۶ خرداد ۱۳۹۹ - ۱۱:۴۵
کد خبر: 705921

یادداشت/

آتش‌بس؛ عیارسنجی قدرت طالبان در افغانستان

میر احمدرضا مشرف، تحلیلگر مسائل افغانستان

اقدام طالبان در اعلام آتش‌بس سه روزه به مناسبت عید فطر و استقبال دولت افغانستان از این عمل و صدور فرمان آزادی ۲هزار طالب از سوی اشرف غنی، امیدواری‌هایی را برای پیشبرد روند صلح در افغانستان به‌وجود آورده است.


قدس آنلاین: اقدام طالبان در اعلام آتش‌بس سه روزه به مناسبت عید فطر و استقبال دولت افغانستان از این عمل و صدور فرمان آزادی ۲هزار طالب از سوی اشرف غنی، امیدواری‌هایی را برای پیشبرد روند صلح در افغانستان به‌وجود آورده است. البته این نخستین بار نیست که چنین ترک مخاصمه موقتی میان دو طرف برقرار می‌شود. دو سال پیش نیز دولت کابل پیشنهاد یک آتش‌بس یک هفته‌ای به مناسبت عید فطر را ارائه داد که طالبان در نهایت با برقراری یک آتش‌بس سه روزه موافقت کردند. با این حال سال گذشته پیشنهاد دوباره دولت برای آتش بس موقت از سوی این گروه مورد پذیرش قرار نگرفت. اما نکته مهم و جالب این است که امسال طالبان پیشگام شده و خودشان پیشنهاد توقف سه‌روزه جنگ را مطرح کرده‌اند. طالبان در ماه‌های اخیر و به‌ویژه پس از امضای توافق صلح با آمریکا، به شدت برای کاهش خشونت‌ها و پذیرش آتش‌بس زیر فشار قرار داشته‌اند. افزایش شیوع کرونا و وقوع چندین حمله خونین، به‌ویژه حمله وحشیانه و هولناک به بیمارستانی در کابل نیز این فشارها را دو چندان کرده است.

 به رغم همه این شرایط، اقدام اخیر طالبان و پیشگامی آن‌ها در برقراری آتش‌بس را نمی‌توان یک دگرگونی و تغییر اساسی در مواضع این گروه تعبیر کرد. طالبان در سال‌های اخیر و حتی در ماه‌های پس از امضای توافق صلح با ایالات متحده، نشان داده‌اند که روی موضوع توقف جنگ و برقراری آتش‌بس حساسیت ویژه‌ای دارند. دلایل زیادی برای این حساسیت مطرح شده است که حفظ روجیه جنگجویی و مبارزه‌طلبی، جلوگیری از پراکندگی نیروهای طالبان و ممانعت از گسترش تماس آن‌ها با مردم در نواحی تحت کنترل دولت، برخی از آن‌ها به شمار می‌آید. اما در میان همه این عوامل و دلایل، به نظر می‌رسد یک موضوع بیش از همه برای طالبان اهمیت دارد و آن نقش آتش بس در عیارسنجی قدرت طالبان در افغانستان است. طالبان در سال‌های اخیر و به‌خصوص در جریان گفت‌وگوهایشان با آمریکا، تلاش کرده خود را گروهی یکدست، منسجم و با قدرت برتری نظامی چشمگیر نشان دهد. این در حالی است که بسیاری معتقدند پس از مرگ ملاعمر اختلافات درون گروهی طالبان اوج گرفته و شورای کویته دیگر اعتبار و اهمیت سابق را ندارد. علاوه بر این، ظهور داعش هم سبب شده بخشی از هسته نظامی و مؤثر طالبان جذب این گروه شود. شاهد این مدعا نیز افزایش حملاتی است که طالبان از قبول مسئولیت آن سر باز می‌زنند. قتل مهندس معروف و محبوب ژاپنی، بمب‌گذاری انتحاری در مسجد ننگرهار و حادثه اخیر بیمارستان زنان در کابل، بخشی از قدرت‌نمایی این گروه‌های غیروابسته به هسته مرکزی طالبان محسوب می‌شود. این همان نکته‌ای است که خلیلزاد، نماینده ویژه آمریکا در افغانستان هم بدان معترف است: «حدس و گمان‌هایی وجود دارد که با ادامه پیشرفت روند صلح در افغانستان، ممکن است طالبانی که از صلح حمایت نمی‌کنند به گروه‌های تروریستی همانند داعش بپیوندند. ما از این احتمال آگاه بودیم ولی آمار آن‌ها مشخص نیست». همان‌گونه که خلیلزاد تأکید دارد آمار طالبان ملحق شده به داعش و یا طالبان جدا شده از این گروه به هیچ وجه مشخص نیست. نگرانی طالبان نیز دقیقاً بر سر همین مسئله است که پذیرش یک آتش بس طولانی مدت می‌تواند میزان سرکشی نیروهای طالب از دستورات رهبران و فرماندهان و همچنین عیار قدرت طالبان در معادلات نظامی افغانستان را روشن سازد. برخی حتی این احتمال را مطرح کرده‌اند که مصالحه دولت و طالبان به سرنوشت و تأثیری مانند مصالحه دولت و حکمتیار منتهی شود و طالبان هم مانند حکمتیار مهره سوخته تحولات امنیتی افغانستان باشند.

در هر صورت آنچه در نهایت می‌توان گفت این است که طالبان تا زمان پایان مذاکرات و چانه‌زنی‌های سیاسی و مشخص شدن سهمشان در قدرت، هیچ‌گاه تن به یک آتش‌بس طولانی مدت نخواهد داد و پیشنهاد کنونی آن‌ها برای برقراری آتش بس موقت تنها راه حلی موقت برای کاستن از فشارها و یا تأمین رضایت نسبی همپیمانان جدیدی است که به‌شدت نگران بی‌اعتباری قرارداد صلحشان با طالبان هستند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.