۲۸ دی ۱۳۹۸ - ۱۰:۰۸
کد خبر: 688597

فروردین ٩٨ با سیل پلدختر و اهواز راهی آن دیار شدیم تا شاید با تولیدات رسانه‌ای بتوانیم شور و نشاط جهادگران و در عین حال خستگی‌ها و فعالیت‌های شبانه‌روزیشان را نشان بدهیم  وامید را به دل‌های مردم برگردانیم.

محسن ذوالفقاری/

فروردین ٩٨ با سیل پلدختر و اهواز راهی آن دیار شدیم تا شاید با تولیدات رسانه‌ای بتوانیم شور و نشاط جهادگران و در عین حال خستگی‌ها و فعالیت‌های شبانه‌روزیشان را نشان بدهیم  وامید را به دل‌های مردم برگردانیم.

آن روزها خدا کمک کرد، سوژه‌های خوبی پیدا شد و تولیدات خوبی هم داشتیم. دست آخر هم شانسمان زد، دیدار با حاج قاسم نصیبمان شد که لبخند رضایتش قوت قلب بچه‌ها در پایان سفر بود... الحمدلله.

حالا و در دی‌ماه ٩٨ سیل دیگری اتفاق افتاد. این بار هم به عشق حاج قاسم و به امید لبخند رضایت مجددش از همان روز اول خبر، دوربین‌ها و تجهیزات را آماده و خودمان را برای رفتن مهیا کردیم ولی به علت مشکلات متعدد معطل ماندیم. امروز بالاخره با کمک و هماهنگی پایگاه اطلاع‌رسانی جهادگران مشکلات برطرف شد. وقتی عکس شهید قاسم سلیمانی را به ماشین زدیم و راه افتادیم به سمت سیستان و بلوچستان، داشتم به این فکر می‌کردم که اول سال کجا تصورش را می‌کردیم عکس‌هایی که داریم با خوبی و خوشی از ایشان می‌گیریم، آخر سال، آن هم به این شکل به کارمان بیاید! داشتم به این فکر می‌کردم که اگر معتقدیم شهیدان زنده‌اند، پس حتماً سردار سلیمانی، جایی در سیستان و بلوچستان منتظرمان است تا مثل سال پیش که با لبخند رضایتش کارهایمان را تأیید کرد، امسال هم دستمان را بگیرد.

این نکته را هم خوب است بگویم که ما کاری به کم‌کاری فلان خبرگزاری، ارگان و سازمانی نداشتیم و نداریم و تا جایی که بتوانیم، مثل اول سال، کمک کار و یار و یاور سیل‌زده‌ها هستیم. در سیل پلدختر و اهواز با وجود کمی ارتباطات و مشکلاتی که داشتیم، نماهنگ‌ها و کلیپ‌هایمان را به صدا و سیما، اخبار و عکس‌هایمان را هم به خبرگزاری‌ها و فایل‌ها و متن‌هایمان را به گرافیست‌ها رساندیم. امیدواریم در این سفر هم بتوانیم تأثیرگذار باشیم.

پ ن: شاید دیر حرکت کرده باشیم ولی درد عذاب وجدان مانع رفتنمان نشد... دعا کنید مؤثر باشیم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.