به‌تازگی خبر ادغام سه مؤسسه خانه کتاب، بنیاد شعر و ادبیات داستانی و مؤسسه نمایشگاه‌های فرهنگی، موجب بعضی انتقادها به مسئولان وزارت ارشاد شده است.

با اهالی ادبیات مشورت نشده است

قدس آنلاین:  با توجه به اینکه اهالی ادبیات همواره به بی‌توجهی وزارت ارشاد نسبت به ادبیات گله‌مند بوده‌اند و هیچ‌گاه به این تغییرات که عموماً به زیان ادبیات بوده است، خوشبین نبوده‌اند، جویا شدن از چند و چون کار مهم به نظر می‌رسد.

 در این گزارش به سراغ ابراهیم اسماعیلی‌اراضی؛ شاعر، منتقد و پژوهشگر ادبیات و بهروز جلالی؛ سرپرست خانه شعر و ادبیات داستانی ایرانیان رفتیم و نظراتشان را درباره این ادغام، سرنوشت آن و جایگاه ادبیات در وزارت ارشاد و نهادهای فرهنگی جویا شدیم.

ادبیات، سر و سامانی ندارد 

ابراهیم اسماعیلی‌اراضی با بیان اینکه مدت‌ها در جریان این تغییرات بوده، اما از جزئیات این مسئله اطلاعات زیادی ندارد، گفت: من فکر می‌کنم باید مدتی بگذرد تا تکلیف این مسائل روشن شود.   می‌توانم درباره این صحبت کنم که چرا ادبیات مانند سایر رشته‌های هنری سروسامانی ندارد و خانه‌ای مختص خود در وزارت ارشاد ندارد، اما پرسش من نکته‌ای نیست که به صورت مشخص مربوط به تغییرات فعلی در ادغام مؤسسه‌ها باشد. چرا پیش از اینکه این ادغام پیش بیاید هیچ‌کدام از ما درباره این کمبود و نقیصه در وزارت ارشاد صحبت نکرده‌ایم؟ سازمان سینمایی، دفتر موسیقی، هنرهای نمایشی و همچنین هنرهای تجسمی مستقل هستند. چرا این استقلال در ادبیات که هنر نخست این مملکت هست، اتفاق نیفتاده است؟ چرا ادبیات زیرمجموعه معاونت فرهنگی است؟ من در رابطه با این ماجراها سال‌ها مصیبت کشیده‌ و منتقد بوده‌ام. به همین دلیل معتقدم مشکل اصلی ما ادغام این مؤسسه‌ها نیست بلکه غریب ماندن ادبیات است. اینکه ما فکر کنیم با این ادغام اتفاق بد و بسیار عجیب و غریبی برای ادبیات خواهد افتاد، یک تصور اشتباه و غلط است.

چهره غریب ادبیات در رسانه‌ها

اسماعیلی‌اراضی، مطالبه‌گری رسانه‌ها و اهالی ادبیات، به بهانه ادغام مؤسسه‌های فعلی را محترم و خوب می‌داند و اضافه می‌کند: می‌توانیم به بهانه این مسئله درباره غربت ادبیات در این سرزمین صحبت کنیم. بنده فعلاً با این کار که درباره ادغام مؤسسه‌ها جنجال راه بیندازیم و فکر کنیم قرار است چه اتفاق وحشتناکی بیفتد، موافق نیستم. ضمن اینکه به نظر من باید خودمان را هم نقد کنیم. بنده که خودم یک انسان رسانه‌ای و مطبوعاتی هستم، این نقد را به روزنامه‌ها و رسانه‌ها دارم که آیا ادبیات به اندازه چهره‌های سلبریتی و پرحاشیه در رسانه‌های ما بروز و ظهور دارند؟ آن‌قدر که رسانه‌ها به این چهره‌ها اهمیت داده، آیا به ادبیات هم اهمیت و ضریب می‌دهند؟ چند تا از روزنامه‌های ما به طور روزانه صفحه شعر و ادبیات دارند؟ وقتی سراغ این مسائل می‌رویم، می‌بینیم گویا این دغدغه در بسیاری از ما درباره ادبیات وجود ندارد.

این شاعر با بیان اینکه از ساختار جدید هیچ دفاعی ندارم، افزود:  در این باره بسیار مصیبت کشیده‌ام و به همین دلیل هیچ انتظاری از وزارت ارشاد ندارم. در بسیاری از برنامه‌های وزارت ارشاد و مجموعه‌های زیرنظر آن به دلیل کنشگری ادبیات شرکت کرده‌ام، اما هیچ انتظاری نداشتم؛ چراکه این ارتباطات نه‌تنها کمک نکرده‌اند، بلکه بسیاری از اوقات به من آسیب هم رسانده‌اند. وقتی به من، به عنوان یک اهالی ادبیات، حق‌گذاری نمی‌شود، چرا باید از مجموعه‌های وزارت ارشاد انتظاری داشته باشم. در سیستم فرهنگی ما جایگاه سینما، موسیقی و هنرهای نمایشی مشخص است، اما درباره ادبیات این طور نیست. تنها هنری که از ابتدا بی‌سر و سامان بوده و زیر بال و پر معاونت فرهنگی بوده، ادبیات است. ادبیات سال‌هاست مغفول مانده و این غفلت تنها مربوط به مسئله اخیر نیست.

دلیل بی‌توجهی به «شعر» چیست؟

اسماعیلی با تأکید بر اینکه نباید روحیه مطالبه‌گری خود را از دست بدهیم، افزود: خوب است است به همین بهانه این پرسش را از مسئولان وزارت ارشاد بپرسیم، چرا بین هنرهای مختلف تبعیض قائل می‌شوند؟ مگر ما نمی‌گوییم هنر نخست این مملکت شعر است پس چرا توجهی که باید به آن نمی‌شود؟ معتقدم باید به خودمان هم نهیب بزنیم. مثل اینکه بپرسیم چرا رسانه‌های ما مطالبه‌گر نیستند؟ چرا رسانه ملی ما، حتی در شبکه چهارمش، هنگام سال تحویل یک شاعر دعوت نمی‌کند؟ چه کسی می‌گوید شعر و ادبیات مخاطب ندارند؟ دیدیم همین برنامه کتاب باز در شبکه نسیم جزو پربیننده‌ترین برنامه‌ها بود. به همین دلیل معتقدم نقد وزارت ارشاد خوب است، اما ابتدا باید از خودمان سؤال کنیم آیا ما به عنوان اهالی ادبیات، رسانه و مطبوعات، حق ادبیات را پرداخت کرده‌ایم؟ وقتی به این سؤال پاسخ دادیم، می‌توانیم دیگران را هم نقد کنیم.

تجمیع نه ادغام

در سوی دیگر، بهروز جلالی قرار دارد که خود سرپرست بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان و احتمالاً مسئول مؤسسه‌ای است که پس از ادغام مؤسسه‌های قبلی شکل خواهد گرفت. بهروز جلالی در پاسخ به این پرسش که دلیل و نیت اصلی وزارت ارشاد در ادغام مؤسسه‌های قبلی چیست، بیان کرد: تصمیم به ادغام این مؤسسه‌ها در رده‌های بالای وزارت و حتی دولت گرفته شده است. ادغام به این معنا که یک بخش منحل شود و بخشی دیگر اضافه شود، وجود ندارد. جدا از اینکه این تصمیم در سطوح اصلی و تصمیم‌ساز وزارت ارشاد و بلکه بالاتر گرفته شده است، اصلی چابک‌سازی دولت بوده است. نام اصلی این کار هم ادغام نیست، بلکه تجمیع فعالیت‌ها و ساماندهی نام دارد. ساماندهی یک بار این گونه است که شما نهادها را تجمیع می‌کنید و یک بار هم آن‌ها را توسعه می‌دهید. نگاه من به عنوان یک شاعر و نه یک مدیر فرهنگی، به ساماندهی فعلی از نوع دوم یعنی توسعه فعالیت‌هاست.

سرپرست بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان با توضیح اینکه این ادغام‌سازی تحت نظارت یک کارگروه کامل و چندوجهی صورت گرفته است، گفت: در این کارگروه افرادی متشکل از متخصصان مختلف در حوزه‌های منابع‌انسانی و مسائل مالی و مدیریتی و حقوقی و غیره حضور دارند و همه بررسی‌ها با دقت و اصولی انجام شده است. همچنین این کارگروه یک سخنگو به نام آقای دهقان‌کار دارد که در وقت معین نشست خبری خواهند داشت و درباره کم و کیف این طرح و کاری که این کارگروه انجام داده است، صحبت خواهند کرد.

مشورت با اهالی ادبیات

بهروز جلالی درباره اینکه برای این ادغام‌سازی با اهالی ادبیات مشورت نشده است، ابراز کرد: من با اینکه بعضی از اهالی فرهنگ و ادبیات بگویند برای این کار با هیچ‌کس مشورت نشده است، مخالف هستم. قطعاً در هیچ کاری نمی‌توان با همه مشورت کرد، اما من اطلاع دارم با بسیاری از اهالی ادبیات مشورت شده است. قبول دارم بسیاری از آن‌ها هم مخالف این ادغام‌سازی بودند. جناب آقای صالحی آن‌قدر نظر مخالفان را پیگیری کرده‌اند که به نظر موافقان توجهی نکرده‌اند. یعنی ایشان به نظر مخالفان بیشتر توجه کرده‌اند و در صورت انجام کار شما خواهید دید که به نظر مخالفان بسیار توجه شده است. من باب مثال در حوزه ادبیات اگر به شما بخواهم یک عدد بگویم با بیش از ۱۰ نفر مشورت شده است. بیشتر از نصف این افراد مخالف ادغام بودند که فکر می‌کنم این مخالفت‌ها بیشتر به این دلیل بود که از جزئیات کار مطلع نبودند.

جلوگیری از موازی‌کاری

جلالی در پاسخ به این پرسش که آیا در ساختار جدید نقش بنیاد پررنگ‌تر می‌شود یا خیر، بیان کرد: قطعاً. آقای دکتر جوادی در مراسم تودیع آقای قزلی و معرفی بنده به این نکته اشاره کردند که ادبیات در این ساختار مورد توجه بیشتری قرار می‌گیرد. مثلاً در ساختار قبلی تقریباً بالای ۴۰ تا ۵۰درصد بودجه بنیاد به نیروی‌انسانی اختصاص پیدا می‌کرد. باید توجه کنیم بنیاد در بین این سه مؤسسه کوچک‌ترین ساختار را داشت. یعنی با اضافه شدن کارگروه‌ها و دبیرخانه‌های مختلف، نیروهای بنیاد از ۲۵ نفر بیشتر نشد. بنابراین در بنیاد که من از آن مطلع هستم، ۵۰درصد از بودجه فقط خرج نیروی‌انسانی می‌شد. اما در ساختار جدید ما برنامه‌هایمان را ارائه می‌کنیم و بودجه آن در بخش منابع‌انسانی تأمین می‌شود. در این ساختار دیگر نیازی نیست که ۵۰درصد از بودجه ما به جای صرف در فعالیت‌ها، خرج نیروی‌انسانی شود. این نخستین تأثیر مثبت چارت ساختار جدید خواهد بود، چون ما دیگر دغدغه بودجه نداریم، ادبیات فعالیت خودش را خواهد کرد و قوی‌تر هم خواهد بود.

جلالی با تأکید بر اینکه به هیچ عنوان نقش ادبیات در ساختار جدید کمرنگ نخواهد شد، افزود: با توجه به ساختاری که دیده‌ام و مطلع هستم، به شما می‌گویم  همه این مؤسسه‌ها کارشان را با قوت انجام خواهند داد. یعنی به هیچ عنوان این گونه نیست که مثلاً به بنیاد بگوییم شما دیگر جایزه جلال را برگزار نکنید. اتفاقاً درباره جایزه جلال و شعر فجر در سال‌های قبل ما از شهریور تدارک‌ها و کارهای اجرایی را شروع می‌کردیم، اما با توجه به ساختار جدید از یک ماه قبل این پیگیری‌ها و کارهای اجرایی، با دستور آقای دکتر جوادی، شروع شده است. ما همیشه در سال‌های قبل نگران بودجه برای جایزه‌های جلال و شعر فجر بودیم و حالا این دغدغه را به هیچ عنوان نداریم و دغدغه ما از این پس تولید محتوا و مدیریت فرهنگی خواهد بود که این یک قدم مثبت و رو به جلو است.  

بهروز جلالی با بیان اینکه یکی از مشکلات ساختار قبلی موازی‌کاری، در سه مؤسسه خانه کتاب، مؤسسه نمایشگاه‌های فرهنگی و بنیاد شعر و ادبیات‌داستانی بود، ادامه داد: در ساختار جدید بسیاری از موازی‌کاری‌هایی که گاه بین بنیاد ادبیات و خانه‌کتاب و مؤسسه نمایشگاه‌ها انجام می‌گرفت، دیگر تکرار نخواهد شد.

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.