حالا و پس از اینکه تعدادی از خانواده‌های جانباختگان، در دادگاه فدرال آمریکا علیه سه فرد حقیقی و حقوقی شکایت کرده‌اند، موضوع یک‌بار دیگر سوژه رسانه‌ها شده است. این خانواده‌ها به دادگاه گفته‌اند که بیش از هزار و ۲۰۰ تماس از جنوب شرق آسیا و نقاطی مثل تایوان، نیوزیلند، جنوب چین و... دریافت کرده‌اند. اعضای یکی از این خانواده‌ها که همه جوره مطمئن است فرزندش هنوز در قید حیات است، در مصاحبه‌اش گفته: «برای شماره همراه یکی از خدمه هر ماه هزینه رومینگ می‌آید. برای این تماس‌ها به واحد امور بین‌الملل همراه اول نامه داده‌ایم که هنوز جواب نداده‌اند. از وزارت اطلاعات هم پیگیری کردیم اما در یک صفحه جواب دادند و اعلام کردند به نتیجه نرسیدیم».

از آن‌طرف اما کاپیتان شهرام فرحبد - مدیر بازرگانی شرکت ملی نفتکش ایران – در مصاحبه‌ای که چند روز پیش درباره حواشی جدید سانچی انجام داده، پاسخ این خانواده‌ها را این‌طور داده است: «چرا حتی یکی از تماس‌ها واقعی نبوده و هیچ کدام از این خانواده‌ها نتوانسته‌اند پس از گذشت دو سال یک تماس تلفنی موفق داشته باشند؟ چرا فقط این چند خانواده تماس تلفنی مشکوک دریافت می‌کنند و ۲۲ خانواده دیگر این تماس‌ها را ندارند؟ تا جایی که بنده اطلاع دارم، نهادهای تخصصی مربوطه این ادعاهای مربوط به تماس خدمه کشتی با برخی خانواده‌ها را رد کرده‌اند. این خانواده‌ها می‌گویند شواهدی موجود است که نشان می‌دهد این افراد با قایق نجات رفته و در جایی هستند و تماس‌ها نیز شاهد این است که آن‌ها زنده‌اند. اما اساساً چه دلیلی برای این کار وجود دارد؟ مثلاً برنامه‌ریزی شده که یک کشتی با کشتی دیگری برخورد کند، عده‌ای با قایق نجات پیاده شوند و پرسنل را به جایی ببرند و دو سال هم بگذرد که چه نتیجه‌ای حاصل شود؟ قطعاً کسی که این نقشه را برنامه‌ریزی کرده باید هدفی داشته باشد. برای مثال دزدان دریایی نیز در قبال نگهداری افراد درخواست پول می‌کنند یا هدفی دارند اما از این سناریوی ادعایی چیده شده، هدفی استنباط نمی‌شود».

پایه‌های نگهدارنده دست نخورده‌اند

ماجرا اما زمانی پیچیده‌تر شد که چند شبکه ماهواره‌ای در روزهای گذشته با انتشار چند فیلم‌ مخدوش، ادعا کردند قایق نجات سانچی به طور قطعی از کشتی خارج شده است. با این حال اما اگر همان فیلم‌های مخدوشی که این روزها با سرعت نور در فضای مجازی دست به دست می‌شود را با دقت نگاه کنید، متوجه خواهید شد که پایه‌های نگهدارنده قایق در موقعیت اولیه خودشان هستند. علاوه بر این، پس از حادثه، دو نفتکش غول‌پیکر و یک کشتی ایرانی در منطقه حضور داشتند که تا شعاع چندصد کیلومتری محل حادثه را برای پیدا کردن قایق نجات زیر و رو کرده‌اند. بر اساس گفته مسئولان، دو شناور امدادگر چینی و چندین گشت هوایی هم به محل حادثه اعزام شده‌اند تا به کشتی‌های ایرانی برای پیدا کردن خدمه سانچی کمک کنند. از آنجایی که قایق‌های نجات فقط برای دور شدن از محل حادثه ساخته شده‌اند و با این قایق‌ها بیشتر از چند مایل نمی‌توان حرکت کرد، اگر قایق نجات استفاده شده بود، مأموران امدادی بی‌شک آن را پیدا می‌کردند.

اما اگر این دلایل هم توجیهتان نمی‌کند، می‌توانید نظر کارشناسی مدیر بازرگانی شرکت ملی نفتکش ایران درباره استفاده از قایق نجات را بخوانید: «وسیله‌ای که به آن «Davit» گفته می‌شود، پایه‌ای است که قایق نجات روی آن قرار دارد و توسط دو قلاب به قایق نجات وصل شده و روی آن بسته است تا قایق نجات محکم باشد و در طوفان یا حرکت باز نشود. اگر به تصویر نگاه کنید و از یک کارشناس دریایی نیز بپرسید، واضح است که Davit از جایش تکان نخورده است. در صورتی که وقتی قرار است قایق نجات را در آب بیندازند، Davit به سمت پایین می‌آید و باز می‌شود و قایق نیز کنار کشتی و بالای آب قرار می‌گیرد. وقتی دسته‌های این وسیله بالا و در جایگاه اولیه قرار دارد، امکان ندارد قایق مورد استفاده واقع شده باشد. علاوه بر این، چیزی که تصاویر نشان می‌دهد این است که قایق نجات کاملاً ذوب شده است. کما اینکه اجساد افرادی که روی عرشه کشتی بودند، در اطراف قایق نجات پیدا شده و اگر امکان رفتن با قایق نجات بود آن‌ها به‌طورقطع رفته بودند».

دستِ تقدیر

این وسط اگرچه برخلاف قانون که می‌گوید باید پنج سال از تاریخ مفقودالاثری افراد بگذرد تا بیمه حق و حقوقشان را پرداخت کند اما حق و حقوق خانواده‌هایی که گواهی فوت را امضا کرده‌اند، پس از گذشت دو سال به طور کامل پرداخت شده و حتی یک نفر از بستگان درجه یک هر جانباخته هم به استخدام شرکت ملی نفتکش درآمده‌اند اما آن دسته از خانواده‌ها که هنوز مرگ عزیزانشان را باور نکرده‌اند، طبق گفته خودشان یک ریال هم از مسئولان دریافت نکرده‌اند و حاضر هم نیستند که به‌خاطر دریافت پول، قید پیگیری جانِ فرزند یا همسرشان را بزنند. در این میان نه می‌شود مسئولان را مقصر دانست و نه خانواده‌هایی که تماس‌های مشکوک از خارج کشور دریافت می‌کنند. چون از یک طرف تماس‌های مشکوک بین‌المللی را به این راحتی‌ها نمی‌شود پیگیری کرد و از طرف دیگر هم نمی‌شود این ماجرا را گذاشت به پای کم‌کاری مسئولان؛ چون بر اساس اطلاعاتی که از جعبه سیاه سانچی استخراج شده، چهار کشور چین، پاناما، هنگ کنگ و ایران -که به طور مشترک روی این پروژه کار می‌کردند- و شرکت بیمه بین‌المللی که سانچی را بیمه کرده بوده، به این نتیجه مشترک رسیده‌اند که تمام کارکنان جان باخته‌اند. با این همه اما احتمالاً شکایت خانواده‌های جانباختگان در دادگاه فدرال آمریکا هم به نتیجه خاصی نخواهد رسید و باید منتظر بمانیم تا شاید دست تقدیر راز سر به مهر سانچی و تماس‌های مشکوک از جنوب شرق آسیا را برملا کند!

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.