نویسنده کتاب «ملاصالح» درباره ساخته‌شدن فیلم «۲۳ نفر» و بازتاب شخصیت قاری در این فیلم گفت: خیلی خوشحالم ملاصالح از ادبیات به پرده سینما هم کشیده شد تا به این صورت چهره واقعی او بیش از گذشته برای همگان آشکار شود.

بنیاد شهید «ملاصالح» را پس از مستند «۲۳ نفر»
به عنوان آزاده پذیرفت

زمانیان/

 نویسنده کتاب «ملاصالح» درباره ساخته‌شدن فیلم «۲۳ نفر» و بازتاب شخصیت قاری در این فیلم گفت: خیلی خوشحالم ملاصالح از ادبیات به پرده سینما هم کشیده شد تا به این صورت چهره واقعی او بیش از گذشته برای همگان آشکار شود.

رضیه غبیشی با بیان اینکه ملاصالح قاری ستاره‌ای است که در آسمان تاریخ ایران می‌درخشد و باید به چهره‌هایی مانند او با جزئیات بیشتری پرداخته شود، درباره فیلم «۲۳ نفر» افزود: مظلومیت، سادگی و تأثیرگذاری او در برهه‌ای از تاریخ جنگ به خوبی در فیلم نشان داده شد. اگرچه شخصیت این مردبزرگ به گونه‌ای است که می‌طلبید بیش از این‌ها به او پرداخته شود، چون او مجاهدت‌های زیادی کرده که من در کتاب «ملاصالح» به تفصیل به آن اشاره کرده‌ام و چه خوب بود کارگردان به این جزئیات توجه بیشتری می‌کرد.  

وی با بیان اینکه در لحظه دیدن فیلم خطوط کتاب و روایت‌های ملا را به یاد می‌آورده، خاطرنشان کرد: بعضی صحنه‌ها مانند بازجویی‌ها، کتک خوردن او، نوع سیگار کشیدن و لباس پوشیدن ملا، آویزان کردن او از پنکه و یا دیدارش با محمدالزاوی برگرفته از کتاب من بود. همان زمان که فیلم را می‌دیدم به پسرم می‌گفتم این صحنه‌ها از کتاب من برداشته شده است.

غبیشی در پاسخ به این پرسش که آیا در جریان نوشتن فیلم‌نامه و تولید فیلم «۲۳ نفر» بوده است، با لحن گلایه‌آمیزی گفت: نمی‌دانم چرا آقای کارگردان من را در جریان تولید فیلم قرار ندادند و تا شبی که این فیلم در آبادان اکران شد و نام خودم را در تیتراژ پایانی فیلم دیدم، اطلاع نداشتم ملاصالح و کتاب من هم در فیلم حضور داشته‌اند.

مسئولان فرهنگی آبادان به هنر و هنرمند اهمیت نمی‌دهند

این نویسنده که از بی‌مهری مسئولان فرهنگی آبادان گله داشت، افزود: اکران عمومی فیلم «۲۳ نفر» از آبادان شروع شد و این در حالی است که مسئولان فرهنگی شهر من اطلاعی به من ندادند و حتی برای مراسم اکران عمومی هم از من دعوت نکردند. در حالی که ملاصالح، ۲۳ نفر و آقای کارگردان در این مراسم حضور داشتند.

وی توضیح داد: من خیلی اتفاقی و با تلفن پسرم متوجه شدم فیلم ۲۳ نفر اکران می‌شود که خودم را به مراسم رساندم و در آنجا متوجه شدم از کتاب «ملاصالح» هم اقتباس شده است. البته آقای جعفری، کارگردان اثر در مراسم به من گفتند در ساخت فیلم از این کتاب استفاده کرده‌اند و حتی عذرخواهی کردند که از من دعوت نشده تا در مراسم باشم، چون تدارک برنامه اکران با ایشان نبوده است.

غبیشی با بیان اینکه فرهنگ‌وهنر در آبادان مظلوم است و مسئولان فرهنگی این شهر به هنر و هنرمند اهمیتی نمی‌دهند، ادامه داد: چرا برای مراسم اکران فیلمی که بخش‌هایی از آن برگرفته از کتاب من نبوده نباید دعوت شوم و چرا در هفته دفاع‌مقدس نباید یادی از من به عنوان نویسنده دفاع‌مقدس، کسی که سال‌های نبرد در جبهه‌ها حضور داشته‌ام و همپای همسرجانبازم بوده‌ام، شود؟ آیا منتظرند تا بمیرم و پس از آن از زحمات من تجلیل کنند؟   

می‌خواستم ابرهای تیره زندگی «ملا» را کنار بزنم

وی درباره آشنایی خود با ملاصالح و اینکه چگونه جرقه نوشتن کتاب زده شد، گفت: آبادانی‌ها دورادور یکدیگر را می‌شناسند، ‌ البته  من برداشت‌های سوء درباره وی بسیار شنیده بودم. همیشه با خودم می‌گفتم تهمت‌های ناروای بسیاری به او زده شده، تا اینکه در حسینیه ثارالله با همسرم ملاصالح را برای نخستین‌بار دیدم. همسرم کاملاً ملا را می‌شناخت و همیشه می‌گفت حرف‌هایی که درباره ملا زده می‌شود فقط تهمت است و واقعیت ندارد. به او گفتم من زندگی شما را خواهم نوشت، او خندید و چیزی نگفت. ‌ پس از مدتی از همسرم خواستم تا با او قراری بگذارد، ‌ قراری گذاشته شد و پس از آن دیدارها ادامه یافت و فهمیدم خورشیدی زیر ابر پنهان است و من باید ابرهای تیره را کنار بزنم. در طول مدت نگارش کتاب بسیار با خانواده ملاصالح صمیمی شدم. بارها پیش آمد که ۱۰ دقیقه صحبت می‌کردم و بعد ملاصالح خسته می‌شد و قرار به جلسه بعدی موکول می‌شد.

غبیشی با بیان اینکه مصاحبه و نوشتن کتاب «ملا صالح» از سال ۹۰ شروع شد، اما به خاطر عدم همکاری نشر سوره مهر انتشار کتاب به تعویق افتاد، درباره چاپ کتاب توضیح داد: کتاب در سال ۹۳ به پایان رسید و به‌ نشر سوره مهر تحویل داده شد، اما این انتشارات دو سال من را معطل کرد و کتاب را چاپ نکرد. من بارها این کتاب را بازنویسی کردم و هر بار دفتر نشر به بهانه‌های واهی از انتشار کتاب سرباز می‌زد تا آنکه کتاب را از نشر سوره مهر گرفتم و به نشر شهید کاظمی تحویل دادم و به آن‌ها گفتم اگر کتاب را نخواستید منتشر کنید آن را به سطل آشغال بیندازید، چون خیلی دلشکسته شده بودم تا اینکه دو روز بعد آقای حمید خلیلی، مدیرعامل نشر شهید کاظمی با من تماس گرفت و گفت: وقتی خواندن کتاب را شروع کرده، نتوانسته آن را زمین بگذارد و شب تا صبح برای خواندن کتاب بیدار مانده است. او در همین گفت‌وگوی تلفنی من را مطمئن کرد کتاب منتشر می‌شود.   ایشان تحت‌تأثیر این سوژه قرار گفته بود و «ملاصالح» چند ماه بعد در سال ۹۵ منتشر شد که تاکنون به چاپ ۵۶ رسیده است.

  هنر و ادبیات می‌توانند حقایق را آشکار کنند

غبیشی در ادامه با بیان اینکه هنر و ادبیات می‌توانند حقایق تاریخ ایران را آشکار کنند، گفت: تا پیش از ساخت مستند آقای جعفری انگ خیانت بر چهره ملاصالح خورده می‌شد، اما وقتی مستند ۲۳ نفر ساخته شد و آن‌ها  به خانه ملا رفتند، بنیاد شهید او را به عنوان آزاده پذیرفت و  پس از انتشار کتاب «ملاصالح» شخصیت نورانی او کامل از پشت ابرهای ابهام بیرون آمد و شناخته شد.  

وی افزود: اکنون بسیار خوشحالم که ستاره‌های زندگی ما یکی پس از دیگری خود را به ما نشان می‌دهند و ملاصالح یکی از آن ستاره‌هاست که همه این سال‌ها خالصانه و پاک زندگی کرد، از موقعیتش سوءاستفاده نکرد و پایتخت‌نشین نشد. او به هیچ شخص و سیستمی وصل نیست، حتی یک ماشین ندارد. خانه ساده‌ای دارد که حتماً باید تعمیر شود. او برای همه ایران زحمت کشید.   

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.