هنرمندانی که حسابشان به کلی از حساب سلبریتی‌ها جداست. مثل «داریوش ارجمند» که اظهاراتش در جشنواره فجر حسابی مورد استقبال اهالی فضای مجازی قرار گرفته است و کاربران در واکنش به این صحبت‌ها، هشتگ مربوط به نام او را در توییتر فارسی داغ کرده‌اند.

آقای خاص سینما

قدس آنلاین: سلبریتی‌ها اگرچه تا همین چند صباح پیش در میان مردم برای خودشان ارج و قربی داشتند اما از چند سال پیش به این طرف به لطف اظهارنظرهای جنجالی در عرصه سیاست، ورود پول‌های کثیف به دنیای سینما و تلویزیون و ماجرای معافیت‌های مالیاتی، کم و بیش از محبوبیتشان در میان مردم کاسته شد و حالا خیلی‌ها حتی با سلبریتی‌ها سر عناد و دشمنی برداشته‌اند. این را می‌شود از کامنت‌های پای پست‌های اینستاگرامی آن‌ها یا دنبال کردن هشتگ‌های مربوط به نامشان در توییتر فهمید. جوِ سلبریتی‌ستیزی حاکم بر رسانه‌ها و فضای مجازی، چه به قول خود سلبریتی‌ها غیرمنصفانه و چه به گفته‌ کاربران فضای مجازی کاملاً منطقی و منصفانه باشد، نمی‌توانیم انکار کنیم که این روزها «سلبریتی» بودن از نظر بسیاری فعالان اجتماعی و مجازی، نوعی جرم محسوب می‌شود! موضوعی که سلبریتی‌ها هم خواسته یا ناخواسته، آن را پذیرفته‌اند؛ به همین خاطر خیلی‌هایشان تمام زورشان را می‌زنند تا به هر طریقی شده خودشان را از خیلِ سلبریتی‌ها جدا کنند و به جرگه هنرمندهای مردمی بپیوندند. هرچند تعداد زیادی از این سلبریتی‌ها مثل حامد بهداد، زمانی که با عصبانیت فریاد می‌زنند «سلبریتی را از پشت اسم ما بردارید»، کار را خراب‌تر می‌کنند و بیشتر از پیش مورد انتقاد رسانه‌ها و کاربران فضای مجازی قرار می‌گیرند. اما در مقابل، هستند هنرمندانی که حسابشان به کلی از حساب سلبریتی‌ها جداست. مثل «داریوش ارجمند» که اظهاراتش در جشنواره فجر حسابی مورد استقبال اهالی فضای مجازی قرار گرفته است و کاربران در واکنش به این صحبت‌ها، هشتگ مربوط به نام او را در توییتر فارسی داغ کرده‌اند.

یک مرگ بر آمریکا هم بگویم!

امسال جشنواره فجر چند هفته پیش از آنکه به طور رسمی آغاز به‌کار کند، وارد حاشیه شد. از موج تحریم‌ این جشنواره توسط برخی از سلبریتی‌ها بگیرید تا حمله مجازی و رسانه‌ای به جشنواره. حاشیه‌ها حتی در نخستین روزهای برگزاری هم ادامه داشت. بسیاری از چهره‌های هنری که نه حاضر بودند عطای جشنواره را به لقایش ببخشند و نه دلشان می‌خواست دلِ منتقدان و تحریم‌کنندگان را بشکنند، به طور هماهنگ، با لباس مشکی یکدست در مراسم حاضر شدند و کم و بیش اظهارنظرهای جنجالی‌ای هم درباره جشنواره فجر مطرح کردند. لباس‌های عجیب و غریب و رفتارهای غیرمعمول سلبریتی‌ها هم مثل هرسال سوژه رسانه‌ها و فضای مجازی شده بود. در میان تمام این حواشیِ جور واجور اما چند روز پیش فیلمی از صحبت‌های داریوش ارجمند در فضای مجازی منتشر شد که جنس حاشیه‌سازی‌اش، صدمن توفیر داشت با جنس حاشیه‌های روزهای گذشته. آقای ارجمند در نشست خبری فیلم «روز بلوا» به کارگردانی بهروز شعیبی پیش از آنکه صحبت‌هایش درباره فیلم را آغاز کند، گفت: «از معدود دفعاتی است که در یک نشست فیلم می‌آیم. اول می‌خواهم شهادت سردار سلیمانی را یک بار دیگر تسلیت و تبریک بگویم و همین‌طور تسلیت بگویم برای حادثه هواپیما. یک مرگ بر آمریکا هم می‌گویم به خاطر دستوری که یک رئیس جمهوری برای قتل بزرگمردی چون سردار سلیمانی داد».

به نفع صاحب باغ

رسانه‌ها و خبرنگارهای حاضر در محل برگزاری جشنواره که معمولاً سرشان درد می‌کند برای حاشیه‌سازی، بلافاصله پس از پایان نشست خبری فیلم «روز بلوا» میکروفون به دست، سراغ داریوش ارجمند رفتند و از او خواستند نظرش را درباره تحریم‌کنندگان جشنواره بگوید. بازیگر فیلم روز بلوا هرچند در ابتدای کار زیربار اظهارنظر نرفت، اما پس از اینکه توسط خبرنگاران تحت فشار قرار گرفت، خطاب به تحریم‌کنندگان گفت: «آخه تحریم کردین چی به دست آوردین؟ آقای بابک حمیدیان باید میومد اینجا می‌نشست و حرفاشو می‌زد». خبرنگاران که انگار نمی‌خواستند بی‌خیال ارجمند شوند اما با دفاع از حمیدیان، گفتند «این هم یک روش اعتراضه بالاخره». آقای ارجمند هم در پاسخ به این ادعا گفت: «حالا تحریم کردید چی گیرتون اومد؟ کلاغی که از درخت گردو قهر کنه یک گردو به نفع صاحب باغه»!

تو دنیای سلبریتی‌ها داریوش ارجمند باش

کاربران بلافاصله پس از انتشار فیلم مصاحبه داریوش ارجمند، هشتگ نام او را در توییتر فارسی داغ کردند. در ادامه چند نمونه از توییت‌های منتشر شده توسط کاربران را می‌خوانید:

یه تار موی داریوش ارجمند و غیرتش می‌ارزه به کل سلبریتی‌های بی‌هنری که برای اسم در کردن جشنواره رو تحریم کردن.

تو دنیای سلبریتی‌ها تو سعی کن مثل داریوش ارجمند باشی.

دمت گرم با مرام. سینمای مارو شما ارجمند کردین نه سلبریتی‌های دوزاری.

آقای داریوش ارجمند که می‌گویی سردار سلیمانی برایم مهم بود و دو شب برای ایشان گریه می‌کردم، شما از مردم هستید و من صادقانه به چنین هنرمندی افتخار می‌کنم.

تصورم از مالک‌اشتر همیشه همین مرد بود. امروز فهمیدم که چرا داریوش ارجمند فارغ از نقشی که داشت، برام مصداق مالک اشتره.

حواس رسانه‌ها به این جنس حاشیه‌های جشنواره باشه که خیلی‌ها نمی‌خوان دیده شه و بی سروصدا از کنارش رد می‌شن.

قرار بود اعدام شود

اینکه کاربران فضای مجازی اصرار به «سلبریتی» نبودن داریوش ارجمند دارند، فقط بابت اظهارات چند روز پیش او در جشنواره فجر نیست. ارجمند برخلاف بسیاری از همقطارهایش، فقط بازیگر نیست. شاید ندانید که بازیگر کهنه کار سینما و تلویزیون در جوانی شاگرد اول کلاس‌های دکتر شریعتی بوده یا اینکه در دوران رژیم پهلوی به دلیل فعالیت‌های هنری، از سوی ساواک مورد بازخواست قرار گرفته است. خودش در گفت‌وگویی با پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی می‌گوید: «تنها کسی که با من می‌جنگید، ساواک بود». ماجرا هم برمی‌گشت به زمانی که بعد از اجرای نمایش‌نامه «سلطان مار» در اواسط دهه ۴۰، او را به زندان لشکر برده و حتی تهدیدش کرده بودند که اعدامت می‌کنیم و بعد هم از دانشگاه اخراجش کرده بودند!

داریوش ارجمند درباره فعالیت‌هایش در سال‌های پیش از انقلاب و آشنایی‌اش با دکتر شریعتی گفته است: «من شاگرد اول کلاس مرحوم دکتر شریعتی بودم و در دانشگاه مشهد کار هنری می‌کردم و تاریخ را در کلاس دکتر شریعتی می‌خواندم. من خودم به شدت تحت تأثیر افکار دکتر شریعتی بودم و هنوز هم هستم. به نظر من کتاب‌های دکتر شریعتی آنچنان که خودش بود نیست؛ یعنی باید خودش و نگاهش را می‌دیدی تا او را می‌شناختی. هم فرهنگ شرق را می‌شناخت و هم فرهنگ غرب را. او دنبال حقیقتی بود که در تشیع و اسلام یافته بود. او به ما تاریخ اسلام و تاریخ تمدن درس می‌داد و ذهن بسیاری از جوانان آن دوره را زیر و رو کرد. شکاکیتی در ذهن همگان به وجود آورد تا بروند و پاسخ سؤال‌هایشان را پیدا کنند».

کارگردان نیست، مرده شور است!

ارجمند آن‌قدر برای هنرش ارزش قائل است که نه سال‌های پیش از انقلاب و نه حالا که بسیاری از اهالی دنیای هنر، به لطف شبکه‌های اجتماعی تبدیل به تحلیلگر سیاسی شده‌اند، هیچ جوره حاضر نشده است به قول خودش «هنر» را به تشکیلات بی‌ارزش سیاسی پیوند بزند. لابد به خاطر همین نگاه متفاوتش هم بوده که بارها توسط جمع‌های هنری تحریم شده، بازی در پروژه‌های بزرگی مثل «کوچک جنگلی» را از دست داده و مورد حمله چهره‌های سیاسی و غیرسیاسی قرار گرفته است. البته خود ارجمند هم آنچنان اِبایی از تاختن به سلبریتی‌ها و چهره‌هایی که از آن‌ها خوشش نمی‌آید، ندارد! مثلاً جایی در مورد سلبریتی‌های تازه کار، بدون رودربایستی گفته است: «در مورد تازه کارها می‌گویند که چشم این افراد به ماست، اما باید بگویم چشم این افراد به ما پیشکسوتان هنر نیست، بلکه بیشتر چشمشان به شبکه‌های ماهواره‌ای مانند شبکه «جم» است». ارجمند در جای دیگری هم با کنایه به سریال «شهرزاد» و عواملش، درباره ورود پول‌های کثیف به سینما، تلویزیون و شبکه‌خانگی گفته است: «من بر این باور هستم که تلویزیون خود می‌داند قضیه فسادهای مالی و پول کثیفی که وارد هنر ما شده است، چیست وگرنه حتماً پرس‌وجو می‌کردند تا ببینند تهیه‌کننده‌ای که دستمزد یک میلیاردی به بازیگر خود می‌دهد از کجا آورده است؟ فکرش را بکنید کارگردانی که در یک برنامه تلویزیونی به عنوان میهمان روبه‌روی دوربین سیما می‌نشیند و می‌گوید به من ربطی ندارد پولی که به من می‌دهند از کجا آمده است، در واقع کارگردان نبوده، بلکه یک مرده‌شور است. به همین خاطر است که برایش تفاوتی ندارد مرده چه کسی را می‌شوید. تلویزیون باید یقه فلان تهیه‌کننده را بگیرد و بپرسد که از کجا بودجه آورده‌اید؟ البته از همین تریبون اعلام می‌کنم که بنده خواهرزاده و پسرخاله و داماد هیچ‌کس نیستم اما مطمئناً اگر داماد کسی بودم، سرمایه‌گذاری چون سرمایه‌گذار «شهرزاد» می‌شدم».

گذشته از تمام این مسائل، با یک دودوتا چهارتای ساده، می‌توان متوجه شد که جنس داریوش ارجمند زمین تا آسمان با بسیاری از همکارانش تفاوت دارد. هنرمندی که در تمام سال‌های فعالیت هنری‌اش، توانسته راهش را از راه سلبریتی‌ها جدا کند و مثل روزهای اولی که پا به این عرصه گذاشته بود، همان هنرمند مردمی و دوست‌داشتنی بماند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.