به گفته تاجبر، ظرفیت‌های بازار پاسخگوی این حجم از مشارکت نیست؛ به هر حال باید این واقعیت را بپذیریم که بازار سرمایه از نظر مشارکت کننده تقریبا ۱۰برابر شده است ولی ظرفیت های بازار ما چه مدیریتی و چه نرم افزاری و سخت افزاری حتی ۲ برابر هم نشده است.

ظرفیت‌های بورس پاسخگوی این حجم از مشارکت نیست/ نیازمند آموزش منسجم با کمک رسانه‌های گروهی هستیم

گروه اقتصادی قدس آنلاین در رابطه با تأثیرات احتمالی کاهش نرخ سود سپرده بانکی بر بازار بسرمایه و بورس و مشکلات فعلی بازار سهام و راهکارهای کارایی هرچه بیشتر و مولد بودن بورس با «علیرضا تاجبر» عضو هییت مدیره کانون کارگزاران و مدیرعامل کارگزاری تامین سرمایه نوین گفت‌وگویی را در ۲ بخش تنظیم کرده است که بخش نخست آن تحت عنوان "در کلیت بورس حبابی وجود ندارد/«عدم‌ آموزش» مشکل اصلی بازار سهام ایران است" تقدیم خوانندگان شد.

در این شماره بخش دوم و پایانی این گفتگو را که به مشکلات بازار سرمایه و بورس می‌پردازد و به راهکارهای تقویت و مولد بودن بورس اشاره می‌کند، تقدیم خوانندگان می‌کنیم.

«علیرضا تاجبر» عضو هیأت مدیره کانون کارگزاران و مدیرعامل کارگزاری تأمین سرمایه نوین در رابطه اینکه برخی به بازار سرمایه و بورس به دلیل همان عدم آموزش و خلأ آگاهی‌رسانی به عنوان کارخانه پول‌سازی نگاه می‌کنند و از آن انتظار سودهای آن‌چنانی دارند و همین انتظارات و عدم آگاهی‌ها منجر به ضرر و زیان گسترده در برخی بزنگاه‌ها می‌شود و اینکه وقتی بحث از امنیت بازار سرمایه به میان می آید هراس از این مسأله است که بازاری که به واسطه ورود نقدینگی کلانی که در حال حاضر با آن مواجه هستیم به یک باره با انتشار یک خبر یا یک اصلاح قیمت که امری طبیعی در بورس تلقی می‌شود. این رشد فعلی به دلیل ایجاد هیجان ناشی از عدم آگاهی جایش را به یک سقوط بزرگ بدهد، گفت: این مسئله برمی‌گردد به همان مسئله فرهنگ سازی.

به گفته این فعال بازار سرمایه، ما در ادبیات  مالی کارکرد تئوریک بازار پول و سرمایه یعنی بانک‌ها و بازار بورس هدایت نقدینگی و پس انداز مردم به سمت بخش‌های مولد است حالا در بازار پول عمدتاً سرمایه گذاری ها کوتاه مدت و عمدتاً کم ریسک و بدون ریسک است اما در بازار سرمایه مردم به سمت بازارهای پرریسک و بلند مدت روی می آورند مردم به خاطر تورم به سمت سرمایه گذاری با ریسک و بازده بالاتر روی می‌آوردند اما در حال حاضر متأسفانه به دلیل اتفاقاتی که رخ داده است،  مردم برایشان این تصور بوجود آمده است که بازار سرمایه جایی است که بازدهی‌های خارق‌العاده به دست می‌دهد؛ اما اینطور نیست. ما باید بازار سرمایه را بر اساس ریسک بازار به مردم معرفی کنیم و این فرهنگ سازی را انجام از بازده بازار را فراهم کند و هزینه نگهداری را به صفر برساند و بسیار شفاف باشد همه اینها برمی‌گردد به همان مسئله فرهنگ سازی و معرفی صحیح.

مردم مشتاق آموزش و یادگیری هستند/ برای آموزش منسجم نیازمند کمک رسانه‌ها و صدا و سیما هستیم

به گفته تاجبر، ما قبلا در بازار سرمایه زیاد میلی به آموزش را نمی‌دیدیم اما در حال حاضر عطش آموزش دیده می‌شود و مردم مشتاق هستند که آموزش ببینند. نیاز به یک مدیریت برای آموزش منسجم با کمک رسانه‌های گروهی به ویژه صداوسیما است. در این بخش یک ظرفیت خالی دیده می‌شود و از طرفی یک عطشی برای سرمایه گذاری وجود دارد اماجای خالی مدیریت در زمینه فرهنگ سازی به شدت احساس می‌شود. در دنیا این کارها انجام شده و مردم بر اساس سطوح مختلف و نواحی جغرافیایی طبقه بندی شده‌اند و هر بخش آموزش خاص خودشان را تعریف کرده‌اند. این کار زمان‌بر و سخت نیست و فقط نیاز به یک مدیریت و تشکیل کمیته هم فکری دارد که انتظار می‌رود سازمان بورس آن را در الویت برنامه‌های خود قرار دهد.

این عضو هیأت مدیره کانون کارگزاران در پاسخ به این پرسش که در حال حاضر الویتهای سازمان بورس علاوه بر مسأله آموزش که باید در الویت نخست قرار گیرد، چه مواردی هستند و برای مدیریت نقدینگی ورودی به بازار سرمایه چه برنامه هایی باید اتخاذ شود، نیز گفت: لازم است ظرف بازار سرمایه بزرگتر شود که البته در حال انجام است اما نه به شکل ایده‌آل. ظرف سرمایه گذاری زمانی که کوچک باشد یعنی ارزش بازار و تعداد سهام موجود در بورس کم باشد مطمئناً حباب ایجاد می‌شود. اما در صورت تسریع عرضه‌های اولیه، تأمین مالی و افزایش سرمایه، رونق صندوق‌های سرمایه‌گذاری و تنوع ابزارها مطمئنا ظرف سرمایه گذاری بزرگ تر می شود. در حال حاضر این ظرف در بانکها بزرگ است و هر چه سپرده وارد شود با نرخ مشخصی بهره دریافت می شود اما در بازار سرمایه، ظرف سرمایه گذاری محدود است. سازمان بورس جدا از بحث اموزش با تا جایی که می تواند فرایند هدایت وجوه به بخش‌های مولد را تسریع کند. از طرف دیگر در سهولت معامله نیز ظرفیت به شدت پایین است.

بازار سرمایه از نظر مشارکت کننده تقریبا ۱۰برابر شده ولی ظرفیت های بازار ۲ برابر هم نشده است

به گفته تاجبر، به هر حال باید این واقعیت را بپذیریم که بازار سرمایه از نظر مشارکت کننده تقریباً ۱۰برابر شده است ولی ظرفیت های بازار ما چه مدیریتی و چه نرم افزاری و سخت افزاری حتی ۲ برابر هم نشده است. به این دلیل است که در سامانه معاملات در پذیرش مشتریان، بازرسی‌ها، بازارسازی‌ها و نظارت‌ها با مشکل مواجه هستیم. چرا که ما نتوانستیم بازار را به اندازه افزایش مشارکت‌ها بزرگ کنیم. نهادهای مالی ما نیز به تعدادی نرسیده است که بتواند پاسخگو این تعداد از مشارکت کننده ار داشته باشد. یک نقظه عطفی در بازار سرمایه رخ داده است و مردم وارد این بازار شده‌اند که آرزوی ۴۰ ساله بورس بوده است. حال وقت آن است که نهادهای مالی را افزایش دهیم، بسترها و نیروی انسانی را تقویت کنیم و در رابطه با سخت افزار هم علاوه بر اینکه در شرایط تحریمی به سر می‌بریم باید شرایط را مهیا کنیم. سخت‌افزارها ما در حال حاضر تحمل این حجم از تراکنش و فعالیت را ندارد.

هسته معاملاتی نیاز به تقویت فوری دارد

مدیرعامل کارگزاری تأمین سرمایه نوین تصریح کرد: هسته معاملاتی نرم افزاری است که توسط شرکت آتوس خریداری شده است و این نرم افزار هم باید به صورت زمانی آپدیت(به روز رسانی) شود و هم بر اساس تراکنش ها تقویت شود. ما در شرایط تحریمی به سر می‌بریم و همزمان افسانه‌ای وجود دارد که خودمان این سامانه را طراحی و به روزرسانی کنیم. اما نباید یک تجربه دو بار تکرار شود. ما در رابطه با سیستم عامل هم قرار بود بومی سازی کنیم. اما علیرغم هزینه زیاد در نهایت به مقصد نرسید. بنابراین بومی سازی باید فراموش شود و به جای آن از تجربه جهانی باید استفاده کنیم. اگر توانستیم در صنایع مختلف تجریم ها را دور بزنیم در این بخش هم می توانیم. کار سختی است اما تنها راه برطرف کردن مشکل هسته این است که شرکت آتوس سامانه معاملاتی ما را تقویت و به‌روزرسانی کند. این هنر مدیریتی است که با وجود شرایط تحریمی بتواند این کار را پیش ببرد.

نظارت دستوری در بازارها برای بازار سرمایه مفید است یا مخرب؟

تاجبر با تأکید بر اینکه تصمیمات اتخاذشده برای بازار سرمایه و بورس در دوره مدیریت قبلی را قضاوت نمی‌کند، گفت: مدیران و فعالان بازار سرمایه ما افراد باسوادی هستند و از تمام بازارهای موازی از سطح تحصیلات و تجربه بالاتری برخوردارند. در بسیاری از تصمیمات اتخاذ شده شاید هدف درست بود اما مشارکت پیشکسوتان و خبرگان صنعت و بازارها گرفته نشد. این تصمیم بدون استفاده از نظر سایر ذینفعان گرفته شد و در نتیجه تقابلی نیز ایجاد شد. با وجود اینکه ممکن بود هدف درست باشد. در بازار چه صعودی و چه نزولی بگیر و ببند و محدودیت پاسخگو نخواهد بود. به عنوان مثال در سال ۹۳ و ۹۴ شاهد محدودیت هایی در خصوص حجم معاملات و همچنین ورود افراد حقوقی بودیم اما بازار مسیر خود را طی کرد. ما باید به شخصیت بازار احترام بگذاریم. با اطلاع رسانی شاید روند درست شود اما محدودیت نمی‌توان کاری از پیش ببرد. در بازاری که برای مردم جذاب شده است مشکل عدم اطلاع درست مردم از شرایط بازار است.

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.