۷ دی ۱۳۹۸ - ۰۱:۰۳
کد خبر: 684927

«بیشتر از دو سوم مردم جهان بر این باورند که سیاستمداران نماینده آنان نیستند و به پارلمان‌ها اعتماد ندارند». این جمله عجیب و تکان‌دهنده را نه خبرنگاران صدا و سیما در لندن و پاریس گفته‌اند و نه ائمه‌جمعه شهرهای مذهبی کشور.

قدس آنلاین: «بیشتر از دو سوم مردم جهان بر این باورند که سیاستمداران نماینده آنان نیستند و به پارلمان‌ها اعتماد ندارند». این جمله عجیب و تکان‌دهنده را نه خبرنگاران صدا و سیما در لندن و پاریس گفته‌اند و نه ائمه‌جمعه شهرهای مذهبی کشور. این جمله را مانوئل کاستلز در کتاب آخرش که به بحران بی‌اعتمادی در کشورهایی با نظام‌ سیاسی لیبرال دموکراسی اشاره دارد، گفته است. این جامعه‌شناس مشهور اسپانیایی که سه‌گانه مهم عصر اطلاعات او در ایران ترجمه و منتشر شده است، اعتقاد دارد ناتوانی سیستم‌های سیاسی در حل بحران‌ها به صورت مستقیم بر رابطه شهروندان و حکمرانان تأثیر گذاشته و مردم را نسبت به نهادها و نیروهای سیاسی مانند احزاب و پارلمان‌ها بدبین کرده است. چیزی که در ایران امروز نیز به صورت عینی و ملموس دیده می‌شود. مردم مرتب از فایده و اثر مجلس می‌پرسند و به صورت جدی به این موضوع تأکید می‌کنند که اگر مجلس نمی‌تواند برای مسائل و مشکلات آنان راهکاری داشته باشد، بهتر است تعطیل شود یا حتی به توپ بسته شود! اخبار راست و دروغ اظهارات و اقدامات نماینده‌ها نیز بر این خشم و عصبانیت طبیعی مردم افزوده است.

واقعیت این است که مردم، نمایندگان مجلس را نماینده خود نمی‌دانند. یعنی با وجود آنکه انتخابات در شکل و چارچوب مشخص و روشنی برگزار می‌شود و جلسات علنی مجلس در چهار سال نیز به صورت مستقیم پخش می‌شود، همچنان مردم می‌پرسند مجلس چه می‌کند و در اتفاقات تعیین‌کننده و اساسی اقتصادی و سیاسی کشور چه نقش و کارکردی دارد؟ این ابهام و پرسش تا اندازه‌ای در فهم نادرست عمومی از سیر و شکل حکمرانی در کشور ریشه دارد، اما به مقدار در خور توجهی از این موضوع ناشی می‌شود که مردم پارلمان یا مجلس را فاقد اثر یا شأن و کارکرد خطیری که قانون اساسی برای قوه مقننه تعیین کرده، می‌بینند. به تعبیر گویاتر، نمایندگان مجلس، نماینده مردم نیستند و صرفاً از گروه‌ها یا اقشاری نمایندگی می‌کنند که نمی‌توان به آن‌ها مردم گفت. در مقابل چنین تصویر و ترسیمی که الزاماً یا تماماً غلط نیست، چه باید کرد و آیا اصلاً می‌توان کاری کرد؟

تصویر مجلس و مجلسی‌ها با اقدامات نمادین، با شعارهای پرسروصدا و حتی با نشان دادن گوشه‌هایی از زندگی اسطوره‌هایی همچون شهید مدرس و مرحوم ابوترابی ترمیم یا ارتقا پیدا نمی‌کند. مردم باید درک کنند که مجلس قدرتمند، مجلسی است که اولاً مسائل و مشکلات و چالش‌های آنان را می‌شناسد و ثانیاً این شناخت به خودی خود کافی نیست و غصه خوردن برای درگیری‌ها و گرفتاری‌های مردم هم سودی ندارد، بلکه عطف به این رنج‌ها، مجلس راهکار و ایده و راه‌حل دارد. هم دولت را در لوایح خطیری مانند لایحه بودجه به شکلی مشفقانه و نه انتقام‌جویانه و مچ‌گیرانه، یاری رساند و هم نظارتش به شکلی باشد که اصالت و استقلال نهاد مجلس را اثبات کند. مشکلات و مسائل مردم چندان پیچیده نیستند. نامزدها در طول مدت تبلیغات و گفت‌وگو و یارگیری و رأی‌سازی نه چندان طولانی اما دشواری که دارند، می‌توانند این مشکلات و مسائل را بشنوند و درک کنند و حتی در فرصت پیروزی تا آغاز به کار مجلس یازدهم برای آن برنامه‌ریزی کنند.

به صورت مشخص، به دلیل تشدید تحریم‌ها و ضعف و رکود دولت در کسب درآمد، مردم در مسائل معیشتی و اقتصادی به دنبال مفر و راهکاری اساسی می‌گردند. شکل‌دهی نظام مالیاتی بر پایه داده‌های آشکار و روشن، بهبود فضای کسب و کار و رفع موانع تولید و خلق ثروت از سطوح پایین جامعه، سازماندهی نظارت بر درآمدهای فوق‌العاده هنگفتی که مشخص نمی‌شود در کجا و به چه شکلی هزینه می‌شود، همه از ایده‌هایی هستند که می‌تواند اعتماد مردم را نسبت به کارایی مجلس جلب کنند. اما باید باور کرد که این‌ها همه در لایحه و گزارش و مصوبه‌هایی که سیاست‌گذاری می‌کنند، می‌ماند و در زندگی مردم وارد نمی‌شوند. بزرگ‌ترین و جدی‌ترین چالش نامزدهای مجلس یازدهم این است که مردم امروز به دنبال آورده‌هایی آنی و ملموس و محسوس که زندگی‌شان را در کوتاه مدت تکان بدهد، هستند. این آورده یا این نتیجه، باید به مسائل فوری جامعه بپردازد. مسائلی مانند گرانی، اشتغال، ازدواج. از این جهت است که انتخاب روز دوم اسفندماه، حساس و خطیر است. مجلس یازدهم به نمایندگانی نیاز دارد که اولاً شناخت جامعی از مشکلات و ترتیب و فوریت آن‌ها داشته باشند و ثانیاً از ذهنی باز و مبتکر و خلاق برخوردار باشند که اثرات و نتایج فعالیت پارلمانی خود را در همان ۶ ماه اول اثبات نمایند. نامزدهایی که شعارهایی کلی می‌دهند و در نقد، درخشان و دقیق‌اند اما در طراحی و ساخت، کند ‌هستند و تعلل دارند، به کار مجلس یازدهم نمی‌آیند. می‌توان مجلس را به رأس امور بازگرداند، می‌توان اعتماد مردم را به نهادهای سیاسی ترمیم کرد؛ به شرط آنکه غیر از تقوا و شجاعت و فسادستیزی و شفافیت و استقلال و حریت و عدالت‌خواهی، نمایندگان طراح، مبتکر و فکور ساکن بهارستان شوند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.