قدس آنلاین:روند رشد یا سقوط اقتصادها وابسته به عوامل مختلفی است، به این معنا که بخش اصلی وضعیت بازارها وابسته به ساختارهای اقتصادی و اقتصاد کلان است که ناشی از ناترازی ترازنامه بانک‌مرکزی است. ناترازی در تجارت بازرگانی ما که ۲میلیارد دلار منفی است و ناترازی در میزان نقدینگی و نرخ تولید منجر به ایجاد مشکلات و چالش‌هایی در اقتصاد کلان می‌شود، هر چند که کسری بودجه دولت هم به این ناترازی دامن می‌زند و با استقراض از بانک‌مرکزی، تورم و اثرات نامطلوب دیگری بر اقتصاد تحمیل می‌شود.

عوامل مهمی در کاهش رشد اقتصادی، عدم توسعه‌یافتگی و عدم‌رونق تولید تأثیر گذارند. وقتی بسترهای لازم برای رشد و توسعه اقتصادی فراهم نباشد، التهابات مختلفی از جمله دست‌اندازی دلالان بر بازارهای مختلف بیشتر می‌شود که نمود آن را در تولید و زایش مافیا و سلاطین مختلفی در بخش‌های مسکن، سکه، ارز و  بازار خودرو می‌بینیم. دولت در وهله اول برای تأمین کسری‌بودجه خود تلاش کرد تا نقدینگی را به سمت بازار بورس هدایت کند، ‌ با اینکه برخی اقدام‌های دولت در این زمینه مطلوب بود، اما به دلیل عدم‌ فراهم سازی بسترهای لازم نتوانست مانع هجوم سرمایه‌ها به سمت بازارهای طلا و ارز شود. هر چند دولت با هدف هدایت سرمایه‌ها  به سمت بازار بورس، نرخ سود بانکی را کاهش داد، به دلیل عدم بسترسازی مناسب اعم از نرم‌افزاری و سخت‌افزاری، بخشی از منابع بانکی در اثر کاهش نرخ سود بانکی  به سمت بازارهای کالایی حرکت کرده و بخش دیگری هم به سمت حوزه طلا، مسکن، خودرو و ارز رفته است. به عبارتی وقتی نرخ تورم ۳۰-۴۰ درصد هست و نرخ سود بانکی  ۱۵درصد اعلام می‌شود، گپ ۱۵درصدی باقیمانده به سپرده‌گذاران سیگنال می‌دهد که سرمایه‌گذاری در بانک مساوی با کاهش ارزش پول شماست، بنابراین این تصمیم‌گیری موجب هدایت منابع از بانک‌ها به سمت بازارهای کالایی می‌شود و شاهد التهاب در بازارها هستیم.

 از سوی دیگر در بورس نیز شاهد اتخاذ تصمیمات مناسب و به‌موقعی نیستیم.   قرار بود صندوق‌های ETF دو ماه دیگر  واگذار شود، به دلیل کاهش خریدار به یک ماه تغییر زمان داد و این مسائل نشان می‌دهد دولت قادر به اتخاذ تصمیمات درست نیست، بنابراین در این فرایند محاسبات دچار اختلالاتی می‌شود. در این هنگام که سرمایه‌ها به سمت بورس حرکت کردند  سلاطین مسکن، خودرو و بازار ارز به تکاپو افتادند و با تزریق ترس در بازار سهام با واژه‌های جعلی به نام حباب، ته دل سهامداران را خالی کردند، در حالی که حباب در بخش مسکن  بیش از دو برابر بورس است، البته اگر اسم این وضعیت را حباب بگذاریم!   در حالی که حباب نباید نامیده شود، این وضعیت به دلیل تورم انتظاری است که در کشور شکل گرفته است. درباره بازارسرمایه بسیاری از کارشناسان معتقد به ایجاد تعادل در بازار بورس بودند، اما با فضاسازی‌ها و رشد قیمت‌ها حتماً بازار بورس نیازمند اصلاح بود که خوشبختانه در این مسیر قرار گرفته است. به هر صورت بهترین بازاری که اقتصاد از آن می‌تواند تأمین مالی شود و از التهابات دور باشد و مانع افزایش تورم شود،   بازار بورس است که تحقق این موضوع مهم وابسته به همت مردم، دولت و مسئولان است تا با سیاست‌گذاری‌های درست، منابع را به سمت بورس هدایت کنند.

اگر سیاست‌گذاری‌ها درست و در یک  روال منطقی دنبال شود و دولت بتواند  صندوق‌های ETF را به فروش برساند و سهام‌عدالت آزاد شود و نیاز مالی بخشی از مردم جبران شود، قدم‌های خوبی در اقتصاد کشور برداشته شده است. در هر صورت  بورس نیازمند آرامش و اتخاذ تصمیمات درست است، بنابراین انتظار می‌رود رسانه‌های مختلف در بحث افزایش اطلاعات و هدایت سهامداران و تشویق سهامداران برای عدم‌خروج از بازارسرمایه و سرمایه‌گذاری در این بازار، تلاش کنند. قطعاً حضور در بازار  سهام و تأمین مالی واحدهای اقتصادی از طریق بازارسهام به نفع تک‌تک مردم ایران  به جز دلالان حوزه مسکن، ارز، طلا و سکه و سایر کالاها تمام می‌شود.

انتهای پیام/