استاد حوزه و دانشگاه گفت: دلایل آنکه پس از آنهمه تاکیدات مکرر پیامبر اکرم(ص) در مورد جایگاه و مقام حضرت علی، اینهمه دشمنی و کینه توزی با ایشان ورزیده شد، دنیا پرستی و جاه طلبی، نفاق و ایمان مصلحتی، اختلافات و رقابت قبیله ای، حسادت و کینه توزی و انتقام بود.

تحلیل عوامل مختلف دشمنی‌ها با اهل بیت(ع)

قدس آنلاین: حجت الاسلام عبدالعلی پاکزاد استاد حوزه و دانشگاه در گفت‌وگو با خبرنگار قدس آنلاین به علل مخالفت خواص با امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام  پس از پیامبر اکرم(ص) و پاسخ به سوالاتی مانند اینکه چرا باوجود فضایل حضرت علی علیه السلام و تاکیدات مکرر پیغمبر اکرم(ص) در طول بیست و سه سال بعثت خود در مورد جایگاه ایشان، ماجرای سقیفه بوجود آمد و افرادی که همراه پیامبر بودند و در جنگ ها با ایشان شرکت داشتند، چرا امیرالمؤمنین را ۲۵ سال خانه نشین کردند و جنگ هایی را علیه او به راه انداختند گفت: اولین عامل حب دنیا و جاه طلبی بود این سخن معروف است که فرموده اند «حب الدنیا رأس کل خطیة» دنیا دوستی منشأ تمام اشتباهات است. دنیا تا آن حدی که انسان برای زندگی عادی خود از آن استفاده کند مذموم نیست، بلکه آنچه مذموم و مورد سرزنش است، دنیا پرستی، وابستگی به دنیا و این است که انسان دنیا را هدف قرار دهد.

حجت الاسلام عبدالعلی پاکزاد افزود: پس از پیامبر اکرم(ص) و در زمان امام علی(ع)، عده ای از خواص چون دنیا را هدف قرار داده و دنبال جاه طلبی بودند، موجب شد تا در برابر مولای متقیان بایستند. طلحه در زمان پیامبر به طلحة الخیر و زبیر نیز به سیف الاسلام معروف بودند و هر دو در بیشتر جنگ ها در کنار پیامبر شرکت داشتند اما در نهایت روحیه دنیا پرستی موجب شد تا مقابل امیرالمؤمنین قرار بگیرند. آنها از امام علی(ع) خواستند تا سهم آنها از بیت‌المال همان سهمی باشد که در دوران خلفای پیشین داشتند اما امیرالمؤمنین این خواسته آنها را قبول نکرد و فرمود من باید به سنت پیامبر اکرم(ص) را عمل کنم.

استاد حوزه دانشگاه دومین خواسته طلحه و زیبر را جاه طلبی آن دو عنوان کرد و گفت: زبیر می خواست تا حکومت عراق را بگیرد و طلحه حاکم یمن شود، اما حضرت علی این را نپذیرفت و تأکید کرد من کسی را انتخاب خواهم کرد که اصلح باشد. از این رو آن دو متوجه شدند که نمی‌توانند حضرت را به سازش وادارند، بنابراین جنگ جمل را به راه انداختند و در عین حال که می‌دانستند امام علی(ع) معصوم و جانشین حقیقی رسول خداست مقابل ایشان ایستادند.

وی دومین عامل مخالفت‌های خواص با حضرت علی(ع) و دشمنی با ایشان را نفاق و ایمان مصلحتی مردم عنوان کرد و افزود: قرآن کریم در سوره بقره انسان ها را به سه دسته تقسیم می کند؛ اول متقین، دوم کافرین و سوم منافقین؛ یکی از ویژگی های منافقین این است که می گویند به خداوند و روز قیامت ایمان آورده ایم اما خداوند می فرماید نه شما ایمان نیاورده‌اید. براساس این آیات برخی از افراد در زمان پیامبر(ص) از روی نفاق و مصلحت ایمان آورده بودند که به همان طلقا معروف هستند. مسئله منافق به قدری مهم است که در قرآن یک سوره به نام المنافقون داریم. لذا این ایمان مصلحتی و منافقانه پس از پیامبر پرده گشود و موجب شد تا مقابل امام معصوم، جانشین پیامبر و امیر مؤمنان بایستند.

حجت الاسلام پاکزاد سومین عامل دشمنی و خصومت با حضرت علی علیه السلام را اختلافات عشیره‌ای و قبیله‌ای بود؛ برخی از کسانی که ایمان آورده و جزو مسلمانان به حساب می‌آمدند، با بنی هاشم اختلافات قومی و طایفه‌ای داشتند. این اختلاف موجب ایجاد نوعی عداوت میان این دو طایفه شده بود. اگر به گفتار هم عصران امیرالمؤمنین نگاه کنیم این عداوت را متوجه خواهیم شد؛ به عنوان مثال زبیر که پسر عمه پیامبر و امیرالمؤمنین و داماد ابابکر است پسری داشت به نام عبدالله که این پسر از همان دوران نوجوانی دشمنی خاصی با بنی هاشم داشت. در واقع یکی از عوامل محرک جنگ جمل هم عبدالله بود، عبدالله بعدها که خود را به عنوان خلیفه در سرزمین های حجاز منصوب کرد، در خطبه های خود در نماز جمعه نامی از پیامبران ذکر نمی کرد. مردم اعتراض کردند تو که خود را خلیفه پیغمبر می دانی چرا نامی از پیامبر در خطبه‌های خود نمی بری؟ ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه نقل می‌کند که او در پاسخ می گوید: چیزی مانع از آن نمی‌شود که من نام پیامبر را ببرم جز آنکه در اینجا کسانی حضور دارند که اگر من نام پیامبر را ذکر کنم، آنها باد به دماغ خود می اندازند. منظور او بنی هاشم بود، یعنی آنها افتخار می کنند که پیامبر از طایفه ماست. ملاحظه کنید دشمنی تا چه حد عمیق است که حتی برای رعایت ظاهر هم نام پیامبر را ذکر نمی‌کند. عبدالله از امیرالمؤمنین نه تنها اسم نمی برد بلکه العیاذ بالله لعن هم می‌کرد.

استاد دانشگاه و حوزه اضافه کرد: عامل بعدی خصومت خواص با حضرت علی(ع) حسادت است؛ قرآن کریم حسادت را مذمت می کند و در سوره نسا می فرماید: آیا به مردم به سبب آنچه که خداوند از فضل خود عطا کرده است حسد می ورزند، ما به خاندان ابراهیم کتاب و حکمت دادیم و به آنها ملکی بزرگ بخشیدیم. علی علیه السلام اگر بخشی از فضایل موهبتی دارد خداوند داده است دیگر جای حسادت نیست. ایشان خود در خطبه ۳۳ نهج البلاغه به این موضوع اشاره می کند و می فرماید: مخالفت طوایف دیگر قریش با ما بنی‌هاشم هیچ دلیلی ندارد جزحسادت؛ زیرا خداوند ما را برسایر عرب برتری داده و این حسادت آنها را برانگیخته است. اینکه انسان به داشته های دیگران حسادت کند اشتباه بزرگی است؛ خداوند اگر چیزی را به کسی داده است علیم و بسیار داناست.

وی عامل پنجم مخالفت و دشمنی خواص با حضرت علی(ع) را انتقام جویی و کینه جویی برشمرد و تصریح کرد: امام علی علیه السلام در همه جنگ ها به جز جنگ تبوک شرکت داشت و با تمام منافقان و یلان شجاع کفار جنگید. ایشان در این جنگ ها عده زیادی از منافقین، کفار و مشرکین را کشت آنها پس از پیغمبر اکرم(ص) آن کینه و عداوت را در دل داشتند، لذا منتظر فرصتی بودند تا این کینه و عداوت خود را نشان دهند. برادر، دایی و جد معاویه که از کفار بودند به دست امیرالمؤمنین کشته شدند. آیا کسی که سه نفر از نزدیکانش در یک جنگ به دست یک نفر کشته شده اند آیا حاضرند تن به حکومت و خلافت ایشان دهند؟ خیر، مگر آنکه ایمان قوی داشته باشد، اما چون ایمان قوی نداشتند مقابل مولای متقیان ایستادند، به ویژه امثال معاویه که از ترس جان ایمان آورده بودند. امام علی علیه السلام در این باره می فرماید: آنچه باعث می شود تا اینها با من در ستیز باشند، کینه های بدر، حنین، احد، خیبر و کینه‌های جاهلی است که در دل آنهاست. در دعای کمیل هم به این موضوع اشاره شده است.

حجت الاسلام عبدالعلی پاکزاد در پایان گفت: خلاصه سخن، دلایل آنکه پس از آنهمه تاکیدات مکرر پیامبر اکرم صل الله علیه وآله وسلم در مورد جایگاه و مقام حضرت علی، اینهمه دشمنی و کینه توزی با ایشان ورزیده شد، او را خانه نشین کردند و در زمان حکومتشان مقابل او ایستادند، دنیا پرستی و جاه طلبی، نفاق و ایمان مصلحتی، اختلافات و رقابت قبیله‌ای، حسادت و کینه توزی و انتقام بوده است که البته عوامل دیگری نیز وجود دارد که به همین مقدار بسنده کردیم.

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.