۲۷ فروردین ۱۳۹۹ - ۰۹:۵۴
کد خبر: 700834

رفیق فابریکی دارم. هزاران هزار بار میهمانش شده‌ام توی بیمارستان. فرشته سپیدپوش است. بس که در ایامِ پیش کرونا، همدیگر را می‌دیدیم. در لیست مخاطبان، اسم هم را «همان همیشگی» ثبت کرده‌ایم به شوخی.

رفیق فابریکی دارم. هزاران هزار بار میهمانش شده‌ام توی بیمارستان. فرشته سپیدپوش است. بس که در ایامِ پیش کرونا، همدیگر را می‌دیدیم. در لیست مخاطبان، اسم هم را «همان همیشگی» ثبت کرده‌ایم به شوخی.

حالا دیگر خودتان حسابش را بکنید در آشفته بازار این ویروس به چه پدیده‌ای تبدیل شده‌ام؟ با حجم دلهره‌ها و دوست داشتن‌هایم؟

بی‌توجه به تَشرها و تمناهایش که مراعات کن؛ دو روز درمیان به شماره‌اش پیام می‌فرستم. رفیقم را که از سر راه پیدا نکرده‌ام.

امروز هم چنین می‌کنم.

مدافع بانو چند ساعت بعد جوابم را می‌دهد که من خوبم. ولی بیماری اینجا اوضاع بدی دارد. لطفاً هر چقدر عشق و دعا و انرژی که می‌خواستی بفرستی سمتم، بفرست برای او که روی تخت 16 خوابیده. نوزادش 14 روز بیشتر ندارد.

توی دلم ناگهان گلوله‌ای شلیک می‌شود انگار از اسلحه‌ای که صدا خفه کن دارد.

چشم بسته می‌دوم در خانه خدا... برای کسی که نمی‌شناسم نذر شله زرد و صلوات می‌کنم... پشت هم یا الله، یا فتاح، یا بصیر، یا حفیظ می‌خوانم... می‌گویم خدایا این مادر و فرزند را نجات بده... دور مهربانی‌تان بگردم روی بنده‌ات را زمین نینداز.

اما هر چه زار می‌زنم احساس می‌کنم یک جای کار می‌لنگد. پا می‌شوم پس و خودم را متصل به «عزیز» می‌کنم. به او که هیچ دری با دعایش بسته نمی‌ماند برایم. وساطت مادرانه می‌خواهم.

«عزیز» از توی گوشی خوب وراندازم می‌کند و با لبخند فقط می‌گوید: دلم برای چشم‌هایت تنگ شده پری جان!

و من وسط هجوم بغض‌ها، عاشق اسم تازه‌ام می‌شوم و لعنت می‌فرستم به لشکر تا دندان مسلح کرونا و آلزایمر.

پی نوشت: آخر «پری جان» چه جور به مرزِ تولد و مرگ فکر کند... به «عزیز»... به مادر و نوزادش... به دخترک دوساله «شیما» که این روزها نه بابا دارد و نه مامان... و آن‌وقت پیازهای زرشک پلویش را جزغاله نکند؟

پیامکی از بهشت: 11 شب برایم دو خط می‌نویسد...مَشتی! حالا که اوضاع دلت این‌قدر خوب است ما را خیلی دریاب. انگار معجزه ریخت روی تخت 16.

اعتراف: آسمان روی فرشته‌ها را زمین نمی‌اندازد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • ۰۷:۳۹ - ۱۳۹۹/۰۱/۲۹
    0 0
    سلام. صبح جمعه توسل به حضرت حق شدم این متن بدجور تکانم داد با دل شکسته دعا کردم هر چ زودتر این بلا ازسر همه مردم جهان دور بشه